یکی از رایجترین موضوعاتی که هنگام مکالمه به زبان انگلیسی با آن برخورد میکنید، صحبت در مورد شغل است. آیا میدانید چگونه در مورد شغل خود به زبان انگلیسی صحبت کنید؟ در این مقاله از آکادمی روان همراه ما باشید تا به بررسی چند مکالمه انگلیسی در مورد شغل و کار و بیان جملات پرکاربرد بپردازیم.
در پادکست زیر لغت های متنوع راجب به شغل و کار برای شما قرار داده شده است.
لیست لغت های پر کاربرد در مورد شغل و کار
Pay slip | فیش حقوقی |
Profession | حرفه |
Promotion | ترفیع |
Salary | حقوق |
A full-time job | یک شغل تمام وقت |
Training | آموزشی |
Training course | دوره آموزشی |
Unemployment | بیکاری |
Vacation | تعطیلات |
A part-time job | کار نیمه وقت |
Maternity leave | مرخصی زایمان |
Personnel | پرسنل |
Promotion | ترفیع |
Resign | استعفا |
Retire | بازنشسته |
Staff | کارکنان |
Strength | نقطه قوت |
A regular job | کار معمولی |
Application | تقاضای کار |
Application form | فرم تقاضای کار |
Apply | درخواست دادن |
Apprentice | کارآموزی |
Trainee | کار آموز |
Apprenticeship | دوره کارآموزی |
Benefit | مزیت |
Boss | رییس |
Career | حرفه |
Employee | کارمند |
Employer | کارفرما |
Fire | اخراج |
Full-time | تمام وقت |
Interview | مصاحبه |
Job | شغل |
Manager | مدیر |
Minimum wage | حداقل دستمزد |
Occupation | اشتغال |
Part-time | پاره وقت |
Worker | کارگر |
Assessment | ارزیابی |
Bonus | پاداش |
Curriculum vitae | رزومه |
Sick leave | مرخصی استعلاجی |
Skilled worker | کارگر ماهر |
To apply for a job | برای درخواست کار |
To work in shifts | کار کردن شیفتی |
To work overtime | اضافه کار |
100 جمله و لغت پرکاربرد
سوالات در مورد کار
در یک محیط اجتماعی – در یک مهمانی یا شام – ممکن است شخصی از شما در مورد شغلتان بپرسد. برای این پرسش احتمالا از سوالات زیر استفاده خواهند کرد
?What do you do
چه کار میکنی؟
?What do you do for a living
برای امرار معاش چه میکنید؟
از دست ندهید: حافظهی دیداری چیست؟
?What is your job
شغل شما چیست؟
?What line of work are you in
در چه رشته کاری هستید؟
همه این سوالات به معنای شغل شما چیست؟ هستند اما اولین سوال، رایجترین شکل سوالی است که با کمک آن در مورد شغل شخص دیگری سوال مطرح کرد.
پاسخ به سوال شغل شما چیست؟
برای پاسخ دادن میتوانید جملات زیر را به کار برید.
- I’m a … : من یک … هستم
پس از آن تنها کافیست شغل خود را بگویید. برای درک بهتر این موضوع به مثالهای زیر توجه کنید :
.I’m a teacher
من یک معلم هستم.
.I’m an engineer
من یک مهندس هستم.
.I’m a website designer
من طراح وب سایت هستم.
.I’m a bus driver
من راننده اتوبوس هستم.
.I’m a project manager
من مدیر پروژه هستم.
.I’m a farmer
من یک کشاورز هستم.
مطلب کاربردی: تفاوت all right و alright
- I work for a .. : من برای یک … کار میکنم
شکل دیگری که در پاسخ به این سوالات استفاده میشود، I work for a است. با این پاسخ ممکن است به طرف مقابل دقیقا نمیگویید شغل شما چیست، اما او میتواند تصویر واضحتری از نوع کار شما پیدا کند.
.I work for a community college
من برای یک کالج اجتماعی کار میکنم.
.I work for a training company
من برای یک شرکت آموزشی کار میکنم.
.I work for myself
من برای خودم کار میکنم.
کلیک کنید: آزمون CELPIP کانادا چیست؟
- I work in : من در … کار میکنم
با این پاسخ نوع کاری که دارید و بخش شرکتی که در آن کار میکنید را بیان میکنید.
.I work in advertising
من در زمینه تبلیغات کار میکنم.
.I work in sales
من در فروش کار میکنم.
.I work in the fashion industry
من در صنعت مد کار میکنم.
یا میتوانید به صورت کاملتر پاسخ دهید:
.I work in the sales department in a car company
من در بخش فروش یک شرکت خودروسازی کار میکنم.
.I work in the marketing department of a cosmetics company
من در بخش بازاریابی یک شرکت آرایشی و بهداشتی کار میکنم.
.I work in the design department of a sports company
من در بخش طراحی یک شرکت ورزشی کار میکنم.
- I’m in : من در … هستم
با کمک I’m in میتوانید به سادهترین شکل ممکن بیان کنید که در چه بخشی فعالیت دارید.
.I’m in sales
من در (بخش) فروش هستم.
.I’m in marketing
من در (بخش) بازاریابی هستم.
.I’m in education
من در آموزش هستم.
مطالعه کنید: لغات مربوط به شهربازی و پارک در زبان انگلیسی
- ترکیب همه موارد بالا
برای اینکه شغل خود را طور کامل معرفی کنید، میتوانید تمام مواد ذکر شده در بخش قبل را ترکیب کنید.
.I’m a salesman — I work in the sales department for a local computer company
من یک فروشنده/ویزیتور هستم- من در بخش فروش یک شرکت کامپیوتر محلی کار میکنم.
.I’m a teacher — I work for a high school
من یک معلم هستم – من در یک دبیرستان کار میکنم.
.I’m a designer — I’m in the design department in an advertising company
من یک طراح هستم – من در بخش طراحی یک شرکت تبلیغاتی هستم.
كجا كار مي كنيد؟
شما میتوانید در پاسخ خود اطلاعاتی درباره شرکتی که در آن کار میکنید را نیز ارائه دهید. اگر شرکتی که در آن کار میکنید شناخته شده است، تنها کافیست نام آن را بیان کنید.
.I work for Facebook
من برای فیس بوک کار میکنم.
.I work for the BBC
من برای بی بی سی کار میکنم.
.I work for Google
من برای گوگل کار میکنم.
.I work for Coca-Cola
من برای کوکاکولا کار میکنم.
اما اگر برای یک شرکت نسبتا ناشناخته کار می کنید، می توانید از یکی از عبارات زیر استفاده کنید:
…I work for a company which/that
من برای شرکتی کار میکنم که …
…I work for a local company which/that
من برای یک شرکت محلی کار میکنم که …
…I work for a national company which/that
من برای یک شرکت ملی کار میکنم که ….
…I work for an international company which/that
من برای یک شرکت بین المللی کار میکنم که …
برای مثال ممکن است بگویید:
.I work for a company that makes electrical goods
من برای یک شرکت تولید کننده کالاهای برقی کار میکنم.
.I work for an international company that supplies internet advertising
من برای یک شرکت بین المللی کار میکنم که تبلیغات اینترنتی عرضه میکند.
بیشتر مطالعه کنید: 20 جمله انگلیسی در مورد زنان قدرتمند
مسئولیتهای شغلی شما چیست؟
در صورتی که گفتگو با شخص مقابل ادامه پیدا میکند، شاید نیاز باشد در مورد مسئولیتهای این شغل هم صحبت کنید.
.I teach maths in the high school
من در دبیرستان ریاضی تدریس میکنم.
.I cook food at the hospital
من در بیمارستان غذا میپزم.
.I design websites
من وب سایت طراحی میکنم.
.I take photographs
من عکس میگیرم.
.I write website content
من مطالب وب سایت را مینویسم.
.I look after animals in the animal shelter
من از حیوانات در پناهگاه حیوانات مراقبت میکنم.
- یکی از فعلهای بسیار مفید هنگام صحبت در مورد مشاغل، make است.
.I make jewellery for a small shop in town
من برای یک مغازه کوچک در شهر جواهرات میسازم.
.I make furniture in a small furniture company
من در یک شرکت مبلمان کوچک مبلمان میسازم.
- همچنین میتوانید در جملات خود از I do استفاده کنید.
.I do marketing for a hair products company
من برای یک شرکت محصولات مو بازاریابی میکنم.
.I do project management for a big construction company
من مدیریت پروژه را برای یک شرکت ساختمانی بزرگ انجام میدهم.
