فعل save به معنای ذخیره کردن است. اما همین واژه در ترکیب با واژههای دیگر میتواند معانی متفاوتی پیدا کند. کالکویشن های save میتوانند معنی آن را به “نجات دادن”، “صرفهجویی کردن”، “جمع آوری کردن” و غیره تغییر دهند. اصولاً کار کالوکیشنها همین است.
این ترکیبات همایند از همنشینی دو یا چند کلمه تشکیل شده و معنای جدیدی ایجاد میکنند. معنی که با معنی تک به تک کلمات تفاوت دارد.
در این مطلب از سری مقالههای کالوکیشن به مهمترین و اصلیترین کالوکیشنهای save اشاره خواهیم کرد. با ما همراه باشید.
کالوکیشن چیست؟
زمانی که دو یا چند کلمه کنار هم به کار میروند و معنای جدیدی جدای از معنای تک به تک اعضا ایجاد میکنند، یکی همایند یا کالوکیشن (collocation) ایجاد میشود. کالوکیشنها یا همایندها در همه زبانها وجود دارند. به عنوان مثال به همایندهای “دیوانه بازی”، “کنج غم” یا “سرخاب سفیداب” توجه کنید.
معنی این همایند ها به صورت جمع با معنی مفرد هریک از کلماتشان متفاوت است.
کالوکیشن بیشتر شبه اصطلاحات لفظی هستند و به همین خاطر افراد بومی به راحتی از آنها استفاده میکنند. اما افرادی که تازه قصد یادگیری زبان (انگلیسی) را دارند معمولاً در درک مفهوم کالوکیشنها دچار مشکل میشوند.
تنها راه یادگیری کالوکیشنها نیز مواجه شدن با آنها، به کاربردن آنها و حفظ کردن معنی آنهاست.
فعل save در زبان انگلیسی کالوکیشنهای متعددی دارد. در ادامه با ذکر مثال به کالوکیشنهای save اشاره میکنیم.
از دست ندهید: کالوکیشن های انگلیسی
لیست کالوکیشنهای save
Save money:
پول پسانداز کردن، صرفهجویی در مخارج
Save time:
صرفهجویی کردن در وقت
Save energy:
صرفهجویی در مصرف انرژی
Save the environment:
کمک به حفظ محیط زیست
Save a life:
نجات دادن جان کسی
Save a relationship:
نجات دادن رابطه
مطالعه کنید: انواع ادویه به انگلیسی
Save face:
حفظ کردن آبرو
Save the day:
همه را نجات دادن، کار قهرمانانهای انجام دادن
Save the game:
تیم را در بازی نگه داشتن، مسابقه را بردن
Save the best for last:
بهترین چیز را برای آخر نگه داشتن
Save a seat:
جای کسی را نگه داشتن
Save a file:
ذخیره کردن یک پرونده (دیجیتالی)
Save a copy:
کپی گرفتن از چیزی
Save a spot:
جایی را برای کسی نگه داشتن
مطلب کاربردی: گرامر anymore
Save the trouble:
مشکلی را برای کسی حل کردن، دور نگه داشتن کسی از دردسر، جلوی زحمت اضافی را گرفتن
Save the world:
نجات دادن دنیا
Save a number:
شمارهای را ذخیره کردن
Save lives:
جان دیگران/مردم را نجات دادن
Save resources:
ذخیره کردن منابع، صرفهجویی در منابع
Save changes:
ذخیره کردن تغییرات
Save the situation:
مدیریت کردن شرایط، حل بحران
Save someone from danger:
کسی را از خطر نکات دادن
Save someone from harm:
کسی را از آسیب دور نگه داشتن
Save something for later:
چیزی را برای بعد نگه داشتن
Save something for posterity:
چیزی برای آینده بر جای گذاشتن، میراث بر جای گذاشتن
Save something from destruction:
جلوی خرابی چیزی را گرفتن
save on [vacation, your purchase]:
سود کردن، به نفع تمام شدن، ارزانتر درآمدن
save for [college, retirement]:
پسانداز کردن برای چیزی (هدف از جمع آوری پول مهمتر از فعل جمع کردن است)
save up (money) [for, to]:
جمع کردن پول برای کاری
saves somebody from themselves:
کسی را دست خودش نجات دادن
save somebody from having to [go, ask, make]:
جلوی مجبور شدن کسی را گرفتن (یه کاری کرد تا مجبور نشم که…)
saved by the bell:
نجات در لحظه آخر
مطلب خواندنی: کالوکیشن فعل carry
مثال از کالوکیشنهای save
1. Save money
.I save money by cooking at home instead of eating out
من به جای رفتن به رستوران، داخل خانه غذا میپزم و از این طریق در مخارجم صرفهجویی میکنم.
