لوگو آکادمی روان
جستجو کردن
بستن این جعبه جستجو.

تمام گرامرها و لغات انگلیسی پایه دهم

گرامر و لغات زبان پایه دهم

در این مطلب از آکادمی روان تلاش کرده‌ایم تا یک راهنمای جامع از تمام گرامرها و لغات انگلیسی پایه دهم را برای شما گردآوری کنیم. در این مطلب سعی شده تا با ذکر مثال‌های گوناگون به شکل کامل به تمامی گرامرها و لغات انگلیسی پایه دهم اشاره شود. با ما همراه باشید

آموزش گرامرهای انگلیسی پایه دهم

آموزه‌های مربوط به قواعد گرامر انگلیس پایه دهم به 4 درس مختلف تقسیم‌بندی می‌شوند که در زیر به بررسی آن‌ها می‌پردازیم.

گرامر زبان دهم

درس اول

1. درس اول انگلیسی پایه دهم به آموزش فعل‌های زمان آینده می‌پردازد. افعال آینده در زبان انگلیسی می‌توانند شکل‌ها و کاربردهای مختلفی داشته باشند. اصلی ترین فعل آینده در انگلیسی will است. زمانی که فعل جمله با will صرف می‌شود، زمان آن مربوط به آینده است. همچنین در حالت حال ساده در انگلیسی، فعلی که پس از will می‌آید به صورت ساده خواهد بود.

حتما مطالعه کنید: زمان آینده ساده در انگلیسی

به نمونه‌های زیر توجه کنید:

• He will start the car. (او ماشین را روشن خواهد کرد)
• I will ask him. (از او خواهم پرسید)
• We will see you. (شما را خواهیم دید)
• They will tell the truth. (آن‌ها حقیقت را خواهند گفت)

نکته: از فعل will برای موارد متعددی همچون صحبت کردن در مورد آینده، برنامه‌ریزی در مورد آینده، طرح درخواست و خواهش، بیان کردن احتمالات و ادای جملات دستوری استفاده می‌شود.
برای منفی کردن فعل آینده will کافیست یک not در مقابل آن قرار دهیم (will not). همچنین می‌توانیم شکل منفی آن را به صورت اختصاری won’t نیز بنویسیم یا بیان کنیم. به نمونه‌های زیر توجه کنید:

• She will not play. (او بازی نخواهد کرد)
• He won’t dare to ring the bell. (او جرئت زدن زنگ را نخواهد داشت)
• We will not take them with us. (ما آن‌ها را با خود نخواهیم برد)
• They won’t start without me. (آن‌ها بدون من شروع نخواهند کرد)

2. برای ساختن افعال حال استمراری در انگلیسی (آینده استمراری) باید از ترکیب will با be و سپس ing استفاده کنیم. به ساختار زیر توجه کنید:

فاعل + will + be + فعل + ing

به مثال‌های زیر توجه کنید:

• I will be running tomorrow. (من فردا در حال دویدن خواهم بود)
• She will be working all weekend. (او کل آخر هفته را مشغول کار خواهد بود)
• They will be doing the same job for the rest of their life. (آن‌ها در تمام عمر خود همین کار را انجام خواهند داد )

3. یکی از دیگر اشکال اصلی افعال آینده در زبان انگلیسی، گرامر be going to است. از فعل مضارع going to زمانی استفاده می‌کنیم که قصد داریم در مورد آینده قطعی و برنامه‌ریزی‌شده صحبت کنیم.

دقت داشته باشید که going to همواره بعد از افعال to be (am/is/are/was/were) می‌آید. همچنین فعل اصلی جمله که بعد از آن قرار می‌گیرد همواره در حالت ساده (ریشه فعل) خواهد بود. ساختار جملات زمان آینده‌ای که با going to ساخته می‌شوند به صورت زیر است:

فاعل + to be + going to + ریشه فعل

به مثال‌های زیر توجه کنید:

• John is going to buy a new car. (جان می‌خواهد یک ماشین جدید بخرد)
• My Dad is going to punish me. (پدرم می‌خواهد مرا تنبیه کند)
• The students are going to take a sudden test. (قرار است دانش‌آموزان یک امتحان ناگهانی بدهند)
• We were going to tell you at the end. (ما می‌خواستیم آخرش به تو بگوییم)

