فعل Make یکی از افعال پر کاربرد زبان انگلیسی است که در این مقاله از آکادمی روان قصد داریم کالوکیشنهای make (کالوکیشن به دو یا چند کلمه گفته میشود که در کنار هم استفاده شده و معنای مشخصی دارند) را به طور کامل بررسی کنیم. آشنایی با این لیست به شما اجازه خواهد داد جملات بهتری بسازید.
لیست کامل کالوکیشنهای make
مرتب کردن تخت | Make a bed |
کیک درست کردن | Make a cake |
تماس گرفتن | Make a call |
انتخاب کردن | Make a choice |
نظر دادن | Make a comment |
شکایت کردن | Make a complaint |
اعتراف کردن | Make a confession |
انعقاد قرارداد | Make a contract |
قرار گذاشتن، قرار داد بستن | Make a deal |
تصمیم گرفتن | Make a decision |
چیزی را تغییر دادن. تفاوت ایجاد کردن | Make a difference |
کشف کردن | Make a discovery |
مسخره کردن، مورد تمسخر قرار دادن | Make a fool of yourself |
ثروت جمع کردن | Make a fortune |
المشنگه راه انداختن | Make a fuss |
عادت کردن | Make a habit |
شوخی کردن | Make a joke |
فهرست درست کردن، لیست کردن | Make a list |
امرار معاش كردن | Make a living |
خرابکاری کردن | Make a mess |
اشتباه کردن | Make a mistake |
اقدام کردن | Make a move |
یادداشت کردن | Make a note (of) |
با تلفن تماس گرفتن | Make a phone call |
اشاره کردن به موضوعی | Make a point |
پیش بینی کردن | Make a prediction |
سود کردن | Make a profit |
قول دادن | Make a promise |
بهبود یافتن | Make a recovery |
رزرو کردن | Make a reservation |
سالاد درست کردن | Make a salad |
ساندویچ درست کردن | Make a sandwich |
سر و صدا در آوردن | Make a sound |
سخنرانی کردن | Make a speech |
اظهار نظر کردن | Make a statement |
پیشنهاد دادن | Make a suggestion |
تهدید کردن | Make a threat |
اشتباه خود را جبران کردن | Make amends |
توافق کردن | Make an agreement |
خودی نشان دادن | Make an appearance |
وقت ملاقات گرفتن | Make an appointment |
تدارک چیدن | Make an arrangement |
تلاش کردن | Make an attempt |
سعی کردن | Make an effort |
بررسی کردن | Make an enquiry |
استثناء قائل شدن | Make an exception |
بهانه آوردن | Make an excuse |
تأثیر گذاری | Make an impression |
نظر دادن بر اساس مشاهده چیزی | Make an observation |
پیشنهاد کردن | Make an offer |
صبحانه/ ناهار / شام درست کردن | Make breakfast/ lunch/ dinner |
تغییر ایجاد کردن | Make changes |
قهوه درست کردن | Make coffee |
ارتباط برقرار کردن | Make contact |
به اندازه ی درآمد خرج کردن | Make ends meet |
دوست شدن | Make friends |
پول به دست آوردن | Make money |
سروصدا کردن | Make noise |
کنار آمدن | Make peace |
برنامه ریزی کردن | Make plans |
پیشرفت کردن | Make progress |
جا باز کردن | Make room |
قابل درک بودن، معنی داشتن | Make sense |
شخصی را عصبانی، خوشحال، ناراحت کردن | Make someone angry/ mad/ happy/ sad |
اطمینان حاصل کردن | Make sure |
تختخواب را مرتب کردن | Make the bed |
وقت گذاشتن | Make time |
دردسر درست کردن | Make trouble |
تصمیمت را بگیر | Make up your mind |
شروع کردن جنگ | Make war |
از دست ندهید: کالوکیشنهای فعل get در انگلیسی + مثال
نمونههایی از کالوکیشن های make در جمله
Can you wait a second while I make a call?
آیا میتوانید یک ثانیه صبر کنید تا من تماس بگیرم؟
She should make a right choice.
او باید یک انتخاب درست انجام دهد.
I’d just like to make a comment.
من فقط میخواهم نظری بدهم.
I made a complaint to the manager about the poor service in the restaurant.
بابت سرویسدهی ضعیف رستوران به مدیر شکایت کردم.
I want to make a confession to you.
من میخواهم به شما یک اعتراف کنم.
We are to make a contract for a supply of raw silk with the company.
قرار است برای تامین ابریشم خام با شرکت قرارداد ببندیم.