.I save money by shopping around for the best deals
من با خریدن اجناس ارزان در مخارجم صرفهجویی میکنم.
.I am saving money to buy a house
دارم پولهایم را پسانداز میکنم تا یک خانه بخرم.
2. Save time
.I save time by meal prepping on the weekend
من آخر هفتهها غذاهایم را آماده میکنم تا از این طریق در وقتم صرفهجویی کنم.
.I save time by taking public transportation instead of driving
من به جای استفاده از ماشین یا وسایل حمل و نقل عمومی رفت و آمد میکنم تا در وقتم صرفهجویی کنم.
3. Save energy
.I save energy by turning off lights when I leave a room
من با خاموش کردن چراغهای اضافی در مصرف انرژی صرفهجویی میکنم.
مطلب کاربردی: بهترین پادکست های انگلیسی برای آیلتس
4. Save the environment
.I save the environment by recycling and composting
من با بازیافت و استفاده دوباره (از زبالهها) به حفظ محیط زیست کمک میکنم.
5. Save a life
.I saved a life by calling 911 when I saw someone having a heart attack
وقتی دیدم یک نفر سکته قلبی کرده، با زنگ زدن به اورژانس زندگیاش را نجات دادم.
.I saved a life by donating blood
من با اهدا کردن خون زندگی یک نفر را نجات دادم.
6. Save a relationship
.I saved my relationship by going to couples counseling
من توانستم با رفتن به جلسات مشاوره رابطه خود را نجات دهم.
.I saved my relationship by being more understanding
من با درک بیشتر رابطه خود را نجات دادم.
7. Save face
.I saved face by admitting that I was wrong
من با پذیرش اشتباهم آبروی خود را حفظ کردم.
.I saved face by changing the subject
من با عوض کردن بحث آبروی خودم را نگه داشتم.
8. Save the day
.I saved the day by stopping the bank robbery
من با جلوگیری از سرقت بانک همه را نجات دادم.
.he saved the day by solving the mystery
او با حل کردن این معما همه را نجات دادم.
9. Save the game
.she saved the game by making a clutch defensive play
او با بازی تدافعی مسابقه را برد.
10. Save the best for the last
.He saved the best part of the meal for last
او بهترین بخش غذا را برای آخر نگه داشت.
.She always saves the best part of the story for last
او همیشه بهترین بخش داستان را آخر سر تعریف میکند.
کلیک کنید: جهت های جغرافیایی به انگلیسی
11. Save a seat
?Can you save me a seat
میشود یک جا هم برای من نگه داری؟
.I’ll save you a seat at the table
جای تو را سر میز نگه داشتم.
12. Save a file
.I saved the file to my desktop
یک فایل را روی صفحه اصلی کامپیوترم ذخیره کردم.
.I saved the file as a PDF
فایلی را در قالب PDF ذخیره کردم.
13. Save a copy
.I saved a copy of the file to my external hard drive
یک کپی از فایلم را روی هارد اکسترنال ذخیره کردم.
.I saved a copy of the letter you sent me years ago
یک کپی از نامهای که سالها پیش برایم فرستادی نگه داشتم.
14. Save a spot
?Can you save me a spot in the line
میتوانی یک جا در صف برای من بگیری؟
.I’ll save you a spot in the parking lot
جای تو را در پارکینگ نگه داشتم.
.Your spot is always saved on this restaurant
جای تو همیشه در این رستوران محفوظ است.
15. Save the trouble
.I’ll save you the trouble of cooking dinner
لازم نیست زحمت پختن شام را بکشی، چون من آشپری میکنم./ من جای تو آشپزی میکنم، لازم نیست زحمت بکشی.
.he saved me the trouble of explaining
او زحمت توضیح دادن را از روی دوشم برداشت.
16. Save the world
.We can all save the world by making small changes in our everyday lives
همه ما میتوانیم با ایجاد تغییرات کوچک در زندگی روزمره خود دنیا را نجات دهیم.
.We can save the world by recycling
ما میتوانیم با بازیافت دنیا را نجات دهیم.
17. Save a number
.I saved her number in my contacts
من شماره او را داخل لیست مخاطبینم ذخیره کردم.
18. Save lives
.Doctors save lives every day
پزشکان هر روز جان مردم را نجات میدهند.