برای منفی کردن going to کافیست یک not را پیش از آن قرار دهیم. به صورت to be + not + going to  مانند:

• He is not going to go to the school today. (او قرار نیست امروز به مدرسه برود)
• They are not going to speak about it. (آن‌ها قرار نیست در این رابطه حرف بزنند)
• She isn’t going to ruin her son’s birthday. (او قرار نیست تولد پسرش را خراب کند )

درس دوم

در درس دوم گرامر انگلیسی پایه دهم با انواع صفت‌ در انگلیسی آشنا می‌شویم. مبحث صفت‌ها یکی از اصل‌ترین و کاربردی‌ترین ما بحث در آموزش زبان انگلیسی است. در این درس با انواع صفت‌های تفصیلی، برابری و عالی آشنا می‌شویم.

قبل از خواندن ادامه مطلب مطالعه کنید: صفت عالی و تفضیلی در انگلیسی

1. صفت‌ها در زبان انگلیسی برعکس زبان فارسی پیش از موصوف به کار می‌روند. یعنی اگر قصد داشته باشیم چیزی یا کسی را توصیف کنیم، باید تمامی صفت‌های مورد نظر خود را پیش از آن بیاوریم. صفت‌های ساده کلماتی هستند که می‌توانند کیفیت یک چیز یا مشخصات یک فرد را توصیف کنند. مانند:

A tall tree. (یک درخت بلند)
Blue sky. (آسمان آبی)
Great person. (آدم فوق‌العاده)

در زبان انگلیسی صفت‌ها همچنین بعد از افعال اسنادی می‌آیند. افعال اسنادی، فعل‌هایی هستند که صفت را به فاعل خود ربط می‌دهند. اصلی‌ترین افعال اسنادی در انگلیسی نیز فعل‌های to be (am/is/are/was/were/be/been/to be) هستند. به مثال‌های زیر توجه کنید:

• The film was awful. (فیلم افتضاح بود)
• She is very kind. (او خیلی مهربان است)
• They are not nice people. (آن‌ها آدم‌های خوبی نیستند)
• The soup was cold. (سوپ سرد بود)
• The weather was so hot. (هوا خیلی گرم بود)
• She works with powerful people. (او با آدم‌های قدرتمندی کار می‌کند)

2. صفات تفصیلی صفت‌هایی هستند که به مقایسه بین دو چیز اشاره می‌کنند. در زبان فارسی از ترکیب “تر” به علاوه “از” برای توصیف برتری چیزی نسبت به چیز دیگر استفاده می‌کنیم. در زبان انگلیسی نیز از er به علاوه than برای ساخت صفت‌های تفصیلی استفاده می‌شود. به مثال‌های زیر توجه کنید.

• The tree was big, but the building was bigger than the tree. (درخت بزرگ بود اما ساختمان از درخت بزرگ‌تر بود)
• He was fast, but the car was faster than him. (او سریع بود اما ماشین از او سریع‌تر بود)

نکته: گاهی اوقات نمی‌توان به انتهای صفت er را اضافه کرد. در چنین شرایطی باید پیش از آن از more استفاده کنیم. به مثال‌های زیر توجه کنید:

• Expensive > more expensive
• Beautiful > more beautiful

کلیک کنید: ترتیب صفات در انگلیسی

3. در زبان انگلیسی وقتی می‌خواهیم در مورد برترین‌ها صحبت کنیم، باید از صفت‌های عالی استفاده کنیم. در فارسی برای نشان دادن برترین، عبارت “ترین” را به انتهای صفت اضافه می‌کنیم. اما در زبان انگلیسی باید ابتدا the را پیش از صفت آورده و بعد est را به انتهای آن اضافه کنیم. مانند:

• Big > bigger > the biggest
• Short > shorter > the shortest

برای ساختن صفت‌های عالی از کلماتی که est به آن‌ها نمی‌چسبد، می‌توانید عبارت the most را پیش از آن اضافه کنیم. مانند:

• Expensive > more expensive > the most expensive
• Beautiful > more Beautiful > the most Beautiful

نکته: برخی از صفت‌ها در انگلیسی هستند که نوع تفصیلی یا عالی آن‌ها از قاعده خاصی پیروی نمی‌کند. یعنی با اضافه کردن er یا est (more و the most) تبدیل به صفت عالی یا تفضیلی نمی‌شوند. شکل عالی و تفصیلی این صفت‌ها صورت خاص خود را دارد و از قاعده مشخصی پیروی نمی‌کند. تنها راه یاد گرفتن شکل عالی و تفصیلی این صفات هم حفظ کردن آن‌هاست. به نمونه‌های زیر توجه کنید:

