اجزای جمله در زبان انگلیسی کدامند؟ احتمالا میدانید که جمله مجموعهای از کلمات است که یک پیام را به مخاطب منتقل میکند. در زبان انگلیسی اصطلاحی به نام Parts of speech وجود دارد که به آن اجزای جمله میگوید. تمام بخشهای جمله باید به درستی در کنار هم قرار بگیرند. هر بخش در جمله وظیفه مشخصی دارد. برخی از اجزاء جمله ضروری هستند و در هر جملهای وجود دارند. اما اجزاء دیگر اختیاری هستند و بسته به معنی جمله از آنها در ساختار جمله استفاده میشود.
این مطلب قصد داریم قسمتهای مختلف یک جمله را معرفی کنیم و ارتباطشان با یکدیگر را توضیح دهیم.
برای اموزش رایگان زبان انگلیسی کلیک کن.
اجزای جمله در زبان انگلیسی
هشت قسمت جمله (اسم، فعل انگلیسی، صفت، حرف اضافه، ضمایر انگلیسی، قید انگلیسی، حروف ربط انگلیسی و حروف ندا) قسمتهای مختلف یک جمله را تشکیل میدهند. اما اساسیترین بخشهای یک جمله انگلیسی فاعل (اسم یا ضمیر) و گزاره (فعل) است. به این معنا که یک جمله برای اینکه از نظر دستوری درست باشد، حتما بایستی این دو قسمت را داشته باشد.
فاعل (Subject)
بطورکلی،فاعل (Subject) شیء یا شخصی است که عمل فعل را در جمله انجام میدهد. و در پاسخ به سوال چه چیزی؟ یا چه کسی؟ میآید. در زبان انگلیسی همه افعال دارای فاعل هستند و این فاعل معمولاً قبل از فعل واقع میشود. فاعل میتواند به شکل اسم، ترکیب اسمی و ضمیر به کار رود.
1-فاعل به شکل اسم
Kelly walked down the street.
The ball broke the glass yesterday.
2-فاعل به شکل ترکیب اسمی
The black cat slept all day
The windows of the room are rattling very much
3-فاعل به صورت ضمیر
They went to school
He saw a white cat in the yard.
-
گزاره (Predicate)
گزاره (Predicate) در یک جمله، قسمتی است که به نوعی فاعل را توصیف میکند. چون فاعل یک شخص، مکان، یا شیء است که جمله دربارهی آن است، گزاره باید حاوی یک فعل باشد که توضیح میدهد فاعل چه کار میکند.
Mary cried.
Jack and Tom went to the cinema.
John’s poem about his father made the class cry.
The woman seems sick.
Someone fixed my car last night.
My friend is a great chess player.
مطالعه کنید: آهنگ انگلیسی برای تقویت زبان انگلیسی
در مثالهای بالا گزارهها هایلایت شده است.
همانطور که در مثالهای بالا میبینید، گزاره میتواند ساده یا مرکب باشد. اجزای تشکیل دهنده گزاره به شرح زیر است:
1-فعل (verb)
2-مفعول(object)
3-متمم (complement)
در ادامه به بررسی هر یک از اجزا میپردازیم:
-
فعل (verb)
اصلیترین بخش یک گزاره فعل است. یک گزاره حداقل به یک فعل نیاز دارد. در جمله ” Mary cried.” کلمه cried هم فعل جمله و هم گزاره محسوب میشود. اما در جمله ” Jack and Tom went to cinema.”، گزاره ترکیبی از چندین کلمه است که فعل went بخشی از آن به شمار میرود. افعال به سه دسته افعال لازم، افعال متعددی و افعال ربطی تقسیم بندی میشوند.
- افعال لازم ( Intransitive Verbs)
افعال لازم افعالی هستند که نیازی به مفعول ندارند و معنای جمله بدون مفعول کامل است.
They came late.
The teacher smiled.
That dog jumped two times.
مطالعه کنید: حروف صدادار در زبان انگلیسی
در مثالهای بالا افعال came، smiled، jumped فعلهایی هستند که به خودی خود مفهوم آنها کامل بوده و برای کامل شدن نیاز به بخش دیگری ندارند. بنابراین به آنها افعال لازم گفته میشود.
