جستجو کردن
بستن این جعبه جستجو.

30 کالوکیشن‌ play + آموزش با مثال

کالوکیشن play

کلمه play در زبان انگلیسی می تواند معانی متفاوتی داشته باشد. از “بازی کردن” گرفته تا “نمایش‌نامه“، “اجرای تئاتری“، “بازی“، “نواختن” و غیره. هرکدام از این معنای بسته به کاربرد کلمه play در جمله تعبیر می‌شوند. کالوکیشن‌های play عبارت‌های همایندی هستند که از به واسطه همنشینی این کلمه با کلمات دیگر، معانی جدیدی ایجاد می‌کنند.

معنای حاصل از کالوکیشن‌ها با معنی تک به تک کلمات تشکیل دهنده آن‌ها متفاوت است. کالوکیشن‌ها زیرمجموعه اصطلاحات لفظی بوده و می‌توانند معانی کلمات را تغییر دهند. بنابراین بدون دانستن معنی کالوکیشن‌های play همیشه نمی‌توانید معنی دقیق این کلمه را در جمله‌های مختلف حدس بزنید.

در این مطلب از سری مقالات کالوکیشن قصد داریم کالوکیشن‌های play را به شما معرفی کنیم. واژه play به واسطه معانی متعدد ذاتی خودش، کالوکیشن‌های بسیار متنوعی دارد. با ما همراه باشید.

کالوکیشن چیست؟

کالوکیشن یک عبارت ترکیبی همایند است که زیر مجموعه اصطلاحات لفظی قرار می‌گیرد. همه زبان‌ها کالوکیشن یا ترکیبات همایند دارند. اتفاقاً یکی از زبان‌هایی که ترکیبات همایند در آن رواج فراوان دارند، زبان فارسی است.

به عناون مثال به عبارت “بی خود” دقت کنید. اگر یک فرد خارجی زبان با این عبارت روبرو شود آن را ترکیبی از دو کلمه “بی” (به معنای بدون، یا فقدان وجود چیزی) و “خود” (به معنای خویشتن) می‌بیند. پس در نگاه اول آن را “بدون خویشتن” معنی می‌کند! طبیعتاً ما فارسی زبان‌ها می دانیم که “بی خود” هرگز معنی “بی خویشتن” نمی‌دهد. بلکه به معنای بی دلیل، بیهوده یا اشتباهی است.

در زبان انگلیسی هم همینگونه است. کالوکیشن‌ها در زبان انگلیسی ترکیبات همایندی هستند که معنی لغات به کار رفته در آنها با معنی ذاتی آن‌ها متفاوت است. به عنوان مقاله به کالوکیشن Catch Breath دقت کنید. اگر این عبارت را به صورت تفکیک شده معنی کنیم باید آن را “گرفتن نفس” ترجمه کنیم. در حالی که معنی آن “بالا آمدن نفس” یا “نفس تازه کردن” است.

واژه play در زبان انگلیسی هم در قالب فعل (Verb) مورد استفاده می‌گیرد و هم در قالب اسم (Noun) و صفت (Adjective). به همین خاطر کالوکیشن‌های متعددی دارد. در ادامه به لیست کالوکیشن‌های play اشاره می‌کنیم.

لیست کالوکیشن‌های play

لیست کالوکیشن‌های play

1. کالوکیشن‌های فعل play

  • play with [friends, children]:

با دوستان یا کودکان بازی کردن


  • playing at [school, the park]:

در مدرسه یا پارک بازی کردن


  • play in the [mud, sand, snow, rain]:

داخل شن‌ها، برف، باران و غیره بازی کردن


  • play [cards, cops and robbers]:

کارت بازی کردن، دزد و پلیس بازی کردن و غیره


  • play for your [school, country, friends]:

برای (به نمایندگی از) مدرسه، کشور، دوستان و غیره بازی کردن

مطالعه کنید: کالوکیشن‌ های زمان در انگلیسی


  • play [dirty, fairly, nicely, fair, nice]:

جوانمردانه بازی کردن، کثیف بازی کردن، درست بازی کردن


  • plays [well, beautifully]:

به خوبی نواختن، زیبا نواختن


  • play to win:

بازی کردن برای بردن، به نیت برد بازی کردن


  • play by the rules:

بر اساس قواعد بازی کردن، در چهارچوب قوانین بازی کردن


  • play your cards right:

هوشمندانه بازی کردن، کاری را هوشمندانه انجام دادن


  • play the [cards, hand] you’re dealt:

با کارت‌هایی که داری بازی کن، با هر آنچه در اختیار هست کار را انجام دادن


  • play [outside, inside]:

داخل یا بیرون بازی کردن


  • play [a song, an instrument, the piano]:

ساز نواختن، آهنگ نواختن


  • play at a [concert]:

نوازنده کنسرت بودن، در کنسرت نواختن


  • play [music, a record, the CD, an album]:

موزیک پخش کردن


  • play [the role, part] of somebody:

نقش کسی را بازی کردن، رول کسی را بازی کردن (درفیلم یا تئاتر)، ادای کسی را درآوردن


  • play the [markets, stock market]:

با بازار بازی کردن (خرید و فروش کردن)

مطلب کاربردی: کالوکیشن های do در انگلیسی


  • play on:

به نواختن ادامه دادن، به پخش کردن موزیک ادامه دادن، به بازی ادامه دادن


  • [is, are] playing for time:

وقت تلف کردن


  • play the fool:

ادای احمق‌ها را درآوردن، خود را به خنگی زدن


  • play it safe:

با احتیاط کاری را انجام دادن، محتاطانه عمل کردن


  • play [something] down:

چیزی را کوچک جلوه دادن، غلو نکردن


  • Well played:

خوب بازی کردی


  • play with words:

با کلمات بازی کردن

2. کالوکیشن‌های اسم play

  • a [romantic, dramatic, comedy] play:

یک نمایشنامه یا تئاتر رمانتیک، دراماتیک یا کمدی


  • [high, intense, low] rhythm of play:

ضرباهنگ بازی (ورزش)


  • power play:

حمله متمرکز، حمله دسته جمعی (ورزش)

از دست ندهید: کالوکیشن فعل come در انگلیسی


  • all work and no play:

همش کار و بدون سرگرمی


  • play on words:

ایهام، جناس


  • ?can I have a play (on the guitar):

می تونم با گیتارت بنوازم؟

3. کالوکیشن‌های صفت play

  • a play [house, kitchen, shop, fight or something]:

خانه الکی (خیالی و ساختگی)


  • play money:

پول تقلبی

مثال کالوکیشن‌های play

مثال کالوکیشن‌های play

1. Play with friends

.The children played with their friends in the park

بچه با دوستانشان در پارک بازی کردند.

.The dog played with its friends in the yard

سگ خانگی‌مان در حیاط با دوستانش بازی کرد.

کلیک کنید: کالوکیشن فعل Give


2. playing at

.The students played at school

دانش‌آموزان در مدرسه بازی کردند.

.The children played at the playground during lunch break

بچه‌ها در زمان تعطیلی ناهار در محوطه بازی، بازی کردند.


3. Play in the mud

.The kids loved to play in the mud after it rained

بعد از باران بچه داخل گل و لای بازی کردند.

.The dogs were paling in the snow

سگ‌ها در برف بازی می‌کردند.


4. Play cards

.The friends played cards for hours

دوستان دورهم ساعت‌ها کارت بازی کردند.

.The kids played cops and robbers on their first day of school

بچه‌ها روز اول مدرسه با هم دزد و پلیس بازی کردند.


5. Play for your country

.The football team played for their country in the World Cup

تیم فوتبال در مسابقات جام جهانی برای کشورش بازی کرد.

.The athletes played for their country in the Olympics

ورزشکاران در مسابقات المپیک برای کشورشان بازی کردند.

