جستجو کردن
بستن این جعبه جستجو.

20 کالوکیشن فعل carry + ویدیو و مثال

کالوکیشن‌های carry

واژه carry در زبان انگلیسی به معنای “حمل کردن” است. اما همین واژه می‌تواند در ترکیبات همایند دیگر معانی متفاوتی به خود بگیرد. ترکیبات همایند یا همان کالوکیشن‌ها در واقع ترکیبات لفظی در زبان هستند که می‌توانند معنای جدیدی ایجاد کنند.

همنشینی برخی از کلمات کنار یکدیگر گاهی اوقات باعث شکل‌گیری معنی جدیدی می‌شود که از معنی تک به تک آن کلمات متفاوت است. به این ترکیبات کالوکیشن یا ترکیبات همایند می‌گویند.

در این مطلب از سری مقاله‌های کالوکیشن قصد داریم به کالوکیشن‌های carry بپردازیم. برای آشنایی با معانی مختلف واژه carry در عبارت‌ها گوناگون، حتماً در این مقاله همراه ما باشید.

کالوکیشن چیست؟

کالوکیشن‌ها زیرمجموعه اصطلاحات لفظی در زبان هستند. اصطلاح بودن کالوکیشن‌ها به معنی این است که این ترکیبات هم‌آیند هیچ قاعده مشخصی ندارند. به عبارت دیگر، بدون قاعده یا قانون خاصی صرفاً در زبان تبدیل به اصطلاح شده‌اند. بنابراین یادگیری آن‌ها به یادگیری فرهنگ زبان گره خورده است.

اصولاً افرادی که زبانی را به صورت بومی صحبت می‌کنند هیچ مشکلی با درک مفهوم کالوکیشن‌ها ندارند. چراکه به صورت ذاتی با اصطلاحات آن زبان آشنایی داشته و از کودکی در حال استفاده از آن‌ها هستند.

اما درک معنی کالوکیشن‌ها برای خارجی زبآن‌ها کمی دشوار است. چون این ترکیبات همایند قانون‌مند نبوده و اصطلاحات عرفی هستند. یادگیری آن‌ها صرفاً به حفظ، تمرین و کاربردشان وابسته است.

کالوکیشن‌ها در همه زبان‌ها وجود دارند. به عنوان مثال در زبان فارسی ترکیبات همایند زیادی را داریم. به عبارت ” راه انداختن” توجه کنید. درک معنی این عبارت برای ما که فارسی زبان هستیم بسیار ساده است. اما یک خارجی زبان وقتی برای اولین بار با این عبارت روبرو می‌شود، ترکیبی از واژه‌های “راه“(way) و “انداختن” (drop) را می‌بیند! بنابراین نمی‌تواند معنای درست آن را تشخیص دهد.

در زبان انگلیسی هم همین گونه است. به عنوان مثال به کالوکیشن pay attention دقت کنید. افرادی که تازه قصد یاد گرفتن زبان انگلیسی را دارند در این عبارت با دو واژه “pay” (پرداخت کردن) و “attention“(توجه کردن) روبرو می‌شوند و در وهله اول ممکن است آن را “پرداخت کردن توجه” معنی کنند. در حالی که کالوکیشن pay attention به معنی توجه نشان دادن یا توجه کردن است.

یکی از واژگانی که در زبان انگلیسی کالوکیشن‌های متعدد و البته بسیار رایجی دارد، واژه carry است. تنها راه یادگرفتن کالوکیشن‌های carry نیز مواجه شدن با آن‌ها، حفظ کردن و به کار بردنشان است. در ادامه به کالوکیشن‌های carry اشاره می‌کنیم و با ذکر چند مثال کاربرد آن‌ها را در جملات نشان می‌دهیم.

مطلب کاربردی: 500 کالوکیشن انگلیسی

لیست کالوکیشن‌های carry

لیست کالوکیشن‌های carry

carrying weight  سنگین بودن، بار حمل کردن
carrying burden  باری را بر دوش کشیدن
carry out  به انجام رساندن، راه انداختن، انجام دادن
carry around  اینطرف و آنطرف حمل کردن
carry on with  به انجام کاری ادامه دادن، ادامه دادن
carry over  به تعویق افتادن، موکول شدن، ادامه‌دار شدن چیزی از قبل
carry off  (جایزه و غیره) بردن، (کار مشکلی را) با موفقیت انجام دادن
get carried away  جوگیر شدن، از خود بی‌خود شدن
carrying a baby  باردار بودن، بچه‌ای را حمل کردن
carry the can  تقصیر یا اشتباه را به گردن گرفتن، بار اشتباهی را به دوش کشیدن
carry forward with  به چیزی یا برنامه‌ای ادامه دادن
carry the victory  بردن، برنده شدن
carry cargo  محموله‌ای را حمل کردن
carry passengers  مسافر حمل کردن، مسافر جابجا کردن
carry virus  حامل ویروس بودن
carry in  به داخل آوردن
cash and carry  بخر و ببر، فقط نقدی، نسیه نفروختن

 

مثال کالوکیشن‌های carry

  1. carrying weight

.The weightlifter was carrying a lot of weight on his shoulders

وزنه‌بردار وزن زیادی را روی شانه‌های خود تحمل می‌کرد.