- افعال متعدی ( Transitive Verbs)
افعال متعدی افعالی هستند که حتما نیاز به مفعول مستقیم دارند تا معنای جمله کامل شود، یعنی بدون مفعول معنای جمله ناقص است.
Sara edit.
I sent.
همانطور که میبینید این جملات از نظر دستوری صحیح بنظر میرسند. چون شامل دو بخش فاعل و گزاره هستند. اما در حقیقت، از لحاظ معنی ناقص میباشند و برای اینکه مفهوم آنها کامل شود نیاز به بخشهای دیگری دارند. به جملات زیر دقت کنید.
Sara edits the letter.
I sent an Email to my teacher.
مطالعه کنید: آموزش مکالمه آب و هوا
همانطور که مشاهده میکنید با افزودن بخشهای دیگر جمله، معنی آن کامل میشود. کلمات letter و Email نقش مفعول را در مثالهای بالا ایفا میکنند. به اینگونه افعالی که به مفعول نیاز دارند، افعال متعددی میگویند.
- افعال ربطی (Linking verbs)
افعال ربطی افعالی هستند که نه به مفعول نیاز دارند و نه بدون صفت یا اسمی معنی کاملی پیدا میکنند. این فعلها وضعیت (state) یا عمل (action) خاصی را نشان نمیدهند و فعلهای خنثی به حساب میآیند. .بعد از افعال ربطی صفت بکار میرود.
She was a good chess player.
The eggs smell rotten.
Tom looks very tired.
He became sick yesterday.
تمامی افعال مثالهای بالا ، عمل خاصی را بیان نمیکنند و در دسته افعال حرکتی قرار نمیگیرند. این افعال تنها جهت ربط دادن دو بخش جمله یعنی فاعل و متمم بکار میروند.
پرکاربردترین افعال ربطی در زبان انگلیسی عبارتند از:
Be, become, feel, look, smell, appear, seem
2-مفعول(0bject)
مفعول کسی یا چیزی است که فعل بر روی آن واقع شده است و در پاسخ به سؤال چه کسی را؟ یا چه چیزی را؟ میآید. در زبان انگلیسی مفعول میتواند به شکل اسم، ضمیر یا نیم جمله اسمی بکار رود.
He ate a sandwich.
در مثال بالا کلمه “sandwich” نقش مفعول جمله را دارد که به صورت اسم بکار رفته است.
در زبان انگلیسی سه نوع مفعول وجود دارد:
- مفعول مستقیم (Direct Object)
مفعول مستقیم همانطور که از نام آن پیداست به مفعولی که مستقیماً عمل فعل را دریافت میکند، اطلاق میشود. به طور کلی مفعول مستقیم در پاسخ به سؤالات چه کسی را؟ یا چه چیزی را؟ میآید.
He bought a flower.
او چه چیزی را خرید؟ گل را
We painted the wall.
ما چه چیزی را رنگ کردیم؟ دیوار را
Susan will send an Email to her mother.
سوزان چه جیزی را برای مادرش فرستاد؟ ایمیل را
-
مفعول غیرمستقیم (Indirect Object)
زمانیکه مفعول، عمل فعل جمله را بهطور غیرمستقیم و یا با واسطه دریافت میکند به آن مفعول غیرمستقیم گفته میشود. مفعول غیر مستقیم به طور معمول قبل از مفعول مستقیم می آید و با پرسیدن این که مفعول مستقیم روی چه کسی یا چه چیزی انجام شد، شناسایی میشود.
He bought a sandwich for Ali.
او ساندویچ را برای چه کسی خرید؟ برای علی
Susan will send an Email to her mother.
او ایمیل را برای چه کسی فرستاد؟ برای معلمش
Tom gave the book to me
تام کتاب را به چه کسی داد؟ به من
- مفعول حرف اضافه (Object of the Preposition)
مفعول حرف اضافه نیز همانند مفعول مستقیم عمل فعل جمله را دریافت میکند. از این رو ممکن است با مفعول مستقیم اشتباه گرفته شود. اما مفعول حرف اضافه، بعد از یک حرف اضافه قرار میگیرد. در واقع، راه تشخیص این مفعول همان حرف اضافه است.
They talked about the news.
The children played in the school yard.
در مثالهای بالا کلمات about و in حرف اضافه هستند و اسمی که بعد از آنها آمده است، مفعول حرف اضافه است.