مطالعه کنید: 500 کالوکیشن انگلیسی (collocation) + معنی
John always makes himself a cup of tea when he gets to work.
جان همیشه وقتی سر کار میآید برای خودش یک فنجان چای درست میکند.
I can make a difference in this world.
من میتوانم در این دنیا تغییری ایجاد کنم.
She makes beautiful dresses.
او لباسهای زیبایی درست میکند.
I could make a fortune as a research consultant on these projects.
من میتوانم به عنوان مشاور تحقیقاتی در این پروژهها ثروت زیادی به دست بیاورم.
Mr. Wells doesn’t plan to make a habit of this.
آقای ولز قصد ندارد به این کار عادت کند.
She will worry about making a living when she gets there.
وقتی به آنجا برسد نگران گذران زندگی خواهد بود.
She didn’t like to make a mess.
او دوست نداشت خرابکاری درست کند.
It’s easy to make a mistake.
اشتباه کردن آسان است.
I’ll make a note of our next meeting in my diary.
جلسه بعدی را در دفتر خاطراتم یادداشت خواهم کرد.
Kate had to make a phone call during her break.
کیت مجبور شد در طول استراحش یک تماس تلفنی برقرار کند.
Mark made some good points in his presentation, we should consider his project.
مارک در ارائه خود به نکات خوبی اشاره کرد، ما باید پروژه او را در نظر بگیریم.
It’s difficult to make any predictions about the future of the economy.
پیشبینی در مورد آینده اقتصاد دشوار است.
We can’t undertake that you will make a profit.
ما نمیتوانیم متعهد شویم که شما سود کنید.
I made a promise to my mother to always take care of my siblings.
به مادرم قول دادم همیشه مراقب خواهر و برادرم باشم.
مطلب کاربردی: کالوکیشن های ضروری رایتینگ 8 آیتلس
We make a reservation with an airline or travel agent.
ما با یک شرکت هواپیمایی یا آژانس مسافرتی رزرو میکنیم.
He responded by making a rude gesture, prompting the other car to stop.
او با انجام یک حرکت بیادبانه پاسخ داد و ماشین دیگر را وادار به توقف کرد.
I made a salad for the family picnic.
برای پیک نیک خانوادگی سالاد درست کردم.
When I take a break from studying I make myself a snack.
وقتی بین مطالعه استراحت میکنم، برای خودم میان وعده درست میکنم.
I tried to make a suggestion but she snubbed me.
من سعی کردم پیشنهادی بدهم اما او مرا رد کرد.
The company made a takeover bid for one of its rivals.
این شرکت برای یکی از رقبای خود پیشنهاد خرید داد.
She tried to make amends by inviting him out to dinner.
او سعی کرد با دعوت او برای شام، جبران کند.
We need to make an effort to do well in this competition.
باید تلاش کنیم تا در این رقابتها عملکرد خوبی داشته باشیم.
I thought I’d make an exception for the family.
فکر کردم برای خانواده استثنا قائل شوم.
I suppose I could make an excuse.
فکر میکنم بتوانم بهانهای بیاورم.
I’ve decided to make an offer on it.
من تصمیم گرفتم برای آن پیشنهادی ارائه کنم.
I’m making dinner – it’ll be ready in about ten minutes.
در حال درست کردن شام هستم، حدود ده دقیقه دیگر آماده میشود.
We need to make some changes to the schedule.
باید تغییراتی در برنامه ایجاد کنیم.
We’d like to make contact with other schools in the area.
مایلیم با مدارس دیگر منطقه ارتباط برقرار کنیم.
I can’t make ends meet on my small salary.
من نمیتوانم با دستمزد ناچیز مخارج زندگی را تامین کنم.
I did make food for the kids.
من برای بچهها غذا درست کردم.
They made friends with the children next door.
با بچههای همسایه دوست شدند.
Don’t make noise when you eat soup.
هنگام خوردن سوپ سر و صدا ایجاد نکنید.
We’re making plans to travel to Australia next year.
ما در حال برنامه ریزی برای سفر به استرالیا در سال آینده هستیم.
We will just be looking to make progress from last year.
ما فقط به دنبال پیشرفت نسبت به سال گذشته خواهیم بود.
We need to make an effort to do well in this competition.
باید تلاش کنیم تا در این رقابتها عملکرد خوبی داشته باشیم.
You should not make your mother angry.
شما نباید مادرتان را عصبانی کنید.
I make the bed in my bedroom every day.
من هر روز تخت خوابم را مرتب میکنم.
It’s important to make time to read to your children.
مهم است که برای فرزندانتان وقت بگذارید.
منبع: 7esl.com/collocations-with-make