• Good > Better > the best
• Bad > worse > the worst
• Little > less > least
• Many > more > most

4. در زبان انگلیسی می‌توانیم با قرار دادن صفت بین دو as آن را به صفت برابری تبدیل کنیم. با ساختار “as صفت as”. به مثال‌های زیر توجه کنید:

مطالعه کنید: گرامر as as در انگلیسی

• I think the grass is as beautiful as the flower. (به نظر من چمن هم به اندازه گل زیباست)
• The BMW is as elegant as the Benz. (بی‌ام‌و به اندازه بنز باوقار است)
• The wife is as responsible as the husband. (زن هم به اندازه مرد مسئول است)

درس سوم

1. در درس سوم از انگلیسی پایه دهم به آموزش ساختار فعل گذشته استمراری در انگلیسی می‌پردازیم. فعل گذشته استمراری است زمانی استفاده می‌شود که قصد داشته باشیم در مورد عملی که به صورت مستمر در گذشته انجام می‌شده صحبت کنیم. ساختاری گرامری فعل ماضی استمراری در انگلیسی به صورت زیر است:

فاعل + was/were + فعل + ing

به مثال‌های زیر توجه کنید:

• I was studying until the morning. (تا صبح درس می‌خواندم)
• He was running all night. (او کل شب را می‌دوید)
• It was raining yesterday. (دیروز باران می‌بارید)
• We were celebrating our victory last month. (ماه قبل داشتیم پیروزی‌مان را جشن می‌گرفتیم)
• They were running everything back then. (آن‌ها در آن زمان همه کارها را اداره می‌کردند)
• He was playing a game and didn’t pay attention. (او داشت گیم بازی می‌کرد و توجه نشان نداد)

برای منفی کردن فعل‌های ماضی استمراری کافیست بعد از was/were یک not قرار دهیم. مانند:

• It was not going well. (اوضاع خوب پیش نمی‌رفت)
• He wasn’t paying any attention. (او اصلاً توجهی نمی‌کرد)
• She wasn’t listening at all. (او اصلاً گوش نمی‌داد)
• We were not stopping at any cost. (ما به هیچ قیمتی توقف نمی‌کردیم)

مطلب کاربردی: گذشته کامل استمراری در انگلیسی

2. واژگانی همچون “خودم”، “خودش”، “خودت” و غیره جزو ضمیرهای انعکاسی و تأکیدی به شمار می‌روند. در زبان انگلیسی برای ساختن ضمیر تأکیدی یا انعکاسی از پسوند self استفاده می‌کنیم که در حالت جمع به صورت selves درمی‌آید. اصلی‌ترین ضمیرهای انعکاسی یا تأکیدی در زبان انگلیسی عبارتند از:

حتما بخوانید: ضمایر انعکاسی در انگلیسی

• Myself
• Yourself
• Herself
• Himself
• Itself
• Themselves
• Ourselves
• Youselves

چنانچه در جمله فاعل کار را برای خودش را بر روی خودش انجام داده باشد، باید از ضمیرهای انعکاسی استفاده کنیم. مانند:

• I did it myself. (خودم (به‌تنهایی) انجامش دادم)
• He went to the store himself. (او خودش (به‌تنهایی) به مغازه رفت)
• Robots can protect themselves. (ربات‌ها خودشان (به‌تنهایی) می‌توانند از خودشان دفاع کنند)

حال چنانچه قصد داشته باشین روی فاعل یا مفعول جمله تأکید کنیم و به خود آن شخص اشاره داشته باشیم نیز از همین ضمیرها در جایگاه تأکیدی استفاده می‌نماییم. ضمیرهای تأکیدی معمولا بلافاصله بعد از اسم می‌آیند. مانند:

• I myself did that. (من خودم (به شخصه) انجامش دادم)
• Picasso himself draw that painting. (خود پیکاسو این نقاشی را کشیده)
• She talked to the police herself. (او خودش با پلیس صحبت کرد)