.Firefighters save lives by putting out fires
آتشنشانها با به خطر انداختن زندگی خود جان مردم را نجات میدهند.
.Developing this vaccine saves lives
تولید این واکسن جان خیلیها را نجات میدهد.
مطلب خواندنی: آموزش زبان با چت جی پی تی
19. Save resources
.We can save resources by recycling
ما میتوانیم با بازیافت در منابع خود صرفهجویی کنیم.
.We can save resources by using less energy
ما میتوانیم با مصرف کمتر انرژی منابع خود را ذخیره کنیم.
20. Save changes
.I saved my changes to the document before I closed it
قبل از بستم فایل تغییراتی که داده بودم را ذخیره کردم.
21. Save the situation
.The firefighter saved the situation by putting out the fire
آتش نشانها با خاموش کردن آتش بحران را برطرف کردند.
.The police officer saved the situation by stopping the criminal
مأمور پلیس با متوقف کردن مجرم جلوی بحران را گرفت.
22. Save someone from danger
.He saved me from danger by pushing me away
او با هل دادن من، مرا از خطر نجات داد.
23. Save someone from harm
.The doctor saved the patient from the harm
دکتر جلوی آسیب دیدن بیمار را گرفت.
.The police officer saved the victim from the crime
مأمور پلیس قربانی را جنایت نجات داد.
.The firefighter saved the family from the fire
آتش نشان خانواده را از آتش نجات داد.
24. Save something for later
.I’ll save this article for later
میگذارم تا بعداً کار این مقاله را انجام دهم.
.I’ll save this movie for later
بعداً این فیلم را تماشا میکنم.
25. Save something for posterity
.I’m saving this letter for posterity
این نامه را برای آیندگان مینویسم.
.I’m saving this photo for posterity
این عکس را برای آینده میگیرم.
26. Save something from destruction
.The lifeguard saved the boat from destruction
گارد ساحلی از تخریب قایق جلوگیری کرد.
.We saved this old building from destruction
ما جلوی خراب شدن این ساختمان قدیمی را گرفتیم.
27. Save on
.I saved $500 on my vacation by booking my flight and hotel in advance
من با پیش خرید پرواز و هتلم توانستم 500 دلار در هزینههای تعطیلاتم صرفهجویی کنم.
.I saved 20% on my purchase by using a coupon
با استفاده از کوپن توانستم 20 درصد در هزینههایم صرفهجویی کنم.
28. Save for
.I’m saving for college by working part-time and investing my money
من با کار نیمه وقت و سرمایه گذاری، دارم پولهایم را برای دانشگاه ذخیره میکنم.
.I’m saving for retirement
دارم پولهایم را برای دوران بازنشستگیم پسانداز میکنم.
29. Save up
.I’m saving up money to buy a new car
دارم پول جمع میکنم تا یک ماشین نو بخرم.
30. save somebody from themselves
.I wanted to save him from himself, but he wouldn’t listen to me
میخواستم او را از دست خودش خلاص کنم، اما او به من گوش نمیدهد.
.She had to save her friend from himself, or he would have gotten himself into trouble
او باید دوستش را از دست خودش نجات میداد، وگرنه خودش را به دردسر میانداخت.
کلیک کنید: کالوکیشن های فعل play
31. Saves somebody from having to
.This new feature saves me from having to go to the store
این قابلیت جدید مرا از شر رفتن به فروشگاه خلاص میکند.
.This app saves me from having to ask my friends for help with my homework
این برنامه جدید مرا از نیاز به کمک دوستان برای انجام تکالیفم خلاص میکند.
32. Saved by the bell
.I was saved by the bell. I was about to be late for class, but the bell rang just in time
در لحظه آخر نجات پیدا کردم. داشتم سر کلاس دیر میرسیدم که تازه زنگ خورد.
.The fireman was saved by the bell. He was trapped in a burning building, but the firefighters arrived just in time to save him
آتش نشان در لحظه آخر نجات پیدا کرد. او داخل یک ساختمان در حال سوختن گیر افتاده بود که آتش نشانهای دیگر سر وقت رسیدند و نجاتش دادند.
جمعبندی
برای اینکه بتوانید زبان انگلیسی خود را به خوبی تقویت کنید و در مکالمات دچار مشکل نشوید، توصیه میکنیم حتماً با کالوکیشنهای مختلف آشنایی داشته باشید. کالوکیشنهای save از جمله عبارتهای ترکیبی رایج در زبان انگلیسی هستند که میتوانند کمک زیادی به بهبود مهارتهای گفتای و نوشتاری شما بکنند.