3-متمم (Complement)
متمم اسم، عیارت اسمی و یا یک نیم جمله است که معنی یک فاعل، مفعول، فعل و یا یک صفت را کامل میکند. بعبارت دیگر متمم کلمه یا گروهی از کلمات است که حضور آنها برای تکمیل کردن مفهوم و معنی یک اسم، عبارت یا نیم جمله ضروری است.
در زبان انگلیسی چهار نوع متمم وجود دارد:
- متمم فاعلی (subject complement)
متمم فاعلی در حقیقت اطلاعاتی است که بعد از یک فعل ربط در جمله اضافه میشود تا فاعل جمله را تکمیل کند. متمم فاعلی میتواند به عنوان گزارهی اسمی، گزارهی ضمیری یا گزارهی وصفی مورد استفاده قرار گیرد. به مثالهای زیر توجه کنید:
Sara is an English teacher.
My favorite hobbies are cycling and painting.
She was tired of working hard.
The woman seems angry.
در مثال اول، عبارت اسمی an English teacher متمم فاعلی است که درباره Sara توضیحاتی میدهد. در مثال دوم، کلمات cycling و painting معرف سرگرمیهای فاعل هستند. بنابراین متمم فاعل محسوب میشوند. در مثالهای سوم و چهارم، صفات tired و angry فاعلهای she و the woman را توصیف میکنند و متمم فاعل هستند.
نکته: اگر متمم فاعل، صفت باشد به آن گزاره صفتی (predicate adjective) و اگر اسم باشد به آن گزاره اسمی (predicate nominal) میگویند.
مطالعه کنید: تکنیک سایه بهترین روش تقویت مهارت شنیداری!
- متمم مفعولی (Objective complement)
متمم مفعولی همیشه بعد از مفعول مستقیم بکار میرود و آن را کامل میکند.
We considered the news silly.
I found the work interesting.
Tom realized the flower was artificial.
She makes me angry.
You kept me waiting.
They choose me their leader.
در جمله اول، صفت silly درباره مفعول مستقیم جمله یعنی news توضیحاتی میدهد. بنابراین متمم مفعول محسوب میشود. در مثال دوم، صفت interesting توضیحاتی درباره work میدهد و متمم مفعول است. و یا در مثال سوم نیز صفت artificial، توصیف کننده flowerبوده و متمم مفعول است.
- متمم فعل (Verb Complement)
متمم فعل همان مفعول مستقیم یا غیرمستقیم است که مفهوم فعل جمله را کامل میکند. متمم فعل میتواند یک اسم؛ ضمیر یا گروهی از کلمات باشد. به مثال زیر توجه کنید:
My mother gave my pen to my little brother.
در مثال بالا دو کلمه my pen و my little brother به ترتیب مفعول مستقیم و مفعول غیرمستقیم فعل هستند که معنی آن را کامل میکنند. بنابراین متمم فعل محسوب میشوند.
- متمم صفت( Adjective complement)
متمم صفت همیشه بعد از فعل بکار میرود و درباره صفت قبل از خود توضیحاتی ارائه میدهد. متمم صفت معمولا یک نیم جمله اسمی یا یک عبارت حرف اضافهای است. به مثالهای زیر دقت کنید:
They are happy that we returned home.
I am tired of doing hard work.
در مثال اول، نیم جمله اسمی we returned home متمم صفت happy است. همچنین، of doing hard work صفت tired را توصیف میکند و اطلاعات بیشتری در مورد آن به ما میدهد. به همین دلیل به آن متمم صفت گفته میشود.
ترتیب اجزای جمله در انگلیسی
ترتیب پایهای یا اولیه کلمات در جملات انگلیسی به صورت subject + predicate است. قسمت predicate همواره شامل یک فعل میباشد که در مورد subject یا فاعل اطلاعاتی را ارائه میدهد. جملات انگلیسی دارای یک استاندارد کلی برای ترتیب کلمات میباشند که به سادگی به صورت زیر میتوان آن را بیان کرد:
ترتیب اجزای جمله در زبان انگلیسی نیز مانند زبانهای دیگر به صورت “نهاد (فاعل) + گزاره” یا subject + predicate است. بخش گزاره جمله همواره شامل یک فعل است. اجزای جمله در انگلیسی با ترتیبهای جزئی مشخصی در کنار یکدیگر قرار میگیرند. به صورت کلی 4 ترتیب اصلی از ترکیب اجزای جمله به انگلیسی وجود دارد که عبارتند از:
- subject + verb phrase (فاعل + فعل)
example: John + stood up.
