یکی از چالشهای اصلی در مکالمه به زبان انگلیسی این است که بدانیم باید بعد از یک کلمه، چه کلمه دیگری را استفاده کنیم تا بتوانیم منظورمان را به بهترین شکل انتقال دهیم. در زبان انگلیسی کلمات همایند وجود دارند که به اصطلاح به آنها کالوکیشن (collocation) انگلیسی نیز میگوییم.
کالوکیشن های انگلیسی به ما نشان میدهند بعد از بهکار بردن یک فعل، اسم، صفت و غیره میتوانیم چه کلمه دیگری را استفاده کنیم و در واقع کدام کلمه میتواند همنشین کلمه اول ما باشد. در ادامه با ما همراه باشید تا بیشتر درباره کالوکیشن (collocation) انگلیسی به شما توضیح دهیم و با مثالهایی این مبحث را همراه یکدیگر بررسی کنیم.
کالوکیشن چیست ؟
همانطور که تا الان متوجه شدهاید، کالوکیشن انگلیسی به مجموعه لغاتی گفته میشود که همیشه با هم میآیند و در غیر صورت اصلا طبیعی به نظر نمیرسند. برای مثال اگر بخواهیم از کالوکیشن یا کلمات همایند در فارسی مثال بزنیم «شال و کلاه» یا «ارتکاب جرم» جز کالوکیشنها محسوب میشوند.
در انگلیسی یک مثال از کالوکیشن به شرح زیر است:
به دنبال عشق to pursue love
براساس لغتنامه کالوکیشنها، از نظر بار معنایی، فعل Pursue بهترین گزینه برای رساندن چنین مفهومی بوده و از افعال دیگر مانند Follow بهتر است در این موقعیت استفاده نکنیم.
هر چه آشنایی ما با کالوکیشن (collocation) انگلیسی بیشتر باشد و به درستی از آنها استفاده کنیم، بار معنایی جملاتمان در زبان انگلیسی بالاتر خواهد بود.
در مثالی دیگر از کلمات همایند انگلیسی میتوانیم به فست فود یا Fast Food اشاره کنیم. برای مثال نمیتوانیم بگوییم Quick Food زیرا این اصطلاح از نظر معنایی نادرست است.
اهمیت کالوکیشن ها
چرا یادگیری کالوکیشن ها در زبان انگلیسی اهمیت دارد؟ زیرا با یادگیری عبارات همایند یا هم نشین:
- زبان شما طبیعی تر و قابل فهم تر خواهد شد.
- در هنگام مکالمه روش های متنوع و غنیتری برای اظهار نظر دارید.
- راحت ترین روش یادگیری واژهها، استفاده از آنها در گروه کلمات و عبارات است.
- برای قبولی در آزمونهای بینالمللی استفاده درست از کالوکیشنها ضرورت بسیار دارد. برای آشنایی با کالولیشنهای رایتینگ آیتلس کلیک کنید.
نحوه یادگیری کالوکیشن ها
- برای یادگیری کالوکیشنها باید به ترکیبات و همایندهای مختلفی که در منابع گوناگون میبینید یا میشنوید دقت کنید و سعی کنید آنها را ملکهی ذهن خود کنید.
- ترکیبهای کالوکیشن را باید به عنوان یک واحد زبانی در نظر بگیرید و به عنوان مثال نگویید با فعل make، اسم choice استفاده میشود، بلکه با هم و بصورت make choice یاد بگیرید و تکرار و استفاده کنید.
- وقتی که کلمه جدیدی یاد میگیرید، همایندهای آن کلمه یا در واقع کلماتی که با آنها استفاده میشوند را در کنار آنها یادداشت کنید. مثلاً برای فعل remember، میتوان این ترکیبها را یافت:
remember rightly, remember distinctly, remember vaguely, remember vividly
- مطالعه و خواندن کتاب، اخبار، مقالات و غیره بهترین و طبیعی ترین راه بادگرفتن ترکیبات درست یا همایندها است.
مطلب مفید: 20 تا از موثرترین تکنیک های ریدینگ آیلتس
دسته بندی کالوکیشنها
بهطور کلی میتوان کالوکیشن ها را از نظر دستوری در دستهبندیهای زیر جا داد:
- قید و صفت
- صفت و اسم
- اسم و اسم
- فعل و اسم
- اسم و فعل
- فعل و قید
- فعل به علاوه حرف اضافه و عبارت بعد از آن
- اسم و حرف اضافه
- صفت و حرف اضافه
- فعل و فعل
براساس همین دستهبندی، در ادامه مثالهایی از کلمات همایند انگلیسی را مشاهده میکنید. ناگفته نماند که هر حوزه (اقتصاد، زمان، فضا، کسبوکارها و غیره) نیز در زبان انگلیسی لغتنامه کالوکیشن خاص خود را دارد که اگر با یکی از این حوزهها سروکار دارید، قبل از صحبت کردن و نوشتن حتما باید سری به کلمات همایند آنها بزنید.