.The backpack was carrying a lot of weight, so I had to take it off

کوله‌پشتی خیلی سنگین بود، به همین خاطر آن را درآوردم.

.The bridge was carrying a lot of weight, so it was important to keep it well-maintained

پل وزن زیادی داشت، به همین خاطر مهم بود که آن را در وضعیت خوبی نگه دارند.

.The tree was carrying a lot of weight, so it was starting to lean

درخت وزن خیلی سنگینی داشت، به همین خاطر شروع کرد به خم شدن.

مطلب کاربردی: کالوکیشن های make

  1. carrying burden

 

carrying burden

.The soldier was carrying the burden of his friends’ deaths

سرباز داشت بار مرگ دوستش را به دوش می‌کشید.

.His mother was carrying the burden of raising her children on her own

مادرش داشت بار سنگین تنهایی بزرگ کردن بچه‌ها را به دوش می‌کشید.

.The company was carrying the burden of a lot of debt

کمپانی زیر بار قرض‌های زیادی بود.

.The patient was carrying the burden of a terminal illness

بیمار داشت بار یک بیماری کشنده را به دوش می‌کشید.

  1. carry out

.The police carried out a search of the suspect’s house

پلیس جستجوی خانه متهمین را آغاز کرد.

.The doctor carried out a series of tests on the patient

پزشک آزمایشات زیادی روی بیمار انجام داد.

.The fire department carried out a successful rescue of the trapped people

دپارتمان آتش‌نشانی عملیاتی موفقیت آمیزی را برای نجات دادن افرادی که گیر افتاده بودند انجام داد.

.The team carried out their plans perfectly

اعضای تیم نقشه‌هایشان را به نحو احسن انجام دادند.

  1. carry around

.This woman was carrying around a large purse

این زن کیف بزرگی را با خود اینطرف و آنطرف می‌برد.

.The child was carrying around a stuffed animal

بچه‌ها داشتند یک حیوان خشک شده را با خود اینطرف و آنطرف می‌بردند.

.The man was carrying around a briefcase

آن مرد داشت یک چمدان را با خود اینطرف و آنطرف می‌برد.

.The artist was carrying around a sketchpad

هنرمند داشت دفتر نقاشی‌هایش را با خود این طرف و آنطرف می‌برد.

  1. carry on with

.The students carried on with their studies despite the distractions

دانش‌آموزان با وجود عوامل حواس‌پرتی به درس خواندن خود ادامه دادند.

.The workers carried on with their work even though it was dangerous

کارگران با وجود خطری که داشت به کار خود ادامه دادند.

.This couple carried on with their wedding plans even though the groom’s parents didn’t approve

این زوج با وجود مخالفت پدر و مادر داماد به برنامه‌های عروسی خود ادامه دادند.

.The politician carried on with his campaign even though he was trailing in the polls

این سیاستمدار با وجود اینکه در نظرسنجی‌ها عقب افتاده بود به کارزار انتخاباتی خود ادامه داد.

مطلب خواندنی: کالوکیشن های do

  1. carry over

.The debt was carried over from the previous year

این بدهی از سال قبل باقی مانده.

.The classwork was carried over to the next semester

کار کلاسی به ترم بعد موکول شد.

.The meeting was carried over to the following week

جلسه به هفته بعدی منتقل شد.

.The argument was carried over from the previous day

دعوای روز قبل به امروز هم کشیده شد.

  1. carry off

.The thief carried off the jewels in the robbery

سارق طی این سرقت جواهرات را با خود برد.

.The actor carried off the role of Hamlet brilliantly

بازیگر نقش هملت را به نحو

احسن اجرا کرد.

.The team carried off the victory in the championship game

این تیم در بازی قهرمانی پیروز شد.

.The politician carried off the election by a landslide

این سیاستمدار انتخابات را با قاطعیت پیروز شد.

  1. get carried away

.The crowd got carried away and started chanting

جمعیت جوگیر شدند و شروع کردند به شعار دادن.

.The speaker got carried away and went on for too long

سخنران جوگیر شد و سخنان خود را زیادی کش داد.

.The student got carried away and started writing a novel

دانش‌آموز جوگیر شد و شروع به نوشتن یک رمان کرد.

.The artist got carried away and painted a masterpiece

هنرمند از خود بی‌خود شد و یک نقاشی شاهکار کشید.

  1. carrying a baby

carrying a baby

.She continued her job even though she was carrying a baby

او با وجود اینکه باردار بود به کارش ادامه داد.

.The father was carrying his baby in a sling

پدر بچه‌اش را با یک بند بسته بود و با خودش حمل می‌کرد.

.The grandmother was carrying her baby in a stroller

مادربزرگ بچه‌اش را در کالسکه حمل می‌کرد.

مطالعه کنید: تفاوت فعل do و make

  1. carry the can

.The politician was made to carry the can for the party’s defeat

سیاستمدار مجبور شد بار اشتباه حزبش را به دوش بگشد.