مطالعه کنید: مکالمه انگلیسی قرار ملاقات
راههای دیگر برای بیان مسئولیت
…I manage
من … را مدیریت میکنم.
…I take care of
من مراقب … هستم.
…I organise
من … را سازماندهی میکنم.
…I’m responsible for
من مسئول … هستم.
…Most of my time is spent
بیشتر وقت من صرف … میشود.
مثال:
I’m a marketing manager. I have to do the marketing for the company. I’m responsible for all the social media accounts we have. Most of my time is .spent writing articles and blog posts
من یک مدیر بازاریابی هستم من باید بازاریابی شرکت را انجام دهم. من مسئول تمام حسابهای رسانههای اجتماعی هستم که داریم. بیشتر وقت من صرف نوشتن مقالات و پستهای وبلاگ می شود.
کلیک کنید: چگونه ذهن آماده و قدرتمند داشته باشیم؟
آیا شغل خود را دوست دارید؟
ممکن است مردم از شما بپرسند آیا شغلی که انجام میدهید را دوست دارید یا خیر. معمولا بیشتر افراد برای دلیل رضایت خود بحث پول را مطرح میکنند.
!The money is great
پولش عالیه!
!The money is pretty good
پولش خیلی خوبه!
.The money is not very good at all
پولش اصلا خوب نیست.
.I get paid very well
من خیلی خوب حقوق میگیرم.
.I am on a pittance
من حقوق ناچیزی دارم.
.I earn a lot of money
من پول زیادی کسب میکنم.
.I’m paid an average salary
حقوق متوسطی به من پرداخت میشود.
علاوه بر پول میتوانید در مورد ارتباط خود با سایر همکاران صحبت کنید.
.I work with some great people
من با ادمهای عالیای کار میکنم.
.I love the team I am working in
من عاشق تیمی هستم که در آن کار میکنم.
.We are like one big family
ما مثل یک خانواده بزرگ هستیم.
.I get on really well with all my colleagues
من با همه همکارانم خیلی خوب هستم.
.My colleagues/co-workers are great
همکاران من عالی هستند.
.All the people I work with are good
همه افرادی که با آنها کار میکنم خوب هستند.
زبانتان را تقویت کنید: بهترین آهنگ شاد انگلیسی
کلمات کاربردی برای توصیف شغل به انگلیسی
Stimulating | مهیج |
Fun | سرگرم کننده |
Friendly | دوستانه |
Creative | خلاقانه |
Engaging | مشارکتی، جذاب |
Exciting | هیجان انگیز |
Rewarding | پر ارزش، پر پاداش |
Motivating | انگیزه دهنده |
Challenging | چالش برانگیز |
Fast-paced | پرشتاب |
Thankless | بی اجر و پاداش, بی فایده |
Low-paid | کم دستمزد |
Boring | حوصله سر بر |
Dull | کسل کننده |
Depressing | افسرده کننده |
Soul destroying | نابود کننده روح |
Mundane | پیش پا افتاده |
Exhausting | طاقت فرسا |
Stressful | پر استرس |
Dead-end | بدون آینده، بدون ترقی |
Demanding | دشوار، پرگرفتاری |
مثال در جمله
.The money is great, but it is a lot of pressure
پولش عالیه اما فشار زیادی دارد.
.I like the people I work with, but the money is not that great
من افرادی که با آنها کار میکنم را دوست دارم، اما دستمزد آنقدرها هم عالی نیست.
.I like the job it is very satisfying but the management is not very good
من کار را دوست دارم، بسیار رضایت بخش است، اما مدیریت آن خیلی خوب نیست.
.The people I work with are so friendly but the job itself is very stressful
افرادی که با آنها کار میکنم بسیار دوستانه هستند اما خود کار بسیار استرس زا است.
.Most of the time it is boring, then at certain times of the year it gets very busy
بیشتر اوقات کسل کننده است، در زمانهای خاصی از سال بسیار شلوغ میشود.
مطالعه کنید: مکالمه تحصیلات به انگلیسی
شما چه زمانی شروع به کار میکنید؟
افراد ممکن است یکی از سوالات زیر را از شما بپرسند:
?What time do you start work
شما چه زمانی شروع به کار میکنید؟
?When do you stop work
?What time do you finish work
چه وقتی کارت را تمام میکنی؟
?What time do you get off? / What time do you get off work
ساعت چند کار شما تمام میشود؟
در پاسخ این سوالات باید ساعت شروع به کار و پایان آن را ذکر کنید.