مثال: جان (بلند شد و) ایستاد.
- subject + verb phrase + object (فاعل + فعل + مفعول)
example: John + drinks + tea.
مثال: جان چای میخورد.
- subject + verb phrase + indirect object + direct object (فاعل + فعل + مفعول غیر مستقیم + مفعول مستقیم)
example: John+ bought + her + a lovely car.
مثال: جان برای او یک ماشین دوستداشتنی خرید.
- subject + linking verb + subject complement (فاعل + فعل + متمم)
example: The book + was + amazing
مثال: کتاب عالی بود.
ترتیب اجزای جملات سوالی در انگلیسی
ترتیب اجزای جملات سوالی انگلیسی طبیعتاً با جملات خبری متفاوت است. ترتیب اجزای جملات سوالی کاملاً برعکس جملات خبری است. به این صورت که در جملات سوالی، فعل اصلی یا کمکی قبل از فاعل میآید. البته اشکال مختلفی از جملات سوالی وجود دارند که هر کدام ترتیب اجزای منحصر به فرد خودشان را دارند. در زیر به ترتیب هریک از انواع جملات سوالی در انگلیسی اشاره میکنیم:
- ترتیب اجزای جملات سوالی بله یا خیر (yes/no questions)
Verb(فعل کمکی) + subject (فاعل)+ main verb (فعل اصلی)+ object (مفعول)
- The man was running. → Was the man running?
مرد داشت میدوید. > آیا مرد داشت میدوید؟
- I have been reading. → Have you been reading?
داشتم مطالعه میکردم > آیا داشتی مطالعه میکردی؟
- She can jump. → Can she jump?
او میتواند بپرد. > آیا او میتواند بپرد؟
نکته: زمانی که جمله دارای فعل مُدال (modal verb) یا to be نباشد، برای سوالی کردن جمله باید از افعال کمکی do، does و did استفاده کنید. به مثالهای زیر توجه کنید:
- He likes his car. → Does he like his car?
او از ماشینش خوشش میآید. > آیا او از ماشینش خوشش میآید؟
- I enjoyed the game. → Did you enjoy the game?
من از بازی لذت بردم. > آیا از بازی لذت بردی؟
- They like my show. → Do they like your show?
آنها نمایش من را دوست دارند. < آیا آنها نمایش تو را دوست دارند؟
- ترتیب اجزای سؤالات Wh
برخی از جملات سوالی هستند که در انگلیسی با کلمات why، when، where، which، what، whom، whose و how آغاز میشوند. این سؤالات بیشتری تشریحی بوده و نمیتوان با آری یا خیر جواب آنها را داد. به سؤالات wh در انگلیسی، سؤالات اطلاعاتی نیز گفته میشود. در زیر به انواع ترتیب اجزای سؤالات wh در انگلیسی اشاره میکنیم:
الف) سؤالات wh با حالت معکوس
بیشتر سؤالات اطلاعاتی دارای یک ساختار مشابه معکوس در ترتیب اجزا جمله مانند سؤالات بله یا خیر بیان هستند. به مثالهای زیر توجه کنید:
اکثر سؤالات wh دارای ساختاری مشابه سؤالات بله یا خیر هستند. به این صورت:
Wh-question + verb (فعل کمکی) + subject (فاعل)+ main verb (فعل اصلی)+ object (مفعول)
- Where are you going?
داری کجا میروی؟
- When can you meet me?
کی میتوانی به ملاقات من بیایی؟
- What have you done?
تو چه کار کردی؟
ب) سؤالات wh با ترتیب استاندارد
زمانی که هیچ فعل مدال یا کمکی در جمله وجود نداشته باشد، از ترتیب استاندارد برای چینش اجزای سؤالات wh استفاده میکنیم. برای درک بهتر فرم استاندارد، بهتر است به مثالهای زیر توجه کنید:
Wh-question + + verb (فعل) + object (مفعول)
- Joe ate all the food > Who ate all the food?