درس چهارم

در درس چهارم از انگلیسی پایه دهم با افعال وجهی یا modal آشنا می‌شویم.
افعال modal اصلی شامل can, must, should, may می‌شود. البته فعل‌های دیگری مانند shall، could، might، would، ought to و will هم جزو افعال مودال یا وجهی به شمار می‌روند. فعال‌های وجهی به فعل اصلی جمله اضافه شده و حالت یا زمان اصلی آن را تغییر می‌دهند. فعل‌های modal صرف نمی‌شوند و با to مصدری، پسوندهای ing، ed و s سوم شخص هم همراه نمی‌شوند.
به مثال‌های زیر توجه کنید:

• Sarah can tell a joke without thing about it. (سارا می‌تواند بدون فکر کردن یک جک تعریف کند)
• I can jump a tall tree. (من می‌توانم از یک درخت بلند بپرم)
• We can always go there. ( ما همیشه می‌توانیم به آنجا برویم)
• You should never say that again. (تو هرگز نباید دوباره این را بگویی)
• He should apologize as soon as possible. (او باید به محض اینکه توانست عذرخواهی کند)
• We should go to the police. (ما باید پیش پلیس برویم)
• You must know that by now. (تو حتماً باید تا الآن این را بدانی)
• She must listen to her dad. (او حتماً باید به حرف پدرش گوش کند)
• We may take a trip this summer. (ما ممکن است این تابستان به سفر برویم)
• She may lie about it. (او ممکن است در این باره دروغ بگوید)
• He may go crazy. (او ممکن است دیوانه شود)

برای منفی کردن افعال وجهی (modal) کافی است بعد از آن یک not قرار دهیم. مانند:

• I can not swim. (من نمی‌وانم شنا کنم)
• She can’t run fast. (او نمی‌تواند سریع بدود)
• We should not see that video. (ما نباید این ویدئو را ببینیم)
• They shouldn’t do that. (آن‌ها نباید آن کار را بکنند)
• We may not see him. (ممکن است او را نبینیم)
• He mustn’t drive that fast. (او نباید این‌قدر سریع رانندگی کند)

مطالعه کنید: افعال کمکی در انگلیسی

تمام لغات انگلیسی پایه دهم

در ادامه به تمام لغت انگلیسی که در دروس چهارگانه پایه دهم آموزش داده می‌شوند اشاره می‌کنیم:

لغات زبان دهم

• Avicenna  ابن سینا
• Leopard  پلنگ
• Box  جعبه
• laptop  لپ‌تاپ
• visitor  ملاقات‌کننده
• die out  منقرض شدن
• cut  قطع کردن
• elephant  فیل
• foot  پا (از انگشت‌ها تا مچ)
• human  انسان
• will  فعل کمکی زمان آینده
• trip  سفر
• earth  زمین
• duck  اردک
• travel  سفر کردن
• life  زندگی
• mean  به معنی (چیزی) بودن
• endangered  در معرض انقراض
• small  کوچک
• gazelle  غزال
• hurt  زخمی کردن، آسیب زدن
• person  فرد
• alive  زنده
• plain  جلگه
• tiger  ببر
• instead  در عوض
• sky  آسمان
• information  اطلاعات
• increase  افزایش یافتن
• around  دور
• future  آینده
• wild  وحشی
• dolphin  دلفین
• injured  آسیب‌دیده
• learn  یاد گرفتن
• hear  شنیدن
• hunter  شکارچی
• today  امروز
• pay attention  توجه کنید
• destroy  نابود کردن
• among  در میان
• protect  محافظت کردن
• hunt  شکار کردن
• low  کم
• save  نجات دادن
• nowadays  امروزه
• jungle  جنگل
• for example  برای مثال
• goat  بز
• road  جاده
• world  جهان
• nature  طبیعت
• high  بلند
• beautiful  زیبا
• zookeeper  نگهبان باغ وحش
• natural  طبیعی
• pain  درد
• go hunting  به شکار رفتن
• whale  نهنگ
• forest  جنگل
• bear  خرس
• bird  پرنده
• boring  خسته‌کننده
• wildlife  حیات وحش
• recently  اخیراً
• safe  امن
• lose  گم کردن
• go out  بیرون رفتن
• giraffe  زرافه
• anymore  دیگر
• wolf  گرگ
• cheetah  یوزپلنگ
• danger  خطر
• plant  گیاه
• cat  گربه
• noun  اسم
• lion  شیر
• zebra  گورخر
• a few  تعدادی
• movies  سینما
• panda  پاندا
• sea  دریا
• orbit  مدار
• large  بزرگ
• expensive  گران
• telescope  تلسکوپ
• long  بلند
• quality  ویژگی
• fact  حقیقت
• daily  روزانه
• microscope  میکروسکوپ
• Neptune  نپتون
• powerful  نیرومند
• dark  تیره
• farthest  دورترین
• real  واقعی
• opinion  نظر
• thousand  هزار
• easy  ساده
• better  بهتر
• Mars  مریخ
• type  نوع
• plasma  پلاسما (خون)
• interested  علاقه‌مند
• people  مردم
• tall  مرتفع
• best  بهترین
• fatty  چرب
• pepper  فلفل
• much  زیاد
• liquid  نقد
• material  ماده
• heavens  آسمان‌ها
• camel  شتر
• bad  بد
• alike  شبیه (به هم)
• gold  طلا
• ugly  زشت
• Saturn  سیاره زحل
• cloudy  ابری
• oxygen  اکسیژن
• wooden  چوبی
• more  بیشتر
• exercise  ورزش
• planet  سیاره
• ticket  بلیت
• worse  بدتر
• medium  متوسط
• Golden  رنگ طلایی
• different  متفاوت
• carbon dioxide  دی اکسید کربن
• without  بدون
• silver  نقره
• microbe  میکروب
• wonder  چیز عجیب
• sun  خورشید
• rocky  سنگی
• worst  بدترین
• brain  مغز
• above  بالای
• most  بیشترین
• liquid  مایع
• ring  حلقه
• pump  پمپاژ کردن
• strong  قوی
• both  هر دو
• creation  آفرینش
• difficult  مشکل
• Uranus  سیاره اورانوس
• cross  عبور کردن
• nation  کشور
• metal  فلز
• drop  قطره
• ant  مورچه
• far  دور
• energy  انرژی
• million  میلیون
• heart  قلب
• plastic  پلاستیکی
• true  واقعی
• as  به اندازه
• useful  سودمند
• body  بدن
• round  دور
• Mercury  عطارد
• ball  توپ
• blood  خون
• fresh  تازه
• go around  حول چیزی گشتن
• paint  رنگ
• seafood  غذای دریایی
• organ  عضو
• donate  اهدا کردن
• moon  ماه
• healthy  سالم
• color  رنگ
• everyone  همه
• modern  مدرن
• light  روشن کردن
• delicious  خوشمزه
• Venus  سیاره زهره
• fast food  فست فود
• defend  دفاع کردن
• system  سیستم
• carry  حمل کردن
• farther  دورتر
• adjective  صفت
• Cell  سلول
• observatory  رصدخانه
• lamp  چراغ
• clear  واضح
• Jupiter  سیاره مشتری
• collect  جمع‌آوری کردن
• sign  نشانه
• important  مهم
• deep  عمیق
• size  اندازه
• much  زیاد
• sadly  با ناراحتی
• love  عاشق بودن
• researcher  محقق
• prophet  پیامبر
• skill  مهارت
• express  بیان کردن
• airplane  هواپیما
• success  موفقیت
• fortunately  خوشبختانه
• yourselves  خودتان/ خودتان را
• action  عمل
• smoking  سیگار کشیدن
• translator  مترجم