.The employee was made to carry the can for the company’s financial problems

کارمند مجبور شد بار مشکلات مالی شرکت را به دوش بکشد.

.The student was made to carry the can for the team’s loss

دانش‌آموز مجبور شد تا بار باخت تیم را به دوش بکشد.

.The parent was made to carry the can for the child’s bad behavior

والدین مجبور شدند بار رفتار زشت فرزندشان را به دوش بکشند.

  1. carry forward with

.The company carried forward with its plans to expand

کمپانی به برنامه‌های توسعه خود ادامه داد.

.The government carried forward with its plans to reform the healthcare system

دولت به برنامه‌هایش برای بازسازی سیستم سلامت کشور ادامه داد.

.The team carried forward with its plans to win the championship

اعضای تیم به برنامه‌های خود برای قهرمانی ادامه دادند.

.The student carried forward with her plans to go to graduate school

دانش‌آموز به برنامه‌هایش برای رفتن به دانشگاه ادامه داد.

  1. carry the victory

.The team carried the victory in the championship game

تیم در بازی قهرمانی به پیروزی رسید.

.The candidate carried the victory in the election

این کاندیدا در رقابت انتخاباتی پیروز شد.

.The army carried the victory in the war

ارتش جنگ را با پیروزی پشت سر گذاشت.

.The company carried the victory in the lawsuit

کمپانی دعوی قانونی را با پیروزی پشت سر گذاشت.

  1. carry cargo

.The ship was carrying cargo from China to the United States

کشتی داشت محموله‌ای را از چین به آمریکا حمل می‌کرد.

.The plane was carrying cargo from New York to Los Angeles

هواپیما داشت باری را از نیویورک به لس آنجلس حمل می‌کرد.

.They were carrying a suspicious cargo to the house

آن‌ها محموله مشکوکی را به خانه حمل می‌کردند.

  1. carry passengers

.The plane was carrying passengers from New York to Los Angeles

این هواپیما حامل مسافرانی از نیویورک به لس‌آنجلس بود.

.The train was carrying passengers from Chicago to St. Louis

قطار حامل مسافرانی از شیکاگو به سنت‌لوئیس بود.

.The bus was carrying passengers from the city to the suburbs

اتوبوس حامل مسافران از شهر به حومه شهر بود.

.The ferry was carrying passengers from the mainland to the island

کشتی حامل مسافران از سرزمین اصلی به جزیره بود.

از دست ندهید:400 اصطلاح انگلیسی پر کاربرد

  1. carry virus

.The person was carrying the virus and didn’t know it

آن شخص حامل ویروس بود اما خودش نمی‌دانست.

.The animal was carrying the virus and was able to transmit it to humans

این حیوان حامل ویروس بود و توانست آن را به انسان منتقل کند.

.The plant was carrying the virus and was able to spread it to other plants

این گیاه حامل ویروس بود و توانست آن را به گیاهان دیگر سرایت دهد.

.The food was carrying the virus and was able to make people sick

این غذا حامل ویروس بود و توانست مردم را بیمار کند.

  1. carry in

.The movers carried in the furniture

باربرها مبلمان را آوردند داخل.

.The groceries were carried in by the delivery person

تحویل دهنده، خوار و بارها را آورد داخل.

.The Christmas tree was carried in by the family

اعضای خانواده درخت کریسمس را به خانه آوردند.

  1. cash and carry

.The store is a cash and carry, so you have to pay for the goods before you take them away

این مغازه فقط نقدی جنس می‌فروشد، به همین خاطر اول باید پول جنس‌هایت را بدهی بعد آن‌ها را ببری.

.The company sells its products on a cash and carry basis, so customers must pay in cash and carry the goods away themselves

این کمپانی محصولاتش را به صورت بخر و ببر می‌فروشد، به همین خاطر مشتریان باید پول جنس را نقدی پرداخت کنند و بعد خودشان آن را ببرند.

.The warehouse is a cash and carry, so customers can buy large quantities of goods at wholesale prices and take them away themselves

این انبار به صورت بخر و ببر کار می‌کند، بنابراین مشتریان می‌توانند اجناس را در حجم زیاد خریداری کنند و خودشان آن را ببرند.

.The cash and carry store is a popular destination for businesses that need to buy large quantities of supplies

مغازه‌های بخر و ببر مقصد ایده‌آلی برای کسب و کارهایی هستند که نیاز دارند مواد اولیه خود را در حجم‌های زیادی خریداری کنند.

جمع بندی

برای اینکه بتوانید زبان انگلیسی خود را به خوبی تقویت کنید و در مکالمات دچار مشکل نشوید، توصیه می‌کنیم حتماً با کالوکیشن‌های مختلف آشنایی داشته باشید. کالوکیشن‌های carry از جمله عبارت‌های ترکیبی رایج در زبان انگلیسی هستند که می‌توانند کمک زیادی به بهبود مهارت‌های گفتای و نوشتاری شما بکنند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اشتراک گذاری مقاله در:
پرفروش‌ترین دوره‌ها

برای مشاوره و ثبت‌نام دوره جامع از روش‌های زیر میتوانید با مشاورین ارتباط بگیرید

off 55%