جو همه غذاها را خورد > چه کسی همه غذاها را خورد؟
- There was an accident at the theatre > What happened at the theatre?
سانحهای در سالن تئاتر اتفاق افتاد > در سالن تئاتر چه اتفاقی افتاد؟
نکته: در مواقعی که سؤال wh بیشتر از یک فعل کمکی دارد، فاعل بعد از اولین فعل کمکی میآید:
- Where have you been staying in past week?
تو هفته گذشته را پیش چه کسی ماندی؟
ترتیب اجزا جملات امری در انگلیسی
جملات امری یا دستوری در انگلیسی، جزو جملات اعلامی هستند. در جملات امری معمولاً فاعل حذف میشود. جملات امری انگلیسی میتوانند مثبت یا منفی باشند. ترتیب اجزای جملات امری در انگلیسی به صورت زیر است:
verb (فعل کمکی) + main verb (فعل اصلی)+ object (مفعول)
- Stop smoking!
سیگار کشیدن را متوقف کن!
- Don’t tell me.
بهم نگو.
- Do not stare at me!
به من زل نزن.
ترتیب صفات در جملات انگلیسی
زمانی که میخواهیم اطلاعاتی را در مورد اسمها بیان کنیم، میتوانیم از صفات استفاده کنیم. اگر بخواهیم بیشتر از یک صفت را قبل از یک اسم بیان کنیم، یک ترتیب خاص برای صفات وجود دارد. این ترتیب صفات به این صورت میباشد: صفت یا حرف تعریف، مقدار، نظر یا ایده، اندازه، سن، رنگ، شکل، اصالت، جنس و هدف.
صفت یکی از مهمترین اجزای جمله در زبان انگلیسی است. زمانی که قصد دارین اطلاعاتی را در مورد کسی، چیزی، کاری یا جایی اعلام کنیم و آن را توصیف نمایم، از صفتها استفاده میکنیم. در ترتیب اجزای جمله به انگلیسی معمولاً صفت را پیش از اسم قرار میدهیم. اما در شرایطی که بیشتر از یک صفت در جمله داشته باشیم چطور؟
ترتیب و اولویت صفتها در اجزای جمله در زبان انگلیسی به صورت زیر است:
- حرف تعریف
- مقدار
- نظر یا ایده
- اندازه
- سن
- رنگ
- شکل
- اصالت
- جنس
- هدف
به مثال زیر در ترتیب صفتها در اجزای جمله به انگلیسی توجه کنید:
- It was a fancy big old round brown German wooden musical clock.
آن یک ساعت شیک بزرگ قدیمی گرد قهوهای آلمانی چوبی موزیکال بود.
نکته: هرچند استفاده از چندین صفت در یک جمله انگلیسی از نظر گرامری اشتباه نیست، اما معمولاً بیشتر از حداکثر 3 صفت در یک جمله انگلیسی به کار برده نمیشود.
ترتیب قیدها در جملات انگلیسی
زمانی که میخواهید اطلاعاتی را به افعال اضافه کنید و یا در مورد آنها بیان کنید از قیدها استفاده میکنیم. زمانی که بیشتر از یک قید برای توصیف افعال مورد استفاده باشد دارای یک ترتیب خاص هستند: قید رفتار manner، مکان place، تکرار frequency، زمان time و هدف purpose. مانند:
قیدها نیز یکی از دیگر مهمترین اجزای جمله در زبان انگلیسی هستند. زمانی که قصد داریم به توصیف کیفیتی از فعل جمله بپردازیم، از قید استفاده میکنیم. قیدها اطلاعاتی را به فعل جمله اضافه میکنند. ترتیب اجزای جمله در انگلیسی با وجود قیدها کمی تغییر میکند. اگر در جمله یک قید داشته باشیم، آن را بعد از فعل به کار میبریم. مانند talking loudly.
اما زمانی که بیش از یک قید در جمله انگلیسی داشته باشیم، اولویت و ترتیب استفاده از آنها به صورت زیر خواهد بود:
به مثال زیر توجه کنید:
- He walked slowly down the street every evening at 7 o’clock in order to walk his dog.
او هر روز بعد از ظهر ساعت 7 به آرامی به پایین خیابان میرفت تا سگش را راهبری کند. (ترتیب قیدها در فارسی و انگلیسی متفاوت است)
بیشتر بخوانید: