یکی از تفریحات جذاب برای همه ما، صرف نظر از سن رفتن به شهربازی است که در حین انجام تفریحات مختلف به هیچ کدام از دغدغههای زندگی خود فکر نکرده و حس خاصی را تجربه میکنیم. شما ممکن است بخواهید بچهها را در کشوری انگلیسی زبان به پارک ببرید، در این صورت باید بتوانید وسایل ضروری شهربازی را به انگلیسی بشناسید. در این مقاله از آکادمی روان به معرفی لغات مربوط به شهر بازی و پارک در زبان انگلیسی خواهیم پرداخت.
لیست لغات مربوط به شهربازی و پارک در زبان انگلیسی
amusement park | شهربازی |
Roller Coaster | ترن هوایی |
carousel | وسیلهای که بر روی آن تعدادی اسب قرار گرفته و میچرخد. |
Ferris wheel | چرخ و فلک |
Bumper cars | ماشینسواری |
waterslide | سرسرهی آبی |
Clown | دلقک |
Acrobatics | آکروباتیک |
Halloween costumes | لباسهای هالووین |
state park | پارکی با مناظر طبیعی |
Zoo | باغ وحش |
مطالعه بیشتر: معرفی 10 بازی جذاب برای یادگیری زبان انگلیسی
Playground | زمین بازی |
Gost train | قطار وحشت |
Tennis Court | زمین تنیس |
Ticketbooth | باجه بلیط |
Climbing frame | وسیلهای برای بالا رفتن بچهها از آن |
ball pit | استخر توپ |
skateboard | اسکیت برد |
Freefall Tower | برج سقوط آزاد |
Balloons | بادکنک |
Cycle path | مسیر دوچرخه سواری |
jump rope | طناب زدن |
Sandbox | زمین بازی شنی |
Trapeze | تاب خوردن روی میلههای موجود در هوا |
Magician | شعبده باز |
Lion taming | کنترلکننده شیر |
Cotton candy | پشمک |
Fireworks | آتش بازی |
Seesaw | الاکلنگ |
Slide | سرسره |
Swing | تاب |
از دست ندهید: اسم بازیها و اسباببازی در انگلیسی
جملات کاربردی در شهربازی به انگلیسی
هنگام مراجعه به شهر بازی ممکن است در مورد نحوه تهیه بلیت یا قیمت آن نیاز به سوال داشته باشید که در این شرایط جملات زیر به کمک شما خواهد آمد.
You need to buy a ticket to enter the Park.
برای ورود به پارک باید بلیط بخرید.
I am not in the mood of playing.
حوصله بازی کردن ندارم.
Should we buy a ticket for the Kids under 6?
آیا باید برای کودکان زیر 6 سال بلیط بخریم؟
How often do you take the children to the park?
چند وقت یکبار بچهها را به پارک می برید؟
Let’s play hide-seek.
بیایید قایمموشک بازی کنیم.
I want to go on the see-saw.
من میخواهم الاکلنگ سوار شوم.
از دست ندهید: 10 تا از بهترین بازیها برای آموزش انگلیسی به کودکان
1. نمونهی دیالوگ در شهربازی به انگلیسی
A: I’ve never been to an amusement park.
من هرگز به شهربازی نرفتم.
B: Amusement parks are fun!
پارکهای تفریحی سرگرمکننده هستن.
A: What is there to do there?
اونجا چه کاری باید انجام داد؟
B: There are lots of games to play.
بازی های زیادی برای انجام دادن وجود دارد.
A: Is it expensive to go to one?
گران است؟
B: It depends on how much you spend during the day.
بستگی به این دارد که در طول روز چقدر هزینه میکنید.
A: What about admission?
در مورد قیمت ورودی چطور؟
B: Admission prices depend on the park.
قیمت ورودی بستگی به پارک دارد.
A: I would like to go to one.
میخوام به یکی از این پارکها بروم.
از دست ندهید: 100 لغت و عبارت مربوط به ساحل و دریا در انگلیسی
2. نمونهی دیالوگ در شهربازی به انگلیسی
Tom: Hi Peter. Have you been to the new amusement park yet?
سلام پیتر. آیا تا به حال به شهربازی جدید رفتی؟
Peter: No. When did it open?
نه. کی باز شده؟
Tom: Last weekend.
آخر هفته گذشته.
Peter: Was it crowded?
شلوغ بود؟
Tom: It was very crowded.
خیلی شلوغ بود.
Peter: Did you have fun?
خوش گذشت؟
Tom: Oh yes! The roller coasters are really fun. My kids had a great time. It was even fun for the adults too.
اوه اره! ترن هوایی واقعا سرگرمکننده است. بچههای من اوقات خیلی خوشی داشتن. حتی برای بزرگترها هم سرگرمکننده بود.
.Peter: I didn’t know it was open yet. I will have to take my son soon
نمیدونستم باز شده. باید بچهها رو ببرم.
.Tom: You should. They will love it
عاشقش خواهند شد.
?Peter: Are the tickets expensive
بلیط ها گران هستند؟
.Tom: Yeah, they’re pretty expensive. But your family will enjoy it
آره، خیلی گران هستند. اما خانواده شما از آن لذت خواهند برد.
.Peter: Maybe we’ll go this weekend. We don’t have any plans on Saturday
شاید آخر هفته برویم. شنبه هیچ برنامهای نداریم.
.Tom: If you go on Saturday, try to go early. There aren’t enough parking spots. They need to add more
اگر شنبه رفتید، سعی کنید زود بروید. جای پارک کافی نیست آنها باید جای پارک بیشتر اضافه کنند.
از دست ندهید: 60 لغت و عبارت رایج درباره فیلم و سینما
مکالمه کاربردی در پارک به انگلیسی
Tom: What a beautiful day to be at the park!
چه روز زیبایی برای بودن در پارکه!
Anna: Oh, hi. Yes, it’s a nice day, isn’t it?
اوه، سلام. بله، روز خوبی است، اینطور نیست؟
Tom: Do you come here often?
آیا اغلب به اینجا میای؟
Anna: Not too often. I come here every so often on the weekends.
نه خیلی. هر چند وقت یک بار آخر هفته اینجا میآیم.
Tom: This is a great spot for a picnic. this is much more peaceful than other places.
اینجا مکانی عالی برای پیک نیک بوده و بسیار آرامتر از جاهای دیگر است.
Anna: Yeah, that’s why I like it here. Were you looking for the baseball field? It’s on the other side of the park.
آره، به همین دلیل اینجا رو دوست دارم. دنبال زمین بیسبال بودی؟ آن طرف پارک است.
Tom: Yes, I know. I was just warming up with a little walk around the park. We have a baseball game starting in a half hour.
اره میدونم. داشتم با کمی قدم زدن در پارک گرم میکردم. نیم ساعت دیگر یک بازی بیسبال داریم.
Anna: I saw some people practicing when I walked past the field earlier. I haven’t seen a baseball game in ages.
وقتی از کنار زمین رد شدم، عدهای رو دیدم که در حال تمرین بودند. من چند سالی است که بازی بیسبال ندیدهام.
Tom: Why don’t you come and watch? It should be a good game.
چرا نمیای تماشا کنی؟ باید بازی خوبی باشه.
Anna: Maybe I will. Thanks for the invitation.
شاید بیام. ممنون از دعوتت.
از دست ندهید: لیست کامل اسامی مکان های شهر به انگلیسی
Tom: No problem. Take care.
مشکلی نیست. مراقب خودت باش.
Anna: You, too.
تو هم همینطور.