.I start work at nine
ساعت 9 کارم را شروع میکنم.
.I start work at eight-thirty
ساعت هشت و نیم کارم را شروع میکنم.
.I have to be at work at nine
من باید ساعت نه سر کار باشم.
.I get to work at eight-thirty
ساعت هشت و نیم سر کار میروم.
.I finish work at five
ساعت پنج کار را تمام میکنم.
بیشتر مطالعه کنید: انتخابات در زبان انگلیسی
آیا خود اشتغال هستید؟
خوداشتغالی به این معنی است که شما برای خودتان کار می کنید نه یک شرکت. معمولا مشاغل زیر در دسته این شغلها قرار میگیرند:
carpenter | نجار |
electrician | برقکار |
bricklayer | آجر چین |
construction worker | کارگر ساختمانی |
Writer | نویسنده |
Photographer | عکاس |
Graphic designer | طراح گرافیک |
Make-up artist | میکاپ آرتیست |
Tutor | معلم خصوصی |
Nanny | پرستار بچه |
Personal trainer | مربی شخصی |
اگر خوداشتغال هستید، به سادگی می توانید بگویید:
.I am self-employed
من خوداشتغال هستم.
.I work for myself
من برای خودم کار میکنم.
.I am my own boss
من رئیس خودم هستم.
آیا در حال حاضر مشغول به کار هستید؟
اگر در حال حاضر به کاری مشغول نیستید، جملات زیر را در مکالمات خود قرار دهید.
.I’m not working right now
من الان کار نمیکنم.
.I’m between jobs at the moment
من در حال تغییر شغل هستم.
.I’ve just finished college and I need some time out
من تازه کالج را به پایان رسانده و به زمان نیاز دارم.
.I have just graduated and I am looking for a job now
من تازه فارغ التحصیل شدم و الان دنبال کار هستم.
.I’m taking some time out to be with my family
مدتی را برای بودن با خانوادهام صرف میکنم.
.I’m taking some time out to sell my house
من برای فروش خانهام کمی وقت میگذارم.
شاید برایتان جذاب باشید: تاریخچه زبان انگلیسی را یاد بگیریم!
مکالمه انگلیسی در مورد شغل و کار
در این بخش به بررسی دو مکالمه انگلیسی در مورد شغل و کار خواهیم پرداخت.
مکالمه 1
موقعیت: لوسی با باب در مغازه ملاقات میکند. لوسی از باب در مورد شغل پاره وقتش می پرسد.
?Lucy: Hi, Bob! How’s is it going
لوسی: سلام باب! اوضاع چطوره؟
?Bob: Fine, thanks, and you
باب: خوب، ممنون تو چطور؟
?Lucy: fine. Where are you off to
لوسی: خوبه کجا داری میری؟
.Bob: To the library. I have to finish the assignment for tomorrow’s class
باب: به کتابخانه. من باید تکلیف کلاس فردا را تمام کنم.
?Lucy: Why don’t you do it at home
لوسی: چرا این کار را در خانه انجام نمیدهی؟
.Bob: I have a part-time job in the evening so when I get home, I’ll be too tired to do an assignment
باب: من عصرها یک کار نیمه وقت دارم، بنابراین وقتی به خانه برسم، آنقدر خسته هستم که نمیتوانم تکالیف را انجام دهم.
?Lucy: Where do you work
لوسی: کجا کار میکنی؟
.Bob: I work in a café
باب: من در یک کافه کار میکنم.
?Lucy: Why do you like the job
لوسی: چرا این کار را دوست داری؟
.Bob: It’s interesting. I really enjoy working with people and get extra money
باب: جالب است. من واقعا از کار با مردم لذت میبرم و پول اضافی میگیرم.
?Lucy: How is the pay
لوسی: دستمزد چطوره؟
.Bob: I get £7 an hour. I would like to earn more as I need a lot of money to buy a new laptop and a smartphone
باب: من ساعتی 7 پوند میگیرم. من میخواهم درآمد بیشتری داشته باشم زیرا برای خرید یک لپ تاپ جدید و یک تلفن هوشمند به پول زیادی نیاز دارم.