مطالعه کنید: 12 روش تقویت مهارت رایتینگ انگلیسی
کالوکیشنهای ترکیبی از قید و صفت:
دسته اول کلمات همایند کالوکیشن (collocation) انگلیسی قید به علاوه صفت یا Adverb + Adjective است که مثالهای آن را در زیر مشاهده میکنید.
برای آشنایی با انواع قید انگلیسی روی قسمت آبی رنگ کلیک کنید.
.Invading that country was an utterly stupid thing to do
حمله به آن یک کشور یک کار شدیدا احمقانه بود.
.We entered a richly decorated room
ما وارد یک اتاق که خیلی غنی تزیین شده بود، شدیم.
?Are you fully aware of the implications of your action
آیا تو بهطور کامل از عواقب کارت مطلع هستی؟
.Ben and Jane are happily married
بین و جین با شادی ازدواج کردهاند.
.George was blissfully unaware that he was in danger
جرج به طرز معجزهآسایی از اینکه در خطر است مطلع نبود.
.It’s deeply competitive and transparent
عمیقا واضح و رقابتی است.
.I’m deeply worried about you
من عمیقا نگران تو هستم.
.The train system has been deeply affected
سیستم قطار عمیقا تحت تاثیر قرار گرفته.
.I was deeply unhappy
من عمیقا ناراحت بودم.
.It is highly unlikely that he’ll be late
احتمال اینکه او دیر کند خیلی کم است.
.The restaurant comes highly recommended
این رستوران به شدت پیشنهاد شده.
.It was ridiculously long, absurdly perfect, and alarmingly beautiful
این خیلی طولانی، فوق العاده عالی و به شکل خیره کننده زیبا.
.He’s been actively involved in politics for 30 years
او طی ۳۰ سال در سیاست به شدت فعال بوده است.
Absolutely necessary
کاملا ضروری
Absolutely/utterly(quite, really) alone
کاملا/شدیدا تنها
Absolutely/utterly(quite, really) amazed
کاملا/شدیدا شگفتزده
Badly hurt
بهطرز بدی آسیبدیده
Barely able (to do something)
به سختی قادر است (به انجام کاری)
Blissfully unaware
بسیار ناآگاه
Bitterly cold
بهشدت سرد
Deeply committed
بهشدت متعهد
Deeply competitive
عمیقا رقابتی
Highly recommended
بسیار پیشنهاد شده
Highly successful
شدیدا موفق
Reasonably priced
منصفانه قیمتگذاری شده
Reasonably well
بسیار خوب
Strongly argue
شدیدا بحث کردن
Strongly believe
عمیقا باور داشتن
Strongly condemn
شدیدا محکوم کردن
کالوکیشن صفت و اسم:
دسته دوم کلمات همایند کالوکیشن (collocation) انگلیسی صفت به علاوه اسم یا Adjective + Noun است که مثالهای آن را در زیر مشاهده میکنید.
لینک مرتبط: تفاوت و تشخیص صفت و اسم در زبان انگلیسی
.The doctor ordered him to take regular exercise
دکتر به او سفارش کرد که ورزش منطم انجام دهد.
.The Titanic sank on its maiden voyage
تایتانیک در اولین سفرش غرق شد.
.He was writhing on the ground in excruciating pain
او داشت از درد طاقتفرسا روی زمین به خود میپیچید.
.Joe always wears blue or white or some other bright color
جو همیشه سفید یا آبی میپوشد یا یک رنگ روشن دیگر.
.We had a brief chat about Iraq but didn’t have time to discuss it properly
ما گفتگوی کوتاهی درباره عراق داشتیم ولی فرصت نداشتیم بهطور درست درباره آن بحث کنیم.
.Unemployment is a major problem for the government these days
بیکاری مشکل اصلی این روزهای دولت است.
.Jake was my big brother and I admired him
جیک برادر بزرگ من بود و من او را تحسین میکردم.
.His dying was not any big surprise
مرگ او غافلگیری بزرگی نبود.
.This audition is a big deal for Joey
این آزمون برای جویی فرصت بزرگیست.