• scientist  دانشمند
• verb  فعل
• kitty  گربه
• hearing  شنوایی
• write  نوشتن
• themselves  خودشان/ خودشان را
• antibiotic  آنتی‌بیوتیک
• kill  کشتن
• drink  نوشیدن
• seek  به‌دنبال گشتن
• invention  اختراع
• laboratory  آزمایشگاه
• invent  اختراع کردن
• No pain no gain  نابرده رنج گنج میسر نمی‌شود
• short  کوتاه
• cradle  گهواره
• at first  در ابتدا
• successful  موفق
• poor  فقیر
• state  حالت
• same  همان
• grave  قبر
• penicillin  پنی‌سیلین
• medicine  دارو
• end  پایان
• thinker  اندیشمند
• emotion  احساس
• uranium  اورانیوم
• get around  رفت‌و‌آمد کردن
• yourself  خودت/ خودت را
• thought  فکر
• solve  حل کردن
• rain  باران آمدن
• idea  ایده
• herself  خودش/ خودش را
• outside  بیرون
• easily  به راحتی
• sense  حس
• develop  توسعه دادن
• hall  سالن
• himself  خودش/ خودش را
• emphasis  تاکید
• rapidly  سریعاً
• fast  سریع
• soon  به زودی
• build  ساختن
• belief  باور
• camera  دوربین
• strongly  قویاً
• suddenly  ناگهان
• great  بزرگ
• publish  منتشر کردن
• itself  خودش (خنثی)
• quit  دست کشیدن
• weak  سست
• light bulb  لامپ
• writer  نویسنده
• translate  ترجمه کردن
• energetic  پرانرژی
• such  چنین
• holy  مقدس
• noise  صدا
• value  ارزش
• ourselves  خودمان/ خودمان را
• Believe me  باور کن
• translation  ترجمه
• grow up  بزرگ شدن
• experiment  آزمایش
• try  سعی کردن
• yard  حیاط
• story  داستان
• believe in  اعتقاد داشتن
• cool  خنک
• give up  بی‌خیال شدن، تسلیم شدن
• pass away  فوت کردن
• hard  سخت
• knowledge  دانش
• at first  در ابتدا
• may  ممکن بودن
• four-season country  کشور چهار فصل
• booklet  کتابچه
• illness  بیماری
• possibility  امکان
• entertainment  سرگرمی
• in  در، درون
• travel agent  کارمند آژانس مسافرتی
• Chile  شیلی
• May  ماه مه
• site  مکان
• prepare  آماده کردن
• host  میزبان
• honestly  صادقانه
• piano  پیانو
• at  در (زمان)
• rudely  گستاخانه
• choice  انتخاب
• vacation  تعطیلات
• image  وجهه
• abroad  خارج
• quickly  سریع
• own  خود
• probably  احتمالاً
• ski  اسکی کردن
• domestic  داخلی
• most often  اغلب
• adverb  قید
• can  توانستن
• hospitable  مهمان‌نواز
• on  در (زمان)
• spend  صرف کردن
• flight  پرواز
• attraction  جذابیت
• vegetable  سبزیجات
• should  باید
• happily  با خوشحالی
• possibly  احتمالاً
• sandwich  ساندویچ
• culture  فرهنگ
• carefully  بادقت
• pyramid  هرم
• destination  مقصد
• suggestion  پیشنهاد
• embassy  سفارت
• remember  به یاد آوردن
• desert touring  کویر نوردی
• politely  مؤدبانه
• historical  تاریخی
• foreign  خارجی
• comfortable  راحت
• junk food  غذای ناسالم
• behavior  رفتار
• billion  میلیارد
• Great Wall  دیوار بزرگ چین
• morning  صبح
• familiar  آشنا
• afternoon  بعدازظهر
• range  گستره
• book  رزرو کردن
• Italy  ایتالیا
• ancient  باستانی
• holy shrine  حرم مطهر
• traveler  مسافر
• Beijing  پکن (پایتخت چین)
• neatly  مرتب
• actual  واقعی
• home-made  خانگی
• traditional  سنتی
• inside  داخل
• safely  به سلامت
• India  هندوستان
• loud  بلند
• nicely  به خوبی
• leave  ترک کردن
• next to  کنار
• paradise  بهشت
• hard  سخت
• bravely  شجاعانه
• wind tower  بادگیر (معماری)
• Egypt  مصر (کشوری در قاره آفریقا)
• must  باید
• late  دیر
• in front of  در مقابل
• popular  پرطرفدار
• attract  جذب کردن
• well  به‌خوبی
• attractive  جذاب
• patiently  صبورانه
• rule  قانون
• visa  روادید
• chip  چیپس (سیب‌زمینی)
• obligation  وظیفه
• desert  بیابان
• pilgrim  زائر
• risk  خطر

یک پاسخ

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اشتراک گذاری مقاله در:
به جمع زبان‌آموزان ما در تلگرام بپیوندید
ارتباط با ما
پرفروش‌ترین دوره‌ها

برای مشاوره و ثبت‌نام دوره جامع از روش‌های زیر میتوانید با مشاورین ارتباط بگیرید

off 55%

دوره جامع آموزش زبان انگلیسی (۵۵٪تخفیف)

ساعت
دقیقه
ثانیه