?Lucy: And how would you do that
لوسی: و چگونه این کار را انجام میدهی؟
.Bob: I’ll try to pick up as many extra shifts as I can
باب: من سعی میکنم تا جایی که میتوانم شیفت های اضافی بردارم.
?Lucy: What about your studies? How would you manage your time
لوسی: در مورد درست چطور؟ چطور زمانت را مدیریت میکنی؟
.Bob: Well, I don’t know yet. I might taking fewer courses next semester
باب: خوب، من هنوز نمیدانم. ممکن است در ترم آینده کمتر واحد بردارم.
Lucy: I wouldn’t do that if I were you. You should make your studies the first priority. What if your parents know about it
لوسی: من اگر جای تو بودم این کار را نمیکردم. تو باید تحصیلات را در اولویت اول قرار دهی. اگر پدر و مادرت در مورد آن بدانند چه خواهد شد؟
Bob: Ugh. You’re right. Thanks for your advice, Lucy. I’ve got to go now. See you later
باب: اوه حق با شماست. ممنون از راهنماییت، لوسی. باید الان برم. بعدا میبینمت.
.Lucy: See you, Bob
لوسی: می بینمت، باب.
مکالمه 2
.Bob: Hi, Tom. How are you? You don’t look very happy
باب: سلام، تام. چطوری؟ خیلی خوشحال به نظر نمیای.
.Tom: I know. I’m alright But my parents want me to go back to Italy after I graduate
تام: میدونم. من خوبم اما والدینم از من میخواهند که پس از فارغ التحصیلی به ایتالیا برگردم.
?Bob: Why don’t you want to go back
باب: چرا نمیخوای برگردی؟
.Tom: I want to pursue a career in nanotechnology. I don’t think I can do that in my home country
تام: من میخواهم حرفهای را در فناوری نانو دنبال کنم. فکر نمیکنم بتوانم این کار را در کشور خود انجام دهم.
?Bob: Have you explained that to your parents
باب: آیا این را برای پدر و مادرت توضیح دادهای؟
.Tom: I have but they insist I should try to find a job in Italy first. I think it will be a waste of time
تام: توضیح دادم اما آنها اصرار دارند که ابتدا باید در ایتالیا کار پیدا کنم. به نظر من وقت تلف کردن خواهد بود.
?Bob: Do you think you can easily land your first job here in the UK
باب: آیا فکر میکنید به راحتی میتوانید اولین شغل خود را اینجا در بریتانیا پیدا کنید؟
.Tom: With many internship and scholarship opportunities available, I believe it will be easier for me to build my career here
تام: با وجود فرصتهای کارآموزی و بورس تحصیلی فراوان، من معتقدم که ساختن حرفهام در اینجا برای من آسانتر خواهد بود.
?Bob: What position do you actually want for your future career
باب: چه موقعیتی را برای شغل آینده خود میخواهید؟
.Tom: I want to work full time as a research scientist specializing in nanotechnology
تام: من میخواهم تمام وقت بهعنوان یک دانشمند پژوهشی متخصص در فناوری نانو کار کنم.
Bob: As far as I know, research scientists typically have master’s or doctorate degrees. That means you have to continue your study at least until master’s degree.
باب: تا آنجا که من میدانم، محققان معمولاً دارای مدرک کارشناسی ارشد یا دکترا هستند. یعنی باید حداقل تا مقطع کارشناسی ارشد به تحصیل ادامه دهید.
.Tom: I know. I do plan to enroll in a master’s program immediately after I finish my bachelor’s
تام: میدانم. من قصد دارم بلافاصله پس از اتمام دوره لیسانس در یک برنامه کارشناسی ارشد ثبت نام کنم.
?Bob: Have you consulted the career advisor
باب: آیا با مشاور شغلی مشورت کردهاید؟
.Tom: No, not yet. It never crossed my mind. That’s a good idea, Bob. Thank you
تام: نه، هنوز نه. هیچ وقت به ذهنم نرسید. این ایده خوبی است، باب. متشکرم.
.Bob: Glad to help
خوشحالم که کمک کردم.
منبع 1: https://www.excellentesl4u.com/esl-work-conversation.html
و منبع 2 : https://manwrites.com/how-to-talk-about-your-job-in-english/
در پادکست زیر لغت های متنوع راجب به شغل و کار برای شما قرار داده شده است.