مطلب کاربردی: افعال دو مفعولی در انگلیسی 


6. play dirty

.The basketball team played dirty to win the game

تیم بستکتبال بازی کثیفی انجام داد تا بتواند مسابقه را ببرد.

.The wrestler played dirty to get the win

کشتی‌گیر ناجوانمردانه بازی کرد تا مسابقه را ببرد.


7. Play to win

.When Chris plays, he plays to win

وقتی کریس بازی می‌کند، فقط به بردن فکر می‌کند.


8. plays well

.The pianist played the piano well

پیانیست به خوبی پیانو زد. / پیانیست به خوبی پیانو نواخت.

.The trumpet player played well in the concert

نوزانده ترومپت به خوبی در کنسرت سازش را نواخت. / نوازنده ترومپت اجرای خوبی در کنسرت داشت.


9. play by the rules

.The children always play by the rules in the playground

بچه‌ها در زمین بازی همیشه بر اساس قواعد بازی می‌کنند.

.The athletes played by the rules in the game

ورزشکاران در مسابقه در چهارچوب قانون بازی کردند.


10. play your cards right

.The businessman played his cards right and made a lot of money

تاجر به خوبی با کارتهایش بازی کرد و توانست پول زیادی ببرد. / تاجر با هوشمندی از سرمایه‌هایش استفاده کرد و توانست پول زیادی به دست بیاورد.

.The investor played his cards right and avoided a huge loss

سرمایه‌گذار هوشمندی از سرمایه‌اش استفاده کرد و توانست جلوی یک ضرر بزرگ را بگیرد.


11. play the cards you’re dealt

.The student played the cards she was dealt and got into a good college

دانش‌آموز از داشته‌هایش به خوبی استفاده کرد و توانست وارد دانشگاه خوبی شود.

.The athlete played the cards he was dealt and won the championship

ورزشکار از داشته‌هایش به خوبی استفاده کرد و توانست عنوان قهرمانی را ببرد.


12. play outside

.The children played outside in the summer

بچه‌ها در فصل تابستان بیرون بازی می‌کنند.

.Come play inside, it’s hot out there

بیا تو بازی کن بیرون گرمه.

از دست ندهید: گرامر be going to در انگلیسی


13. play a song

.The band played a song at the concert

بند موسیقی در کنسرت آهنگی را اجرا کردند.

.The singer played a song on the radio

خواننده در رادیو آهنگی را اجرا کرد.


14. play at a

.He was playing at concerts by the age of 12

او از سن 12 سالگی داشت در کنسرت‌ها می‌نواخت.

.I played a sad tune in a birthday party

من در یک مهمانی جشن تولد آهنگ غمگینی نواختم.


15. play [music, a record, the CD, an album]

.Come on, play your music for us

زود باش دیگه موزیک خودت را برای ما پخش کن.

?Can you play their famous album

می‌شود آلبوم معروف آنها را پخش کنی؟


16. play [the role of] somebody

.He played the role of Hamlet in the play

او در یک نمایشنامه نقش هملت را بازی کرد.

.She played her mother very well

او ادای مادرش را خیلی خوب درآورد.


17. play the markets

.The investor played the markets and made a lot of money

سرمایه‌گذار با بازار بازی کرد و پول زیادی به دست آورد.

.The trader played the markets and lost a lot of money

تاجر با بازار بازی کرد و پول زیادی از دست داد.

مطلب بسیار مهم: انواع فعل در انگلیسی


18. play on

.The musician played on the guitar for hours

نوازنده ساعت‌ها به گیتار نواختن خود ادامه داد.

.The singer played on the piano for the whole night

خواننده کل شب را روی پیانو نواخت.

.It’s your turn. Play on

نوبت توست. به بازی ادامه بده.

.They kept playing the same music on and on

آن‌ها یک قطعه موسیقی مدام پشت سر هم پخش کردند.


19. play for time

.The politician played for time and didn’t answer the question

سیسات مدار وقت را تلف کرد و به هیچ سوالی پاسخ نداد.

.The lawyer played for time and delayed the trial

وکیل وقت را تتلف کرد و دادگاه را به تعویق انداخت.


20. play the fool

.Don’t play the fool with me. I know you did it

خودت را خنگی نزن. من می دانم که کار بود.

.She played the fool and got out of trouble

او ادای خنگ‌ها را درآورد از زیر مشکلات در رفت.


21. play it safe

.The investor played it safe and didn’t invest in anything too risky

سرمایه‌گذار محتاطانه عمل کرد و روی چیزهای ریسکی سرمایه گذاری نکرد.

.He played it safe and didn’t bet too much money

او احتیاط به خرج داد و پول زیادی شرط بندی نکرد.


22. play something down

.The politician played down the scandal

سیسات مدار رسوایی پیش آمده را کوچک جلوه داد.

.The celebrity played down the rumors

آن فرد مشهور از غلوهای به وجود آمده در شایعات کاست.

بیشتر مطالعه کنید: افعال to be در انگلیسی


23. Well played

.That was a well-played game of chess

بازی شطرنج خوبی بود.

.That was a well-played tennis match

مسابقه تنیس خوب و جذابی بود.


24. play with words

.The author has played with words a lot in her new novel

نویسنده در رمان جدید خود با کلمات زیاد بازی کرده.

.The comedian used to play with words in her stand-up routine

این کمدین در استندآپ های خود با کلمات بازی می‌کرد.


25. A romantic play

.The play was a romantic comedy about two people who fall in love

نمایشنامه روایت کمدی رمانتیکی بود از دو نفر که عاشق هم می‌شوند.

.I don’t see it as a comedy play at all

به نظر من اصلاً نمایشنامه کمدی‌ای نیست.


26. rhythm of play

.The basketball team had a high rhythm of play and scored a lot of points

تیم بسکتبال ضرباهنگ بازی تندی داشتند و امتیازات زیادی به دست آوردند.


27. power play

.The hockey team scored a power play goal to tie the game

تیم هاکی با یک حمله متمرکز گل زندن و بازی را مساوی کردند.

.The football team scored a power play goal to take the lead

تیم فوتبال با یک حمله همه‌جانبه گل زدند و پیش افتادند.

کلیک کنید: گرامر shall در انگلیسی


28. all work and no play

.The student was so busy studying that he didn’t have any time to play

دانش‌آموز آنققدر مشغول درس خواندن بود که وقتی برای بازی کردن نداشت.


29. play on words

.The author used a play on words in the title of the book

نوینده در عنوان کتابش از ایهام استفاده کرد.

.The comedian used a play on words in her stand-up routine

این کمدین در استدآپ خود از ایهام استفاده کرد.


30. a play something

.The children built a play house in the backyard

بچه‌ها داخل حیاط یک خانه الکی (خانه بازی) درست کردند.

.They has play fight to fool everybody

آن‌ها یک دعوای الکی راه انداختند تا همه را گول بزنند.


31. play money

.The children bought it from me with play money

بچه‌ها با پول تقلبی (پول الکی) این را از من خریدند.

.They used play money to gamble

آن‌ها برای قمار از پول تقلبی استفاده کردند.

جمع بندی

برای اینکه بتوانید زبان انگلیسی خود را به خوبی تقویت کنید و در مکالمات دچار مشکل نشوید، توصیه می‌کنیم حتماً با کالوکیشن‌های مختلف آشنایی داشته باشید. کالوکیشن‌های play از جمله عبارت‌های ترکیبی رایج در زبان انگلیسی هستند که می‌توانند کمک زیادی به بهبود مهارت‌های گفتای و نوشتاری شما بکنند.

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اشتراک گذاری مقاله در:
پرفروش‌ترین دوره‌ها

برای مشاوره و ثبت‌نام دوره جامع از روش‌های زیر میتوانید با مشاورین ارتباط بگیرید

off 55%