.John won big money in Vegas last year
جان مبلغ هنگفتی را سال گذشته در وگاس برد.
.The news had put him in a bad mood
خبرها حال او را بد کرد.
.This is the first direct flight to Tokyo
این اولین پرواز مستقیم به توکیو است.
.Women demanded equal rights
زنان خواستار حقوق برابر هستند.
.A gust of wind blew the front door shut
وزش باد در جلویی را بست.
.He would describe it in great detail
او با جزییات عالی توصیفاش کرد.
.It has been widely praised for reducing heavy traffic in the city
بهطور گسترده برای کاهش ترافیک سنگین در سیتی مورد تحسین قرار گرفت.
.We aim to maintain high standards of customer care
هدف ما حفظ استانداردهای بالا برای حفظ حقوق مشتریست.
.I first met Jennifer a long time ago
اولین بار جنیفر را خیلی وقت پیش دیدم.
.Good legal advice can be expensive
مشاوره حقوقی خوب میتواند گران باشد.
.The company made a net profit of $10.5 million
شرکت سود خالص ۱۰.۵ میلیون دلاری بهدست آورد.
.I was having a nice time here for about three days
من اوقات خوشی را اینجا برای سه روز میگذراندم.
.You should be given a private locker to store your personal belongings
به تو باید قفسه خصوصی داده شود تا اشیای شخصیات را آنجا بگذاری.
.It’s a cold rainy day in October
امروز یک روز سرد و بارانی در اکتبر است.
.A rich person is seldom in want of a friend
یک فرد ثروتمند به ندرت به دوست نیاز دارد.
.It’s a group of young people
گروهی از افراد جوان هستند.
.We had a brief chat about the exams but didn’t have time to discuss them properly
ما یک گفتگوی کوتاه درباره امتحانات داشتیم اما فرصت نبود که بیشتر درباره آنها بحث کنیم.
.Improving the health service is another key issue for government
بهبود خدمات درمانی یکی دیگر از مسائل کلیدی برای دولت است.
از دست ندهید: چگونه کلمات انگلیسی را به خاطر بسپاریم؟
کالوکیشن از اسم و اسم:
دسته سوم کلمات همایند کالوکیشن (collocation) انگلیسی اسم به علاوه اسم یا Noun + Noun است که مثالهای آن را در زیر مشاهده میکنید.
مطالعه کنید: اسامی مرکب انگلیسی را یاد بگیریم.
.Let’s give Mr Jones a round of applause
بیاییدبرای آقای جونز یک کف مرتب بزنیم.
.The ceasefire agreement came into effect at 11am
توافق آتشبس در ساعت ۱۱ صبح اجرایی خواهد شد.
.I’d like to buy two bars of soap please
میخواستم دو قالب صابون بخرم.
?Do you know your exact departure time
آشا شما زمان دقیق خروجتان را میدانید؟
.We interviewed the head teacher of the local school
ما با آموزگار ارشد مدرسه محلی مصاحبه کردیم.
Young people have gone away to college and taken desk jobs.
جوانها به کالج رفتند و شغلهای دفتری اتخاذ کردند.
It turned out to be a case study in how to win.
تبدیل به یک بررسی موردی درباره چگونه برنده شدن، شد.
Child care centers don’t necessarily hire the most qualified teachers.
مراکز مراقبت از کودکان الزاما بهترین معلمها را استخدام نمیکنند.
We cannot afford to have anyone operating in a comfort zone.
ما نمیتوانیم از عهده این بربیاییم که فردی در منطقه امن خود کار کند.
.Taylor declined to speculate whether the illness could hurt the electronics industry
تیلو از تحلیل اینکه آیا آن بیماری میتواند به صنعت برق صدمه بزند، دست کشید.
.In factory farming, the breeder hens do not stay with the chicks
در کشاورزی شرکتی، مرغهای پرورشگاهی همراه دیگر مرغها نمیایستند.
.He decreased the hours of work and increased salaries and fringe benefits
او ساعات کاری را کاهش داد، حقوقها و مزایای شغلی را افزایش داد.
.The first new major gold mine in the Northern Territory in the past 10 years will begin production within the next week
اولین معدن طلای اصلی در منطقه شمالی (که ۱۰ سال سن دارد) هفته آینده تولید را آغاز میکند.
.Forensic science is a growth industry
علم پزشکی قانونی یک صنعت در حال رشد است.
.They get the bulk of their money from the special interest groups
آنها بخش عمدهای از پول خود را از گروههای ذینفع ویژه دریافت میکنند.
