فعل Do یکی از فعلهای پرکاربرد زبان انگلیسی به معنی «انجام دادن» است که برای جملات زیادی میتوان از آن کمک گرفت. در این مقاله به بررسی پرکاربرد ترین کالوکیشنهای do خواهیم پرداخت تا بتوانید با کمک آنها جملات بهتری بسازید.
لیست کالوکیشن های do
Do a course | شرکت در دوره |
Do a deal | معامله کردن |
Do a favor | لطف کردن |
Do a good/great/terrible job | یک کار خوب/ عالی وحشتناک انجام دادن |
Do a report | گزارش تهیه کردن |
Do anything/something/everything | کاری انجام دادن |
Do badly | بد عمل کردن |
Do better | بهتر انجام دادن |
Do business | تجارت کردن |
Do damage | صدمه رساندن |
Do exercise | تمرین کردن |
Do good | خوب انجام دادن |
Do gymnastics | ژیمناستیک انجام دادن |
Do harm | آسیب زدن |
Do homework | انجام تکالیف |
Do laundry | لباس شستن |
Do nothing | کاری انجام ندادن |
Do research | تحقیق کردن |
Do someone a favor | به کسی لطف کردن |
Do something right | کار درستی را انجام دادن |
Do something wrong | کار اشتباهی کردن |
Do the cleaning | تمیز کاری کردن |
Do the cooking | آشپزی کردن |
Do the dishes | ظرف شستن |
Do the housework | کار خانه انجام دادن |
Do the ironing | اتو کردن |
Do the math | سنجیدن، حساب کردن |
Do the paperwork | کارهای اداری را انجام دادن |
Do the right thing | کار درست را انجام دادن |
Do the shopping | خرید کردن |
Do the washing up | شست و شو |
Do well | خوب بودن |
Do work | کار کردن |
Do your best | تمام تلاش خود را کردن |
Do your duty | انجام دادن وظیفه |
Do someone’s hair | موهای کسی را درست کردن |
Do your makeup | آرایش کردن |
Do away with | حذف کردن |
Do sports | ورزش کردن |
Do an interview | مصاحبه کردن |
مثال با کالوکیشن های do
I want to do a course in Math.
قصد دارم در یک دوره ریاضی شرکت کنم.
The unions are ready to do a deal over pay.
اتحادیهها آمادهاند تا بر سر پرداخت دستمزد به توافق برسند.
مطالعه کنید: 70 کالوکیشن make + ویدیو و مثال
Couldn’t you do a favour and leave me alone?
نمیتونی لطف کنی و منو تنها بذاری؟
I always do the shopping on a Monday.
من همیشه دوشنبه خرید میکنم.
It’s your turn to do the washing up.
نوبت شماست که شست و شو را انجام دهید.
He may be able to do a good job, but I doubt it.
ممکن است او بتواند کارش را خوب انجام دهد اما من شک دارم.
Could you do a report for me?
ممکن است برای من یک گزارش تهیه کنید؟
You can’t do everything by yourself – let me help you.
شما نمیتوانید همه چیز را به تنهایی انجام دهید – اجازه دهید من به شما کمک کنم.
از دست ندهید: 500 کالوکیشن انگلیسی (collocation) + معنی
Children do badly at school for a variety of reasons.
کودکان به دلایل مختلف در مدرسه عملکرد بدی دارند.
We’ll do better next time, I’m sure.
مطمئنم دفعه بعد بهتر عمل خواهیم کرد.
It’s been a pleasure to do business with you.
تجارت با شما باعث افتخار بود.
Did the flood do much damage?
آیا سیل خسارات زیادی وارد کرده است؟
A business can’t do well without good management.
یک کسب و کار بدون مدیریت خوب نمیتواند به خوبی انجام شود.
It doesn’t matter if you fail, just do your best.
مهم نیست که شکست بخوری، فقط تمام تلاشت را بکن.
Do your duty without regard to the consequences.
وظیفه خود را بدون توجه به عواقب انجام دهید.
She was sitting in front of the mirror doing her hair.
جلوی آینه نشسته بود و موهایش را مرتب می کرد.
مطلب بسیار کاربردی: کالوکیشنهای فعل get در انگلیسی + مثال
How long does it take you to do your makeup?
چه مدت طول میکشد تا آرایش خود را انجام دهید؟
I really enjoy doing exercise every day.
من از انجام هر روزه تمرینات ورزشی لذت میبرم.
We don’t do gymnastics at school.
ما در مدرسه ژیمناستیک انجام نمیدهیم.
Drugs can do harm to you.
مواد مخدر میتواند به شما آسیب برساند.
I like to do homework.
من انجام تکالیف را دوست دارم.
She loves to do laundry.
او عاشق شستن لباس است.
I can do nothing about it.
من نمیتوانم کاری در مورد آن انجام دهم.
He stayed on at university to do research.
او در دانشگاه ماند تا به تحقیق بپردازد.
I’ll do the paperwork.
من کارهای اداری را انجام خواهم داد.
دوره 500عبارت کاربردی زبان انگلیسی
در این دوره عبارتهای پر کاربردی آموزش داده شده است که شما با دیدن آن به راحتی بدون این که کلمه و عبارتی در جمله های روز مره خود کم بیاورید میتوانید استفاده کنید. برای مشاهده دوره روی تصویر زیر کلیک کنید و برای کسب اطلاعات بیشتر به مشاورین ما با شماره تماس 09130013252 پیام دهید.
He was relying on his bosses to do the right thing.
او برای انجام کار درست به کارفرمایانش متکی بود.
He did something wrong.
او کار اشتباهی انجام داد.
It’s your turn to do the cleaning.
نوبت شماست که نظافت را انجام دهید.
He often helps his wife do the dishes.
او اغلب به همسرش در شستن ظرفها کمک میکند.
We take it in turns to do the housework.
ما به نوبت کارهای خانه را انجام میدهیم.
سخن پایانی
فعل do، فعل بسیار پرکاربرد و مهمی است و کلماتی که در کنار do قرار میگیرند معنای جدیدی به فعل میدهند. حتما کالوکیشنهای do را یاد بگیرید و در مکالمات خود استفاده کنید.
منبع: 7esl.com/collocations-with-do