.This road is closed to motor vehicles
تردد موتورسیکلت در این جاده ممنوع است.
.I like to work outdoors, but my brother prefers an office job
من دوست دارم در محیط باز کار کنم، ولی برادرم شغل اداری را ترجیح میدهد.
.I just kept hearing all the gunshots and the pipe bombs
من صدای همه شلیکها و بمبهای لولهای را میشنیدم.
.He worked as a senior probation officer and was born in 1942
او به عنوان یک افسر کارآموز ارشد کار میکرد و سال ۱۹۴۲ به دنیا آمده بود.
.His father signed his report card
پدرش کارت گزارش او را امضا کرد.
.I want Benjamin to grow up with his own grandparent security blanket
من میخواهم بنیامین تحت مراقبت پدربزرگ و مادربزرگ خودش بزرگ شود.
.It is worn with a shoulder strap and sits on the hip
با سر دوشی پوشیده میشود و روی لگن مینشیند.
.My friend really loves sports car
دوست من واقعا عاشق ماشینهای اسپرت است.
.I have two suggestions for the summit meeting organizers
من دو پیشنهاد برای سازماندهندگان نشست سران دارم.
.An existing floor will also be converted to become a trading floor
یکی از طبقات نیز به یک طبقه تجاری تبدیل خواهد شد.
.Police massed in the city and turned water cannons on the crowd
پلیس در شهر جمع شده و ماشینهای آبپاش را به سمت جمعیت گرفت.
از دست ندهید: 10 تا از بهترین سایتهای آموزش رایگان زبان انگلیسی
کالوکیشن فعل و اسم:
دسته چهارم کلمات همایند کالوکیشن (collocation) انگلیسی فعل به علاوه اسم یا Verb + Noun است که مثالهای آن را در زیر مشاهده میکنید.
درس مفید: آموزش فعل در زبان انگلیسی
.The prisoner was hanged for committing murder
زندانی به دلیل ارتکاب قتل اعدام شد.
.I always try to do my homework in the morning, after making my bed
من همیشه تکلیفام را صبح زود بعد از مرتب کردن تختام انجام میدهم.
.He has been asked to give a presentation about his work
از او خواسته شد تا برای کارش یک ارائه ترتیب دهد.
.They launched the production 1998
آنها خط تولید را از سال ۱۹۹۸ شروع کردند.
.The price increase poses a problem for them
افزایش قیمت باعث بهوجود آمدن یک مشکل برای آنها میشود.
.The internet has created opportunities for his company
سهم او باعث حلق موقعیتهای برای شرکتاش شده.
.I like to sit down and do the crossword
من دوست دارم بنیشنم و جدول حل کنم.
.It’s been a pleasure to do business with you
همکاری با شما مایه خرسندی بود.
?Did the flood do much damage
آیا سیل آسیب زیادی وارد کرد؟
.I really enjoy doing exercise everyday
من از هر روز ورزش کردن لذت میبرم.
.In my business, we have to do experiments everyday
در کسبوکار من، ما هر روز آزمایشهایی انجام میدهیم.
.My mother and dad taught me never to tell a lie
پدر و مادرم به من یاد دادند که هیچوقت دروغ نگویم.
.If I get an award I’ll tell your name first on the stage
اگر جایزهای ببرم، اول اسم تو را روی استیج میآورم.
.The movie was so boring that I came close to walking out of the cinema
آن فیلم آنقدر کسلکننده بود که نزدیک بود من از سینما خارج شوم.
.The movie starts at 9 am. Please come on time
فیلم ساعت ۹ صبح شروع میشود. لطفا به موقع بیایید.
!I have just come to a realization
من تازه متوجه شدم!
.He had to figure out how to come to terms with her
او میبایست راهی برای کنار آمدن با آن فرد پیدا میکرد.
.They’ll get a shock when they get this bill
آنها زمانی که این صورت حساب را دریافت کنند شوکه خواهند شد.
.We cast our net wide to get the right person for the job
ما شبکه خود را گسترش دادیم تا بتوانیم فرد مناسب این شغل را پیدا کنیم.
.I got divorced when I was about 31
من وقتی ۳۱ سالم بود طلاق گرفتم.
.He’s getting old and his hearing isn’t very good
او دارد پیر میشود و شنواییاش نیز خیلی خوب نیست.
.We couldn’t wait to get started on the next job
ما نمیتوانستیم برای شروع کار بعدی صبر کنیم.
.He couldn’t get to sleep because he was too excited
او از شدت هیجان نمیتوانست بخوابد.
.You get wet in the rain
در باران خیس میشوی.
.The noise was giving her a headache
آن صدا داشت باعث سردرد او میشد.
.John gave Iceland as an example of a cold country
جان ایسلند را به عنوان یک کشور سرد مثال زد.
.She’s given notice that she intends to leave
او از قصدش برای ترک کردن اطلاع داد.
.This book can and will give hope to the hopeless
این کتاب میتواند به ناامیدها امید ببخشید و حتما این کار را خواهد کرد.
.You must give way to any pedestrians on the crossing
تو باید به هر عابر پیادهای که قصد عبور دارد راه بدهی.
.She should make a right choice
او باید یک تصمیم درست بگیرد.
.I’d just like to make a comment
من دوست داشتم تا یک نظر بدهم.
.Later, when they go to let her out, they make a discovery
بعد از اینکه او را رها کردند، چیزی کشف کردند.
.She is making a list of everyone who has expressed an interest
او دارد یک لیست از همه کسانی که علاقه نشان دادند، درست میکند.
.My mother likes to keep control of everything
مادر من دوست دارد همه چیز را تحت نظر داشته باشد.
.Please, keep quite when I’m on the phone
لطفا زمانی که دارم با تلفن صحبت میکنم ساکت باشید.
.You must learn to keep your balance in skating
باید یاد بگیری که تعادل خود را حین اسکیتبازی حفظ کنی.
.If you have time, pay a visit to the local museum
اگر وقت داشتی سری به موزه محله بزن.
.We should go over and pay our respects to the new neighbors
ما باید به همسایههای جدید سر بزنیم و به آنها ادای احترام کنیم.
.He’d never say a word to me
او عمرا چیزی به من بگوید.
.Let me say something before we go
بگذار قبل از رفتن چیزی بگویم.
?Why should I say sorry when it’s not my fault
من چرا باید معذرت خواهی کنم وقتی تقصیر من نبوده؟
مطالعه کنید: بهترین مدرک زبان انگلیسی چیست؟
کالوکیشن اسم و فعل:
دسته پنجم کلمات همایند کالوکیشن (collocation) انگلیسی اسم به علاوه فعل یا Noun + Verb است که مثالهای آن را در زیر مشاهده میکنید.
.The lion started to roar when it heard the dog barking
شیر زمانی که صدای واقواق کردن سگ را شنید غرش کرد.
.Snow was falling as our plane took off
زمانی که هواپیمای ما از زمین بلند شد داشت برف میبارید.
.The bomb went off when he started the car engine
زمانی که او موتور ماشین را روشن کرد بمب منفجر شد.
.The economy boomed in 2002
اقتصاد در سال ۲۰۰۲ رونق گرفت.
.The company has grown and now employs over 30 people
شرکت رشد کرده و الان بیش از ۳۰ نفر نیرو دارد.
.The company has expanded and now has branches in most major countries
شرکت توسعه یافته و الان در بیشتر شهرهای مهم شعبه دارد.
.The two companies merged in 2013 and now form one very large corporation
هر دو شرکت در سال ۲۰۱۳ ادغام شده و هماکنون یک شرکت بسیار بزرگ را تشکیل میدهند.
.The company launched the product in 2012
شرکت در سال ۲۰۱۲ محصول را عرضه کرد.
.The price increase poses a problem for us
افزایش قیمت برای ما یک مشکل بهوجود میآورد.
.The internet has created opportunities for our business
اینترنت باعث خلق فرصتهایی برای کسبوکار ما شد.
.I get tired of educating people
من از آموزش مدام به دیگران خسته میشوم.
.It’s important to get sleep so don’t stay up too long
خوابیدن مهم است، پس خیلی بیدار نمان.
.The old man is going to go crazy
پیرمرد دارد دیوانه میشود.
.As for myself I doubt I’ll ever go on a date
اگر از من بپرسی، شک دارم دیگر روی قراری بروم.
.I’ll just go online and look up her address
من فقط آنلاین شده و دنبال آدرس او میگردم.
.I’ll take a look at the website and let you know what I think
من نگاهی به وبسایت میاندازم و نظرم را به تو میگویم.
.Take a seat while I get you something to drink
تا زمانی که برایت نوشیدنی میآورم بنشین.
از دست ندهید: 10 منبع عالی اخبار انگلیسی
کالوکیشن های فعل و قید:
دسته ششم کلمات همایند کالوکیشن (collocation) انگلیسی فعل به علاوه قید یا Verb + Adverb است که مثالهای آن را در زیر مشاهده میکنید.
.She placed her keys gently on the table and sat down
او به آرامی کلیدهایش را روی میز گذاشت و نشست.
.Mary whispered softly in John’s ear
مری به آرامی در گوش جان زمزمه کرد.
.I vaguely remember that it was growing dark when we left
من به درستی به خاطر نمیآورم که وقتی داشت تاریک میشد، رفت یا نه.
.She placed the beautiful jar gently on the window ledge
او شیشه زیبا را به آرامی روی لبه پنجره گذاشت.
.I love you and want to marry you,’ Michael whispered softly to Clare
مایکل به آرامی به کلیر گفت: «من عاشقات هستم و میخواهم با تو ازدواج کنم».
Act naturally
طبیعی نشان دادن
Act suspiciously
مشکوک نشان دادن
Agree wholeheartedly
با تمام دل موافقت کردن
Apologize profusely
عذرخواهی فراوان
Arrive on time
به موقع رسیدن
Behave properly
بهدرستی رفتار کردن
Bleed profusely
خونریزی فراوان
Come alive
زنده شدن
Come along nicely
به خوبی کنار آمدن
Eat quickly
به سرعت خوردن
Exercise regularly
بهطور منظم تمرین کردن
Fail miserably
بهطرز بدی شکست خوردن
Fall sharply
سقوط شدید
Go far
دور رفتن
Go first
اول رفتن
Go smoothly
به آرامی رفتن
Go upstairs
از پلهها بالا رفتن
Guess correctly
بهدرستی حدس زدن
Hit hard
به سختی ضربه زدن
Judge harshly
به شدت قضاوت کردن
Laugh hysterically
با هیجان شدید خندیدن
Listen carefully
با دقت گوش کردن
Love dearly
عاشقانه عشق ورزیدن
Made sth quickly
بهسرعت چیزی را درست کردن
از دست ندهید: بهترین فیلم ها برای تقویت زبان انگلیسی
کالوکیشن فعل به علاوه حرف اضافه:
دسته هفتم کلمات همایند کالوکیشن (collocation) انگلیسی فعل به علاوه حرف اضافه یا Verb + Preposition است که مثالهای آن را در زیر مشاهده میکنید.
مطالعه کنید: کاملترین لیست ترکیب افعال با حروف اضافه
.We had to return home because we had run out of money
ما میبایست به خانه برمیگشتیم زیرا پولمان تمام شده بود.
.At first her eyes filled with horror, and then she burst into tears
اول چشمهایش از ترس پر شد و سپس زیر گریه زد.
.Their behaviour was enough to drive anybody to crime
رفتار آنها کافی بود تا هر کسی به سمت جنایت کشیده شود.
.As Bob went on stage to receive his medal you could see his sister swelling with pride
باب روی استیج رفت تا مدالاش را دریافت کند، در همین حین خواهرش را میتوان دید که چهقدر به او افتخار میکند.
.I was filled with horror when I read the newspaper report of the war
من شدیدا وحشت کردم وقتی که گزارش از جنگ را در روزنامه خواندم.
.When she spilt apple-juice on her new blue skirt the little girl burst into tears
وقتی او آب سیب را روی دامن آبی جدیدش ریخت، بغض دختر کوچک ترکید.
.He works for an engineering company
او برای یک شرکت مهندسی کار میکند.
.I want to apologize for my mistakes
من میخواهم بابت اشتباهاتام عذرخواهی کنم.
.I must write and thank Mary for the present
من باید برای مری بنویسم و از او برای هدیهاش تشکر کنم.
.A hotel room is being prepared for them
یک اتاق هتل دارد برای آنها حاضر میشود.
.I always ask for an extra tomato sauce on my pizza
من همیشه روی پیتزایم سس گوجه اضافه درخواست میکنم.
.He admitted to being late three times
او به سه دفعه دیر کردن اعتراف کرد.
.The boy confessed to stealing the apple
پسر به دزدیدن سیب اعتراف کرد.
?Can you explain Andrew to me
آیا میتوانی اندرو را برایم توجیه کنی؟
!I congratulate you on your new job
من برای کارت جدیدت به تو تبریک میگویم.
.I insist on Peter’s studying every day for two hours
من روی این موضوع که پیتر هر روز دو ساعت مطالعه کند، اصرار دارم.
.She is working on a new novel
او دارد روی یک رمان جدید کار میکند.
.He doesn’t care for playing golf
گلف بازی کردن برای او مهم نیست.
.Your good marks count for 50% of your grade
نمرههای خوب تو پنجاه درصد معدلات را تشکیل میدهند.
.I can vouch for her ability to work hard
من قابلیت سختکوشی او را تایید میکنم.
.She shut her eyes and wished for him to get better
او چشمهایش را بست و آرزو کرد که دوستاش بهتر شود.
.The car collided with a truck and blocked traffic
ماشین با یک کامیون در ترافیک خیلی شدید برخورد کرد.
.I confronted Vivian with the evidence
من با مدرک روبهروی ویوین درآمدم.
.It was hard to distinguish one twin from the other
تشخیص دوقلوها از یکدیگر سخت بود.
.The children were expelled from school for their bad behavior
کودکان از مدرسه به دلیل رفتار بدشان اخراج شدند.
.That year, the athletes graduated from amateur to professional status in the competition
ورزشکاران در آن سال از سطح آماتور به سطح حرفهای فارغالتحصیل شدند.
.Nothing can rescue us from the ravages of time
هیچچیز نمیتواند ما را از ویرانی زمان نجات دهد.
.The poor results stem from his lack of experience
نتایج ضعیف ناشی از عدم تجربه اوست.
.John succeeded in getting a new job
او در بهدست آوردن شغلی جدید موفق شد.
.Please don’t involve me in this mess
لطفا مرا در این شلوغکاری دخالت نده.
کالوکیشن اسم و حرف اضافه:
دسته هشتم کلمات همایند کالوکیشن (collocation) انگلیسی اسم به علاوه حرف اضافه یا Noun + Preposition است که مثالهای آن را در زیر مشاهده میکنید.
?What’s the reason for your unhappiness
دلیل ناراحتی تو چیست؟
.Nobody seems to have responsibility for the budget
به نظر میرسد هیچکس مسوولیت بودجه را به عهده ندارد.
The police inquiry into the theft continues.
تحقیقات پلیس برای کشف سرقت ادامه دارد.
.His fear of flying made travel difficult
ترس او از پرواز سفر کردن را برایش سخت کرد.
.I have only a limited understanding of French
درک من از زبان فرانسه محدود است.
One major disadvantage of the area is the lack of public transport.
یکی از بزرگترین نقاط منفی این منطقه نبود وسیله حملونقل عمومی است.
.He was the first to see the possibilities of the plan
او اولین نفری بود که احتمالات طرح را دید.
.I have no desire to discuss the matter further
من میلی به ادامه این بحث ندارم.
.What he said has no direct relevance to the matter in hand
چیزی که او گفت ارتباط مستقیمی با موضوع مورد نظر ندارد.
.I’ve got a dinner date with Tommy on Saturday
من شنبه یک قرار شام با تامی دارم.
.My relationship with John is wonderful
رابطه من با تامی فوقالعاده است.
.I’ve got a meeting with Mr Thomas this afternoon
امروز عصر من یک قرار ملاقات با آقای توماس دارم.
.I bid £3 000 for the painting
من با قیمت ۳۰۰۰ یورو خریدار نقاشی هستم.
.There are strong arguments for and against euthanasia
اینها بحثهایی غنی درباره و علیه اتانازی هستند.
.The demand for this new generation of mobile phone cannot be satisfied
تقاضای نسل جدید برای دسترسی به موبایلها سری ناپذیر است.
.Many people expressed a strong preference for the original plan
افراد زیادی این طرح را نسبت به طرح اصلی ترجیح دادند.
.The children in this deprived area show a real thirst for learning
مردم این منطقه محروم یک تشنگی حقیقی برای یادگیری دارند.
.He took a photograph of the mountains
او یک عکس از کوهها گرفت.
.We went to see an exhibition of Viking jewellery
ما میخواهیم یک نمایشگاه از جواهرات وایکینگ ببینیم.
.For this job you need some knowledge of Portuguese
برای این شغل شما نیازمند دانشی از زبان پرتغالی هستید.
.The committee has little or no understanding of the problem
این کمیته یا دانش کمی از این مشکل دارد یا اصلا دانشی درباره آن ندارد.
.I’m not happy with this way of working
من از این طریق کار کردن راضی نیستم.
.I’d like to do a course in computer programming
من دوست دارم در یک دوره یادگیری برنامهنویسی کامپیوتر شرکت کنم.
?Do your parents take an interest in your friends
آیا پدر و مادرت به دوستانات علاقهای نشان میدهند؟
.The club encourages participation in sporting activities
این گروه شرکت در فعالیتهای ورزشی را تشویق میکند.
.Working has a very important place in all our lives
کار کردن جایگاه مهمی در زندگی همه ما دارد.
درس مفید: 17 کاربرد حرف اضافه در زبان انگلیسی
کالوکیشن صفت و حرف اضافه:
دسته نهم کلمات همایند کالوکیشن (collocation) انگلیسی صفت به علاوه حرف اضافه یا Adjective + Prepoition است که مثالهای آن را در زیر مشاهده میکنید.
.The town is famous for its cheese
این شهر به خاطر پنیرش معروف است.
.I’m quite good at English but I’m bad at maths and I’m terrible at physics
من تقریبا در انگلیسی مهارت خوبی دارم، اما ریاضیام بد است و فیزیکام افتضاح.
.You’ll be responsible to the head of the Finance department
شما مسوول رییس بخش مالی خواهید بود.
.Some among us were talented in hunting
بعضی از ما در شکار کردن استعداد داریم.
.They were successful in winning the contract
آنها در کسب قرارداد موفق بودند.
.I don’t feel comfortable in high heels
من در کفشهای پاشنه بلند راحت نیستم.
.He’s very experienced in looking after animals
او در زمینه مراقبت از حیوانات تجربه زیادی دارد.
.He’s usually quite polite in my presence
او معمولا وقتی که من در جمع هستم مودب است.
.My mother is very skilled in dressmaking
مادر من در خیاطی بسیار ماهر است.
.He was quite certain about his attacker’s identity
او تا حد قابل توجهی از هویت فرد مهاجم مطمئن بود.
.He’s excited about his birthday party next week
او برای جشن تولدش در هفته آینده ذوقزده است.
.Consumers are very nervous about the future
مصرفکنندگان خیلی نگران آینده هستند.
.I’m very sorry about losing your book
من بابت گم کردن کتابات متاسفم.
.You were wrong about Tom; he’s not married after all
تو درباره تام اشتباه میکردی. او اصلا ازدواج نکرده است.
.I’m awful at names
من در به یاد آوردن اسمها افتضاح هستم.
.They are excellent at planning fun parties
آنها در برنامهریزی جشنهای مفرح عالی هستند.
.Dustin is terrible at texting
داستین در پیام دادن افتضاح است.
.She is known for her dirty tricks
او به خاطر ترفندهای کثیفاش شناخته میشود.
.The army are said to be ready for action
گفته میشود که ارتش آماده حمله است.
!Are you thirsty for a soda? I am
آیا سودا میل داری؟ بله!
I’d be absolutely delighted to come.
خیلی هم خوشحال میشوم که بیایم.
People are scared to use the buses late at night.
مردم از سوار شدن به اتوبوس در شبها میترسند.
.A lot of people nowadays have become addicted to the internet
امروزه مردم زیادی به اینترنت معتاد شدهاند.
.He remained faithful to the ideals of the party
او به ایدهآلهای جشن وفادار ماند.
.I’m not ashamed of what I did
من از کاری که کردم خجالتزده نیستم.
.It was several weeks before he was completely free of pain
چند هفتهای طول کشید تا کاملا دردش رفع شود.
.We are in charge of the party arrangements
ما مسوول برنامهریزیهای جشن هستم.
.A crane is a kind of bird with very long legs and neck
یک ماهیخوار نوعی برنده با پاهای بسیار بلند و گردن کشیده است.
.The cancer risks associated with smoking have been well documented
خطر ابتلا به سرطان بهوسیله سیگار شدن به خوبی مورد بررسی قرار گرفته است.
.The airport is crowded with stranded travelers
فرودگاه از مسافران سرگردان پر شده.
.He’s too free with his opinions
او با عقاید خود خیلی راحت است.
You should be generous with your time.
شما باید در قبال وقت خود سخاوتمند باشید.
.Be patient with her – she’s very young
با او صبوری کن – او خیلی جوان است.
.There’s something wrong with the printer
گویا پرینتر مشکلی دارد.
.The book was inspired by a real person
این کتاب از یک فرد واقعی الهام گرفته شده.
.The teacher was surprised by the student’s question
معلم از پرسش دانشآموز غافلگیر شد.
درس مفید: حروف اضافه مکان در زبان انگلیسی
کالوکیشن فعل و فعل (Verb + Verb):
دسته نهم کلمات همایند کالوکیشن (collocation) انگلیسی فعل به علاوه فعل یا Verb + Verb است که مثالهای آن را در زیر مشاهده میکنید.
Can’t afford
توان مالی نداشتن
Can’t help
توان کمک کردن نداشتن
Can’t stand
تحمل نداشتن
Copy and paste
کپی و پیست (کپی کردن و درج کردن)
Come close (to)
نزدیک شدن (به)