فعل Take یکی از فعلهای پرکاربرد زبان انگلیسی به معنی «بردن و گرفتن» است اما گاهی اوقات با عبارات و کلمات مختلف که ترکیب میشود معانی متفاوتی پیدا میکند. در این مقاله، نخست کالوکیشنهای فعل بسیار پرکاربرد Take را آوردهایم و سپس برای درک بهتر مطالب جدید، نمونه جملههایی را نیز در این مقاله قرار دادهایم که برای یادگیری بهتر موثر هستند. با ما همراه باشید.
کالوکیشن چیست؟
کالوکیشن یا همآیند در زبانانگلیسی به معنای ترکیبی طبیعی از کلمات است که این به شیوه ارتباط نزدیک کلمات با یکدیگر در زبان انگلیسی اشاره دارد. برای مثال، come true به معنای به واقعیت پیوستن، عملی شدن است و یک همآیند بهشمار میآید.
طبیعتا انگلیسیزبانان تعداد بسیاری از کالوکیشنها را میدانند. نکته اینجاست که ممکن است که یادگرفتن آنها توسط زبانآموزان یک معضل باشد. تنها راهکار هم شنیدن هر چه بیشتر و بیشتر موسیقی و پادکست و فیلمدیدن است.
زیرا شما هنگامیکه صحبتکردن انگلیسیزبانان را ببینید، متوجه میشوید که تا چه اندازه استفاده از همآیندها متداول است و بتدریج با تکرار شدن و شنیدنشان، آنها را به خاطر میسپارید.
لیست کالوکیشنهای Take
Take (sb) to court | از کسی شکایت کردن |
Take (sb’s) temperature | دمای بدن کسی را گرفتن |
Take a bite | خوردن خوراکی |
Take a bow | تعظیم کردن |
Take a break | استراحت کردن |
Take a call | تماس گرفتن |
Take a chance | از فرصتی استفاده کردن |
Take a class | کلاس گرفتن |
Take a decision (make) | تصمیم گرفتن |
Take a holiday | به تعطیلات رفتن |
Take a lesson | درس (پند) گرفتن |
Take a look | نگاه انداختن |
Take a message | برای کسی یادداشت گذاشتن |
Take a nap | چرت زدن |
Take a number of | زمان بردن-طول کشیدن |
Take a photo/ a photograph | عکس گرفتن |
Take a picture | عکس گرفتن |
Take a rest | استراحت کردن |
Take a risk | ریسک کردن |
Take a seat | نشستن |
Take a step | قدم برداشتن |
Take a taxi | تاکسی گرفتن |
Take a test | امتحان دادن |
Take a while/ a minute/ five minutes | مدت کمی/ یک دقیقه/ پنج دقیقه زمان بردن |
Take action | کاری انجام دادن/ اقدام کردن |
Take advantage (of) | بهره بردن(جنبهی منفی) |
Take advice | مشاوره گرفتن |
Take ages | کنایه از زمان زیادی بردن |
Take an exam/ a test/ a course | امتحان داشتن/ دورهی آموزشی شرکت کردن |
Take care of somebody or something | مراقبت کردن از کسی یا چیزی |
Take charge (of) | مسئولیت چیزی یا کسی را برعهده گرفتن |
Take drugs | مواد مخدر مصرف کردن |
Take exercise | ورزش کردن |
Take medicine | دارو خوردن |
Take notes | یادداشت کردن |
Take notice | متوجه شدن |
Take part | شرکت کردن |
Take place | برگزار شدن |
Take a shower | حمام کردن |
Take turns | به نوبت کاری را انجام دادن |
مثال با کالوکیشن های فعل Take
در این قسمت برای فهم بهتر، جملاتی را با همآیندهای فعل take برایتان آوردهایم.
Take (sb) to court
- I will take you to court if you persist in pestering my client.
اگر در آزار و اذیت موکلم اصرار داشته باشید، شما را به دادگاه می برم.
Take (sb’s) temperature
- We take temperature readings every two hours.
ما هر دو ساعت یک بار دما را اندازه گیری می کنیم.
Take a bite
- I make up a soft taco and take a bite.
من یک تاکوی نرم درست میکنم و میخورم.
مطالعه کنید: 500 کالوکیشن انگلیسی
Take a bow
- During the show, I could barely take a bow.
در طول نمایش، به سختی توانستم تعظیم کنم.
Take a break
- I wanted to take a break and work on some things.
میخواستم کمی استراحت کنم و روی برخی چیزها کار کنم.
Take a call
- Apologies for the delay, I had to take a call.
با عرض پوزش بابت تاخیر، مجبور شدم تماس بگیرم.
Take a chance
- We will take a chance to have the party outdoor.
ما از فرصتی برای برگزاری مهمانی در فضای باز استفاده خواهیم کرد.
Take a class
- You could just walk in, sit down and take a class.
شما فقط می توانید وارد شوید، بنشینید و در یک کلاس شرکت کنید.
Take a decision (make)
- You have to take lots of decisions in life.
شما باید تصمیمات زیادی در زندگی بگیرید.
Take a holiday
- He had intended to take a holiday in New York.
او قصد داشت تعطیلات خود را در نیویورک بگذراند.
Take a lesson
- We take lessons from life.
ما از زندگی درس میگیریم.
از دست ندهید: 40 کالوکیشن فعل do
Take a look
- I’ll take a look at the website and let you know what I think.
من به وبسایت نگاهی میاندازم و نظرم را به شما اعلام میکنم.
Take a message
- The manager is out, can I take a message?
مدیر بیرون است، میتوانم پیامی بفرستم؟
Take a nap
- I usually take a nap after lunch.
من معمولا بعد از ناهار چرت میزنم.
Take a number
- I think it will take a number of months for this to play out.
من فکر می کنم چند ماه طول می کشد تا این اتفاق بیفتد.
Take a photo/ a photograph
- Why did you take so many photos on holiday?
چرا در تعطیلات این همه عکس گرفتید؟
Take a picture
- Could I take a picture of you?
آیا می توانم از شما عکس بگیرم؟
Take a rest
- i want to take a rest for some time
من میخواهم برای مدتی استراحت کنم.
Take a risk
- She is left with little choice but to take a risk.
او چاره ای جز ریسک کردن ندارد.
Take a seat
- Take a seat while I get you something to drink.
وقتی برایت چیزی برای نوشیدن میآورم، بنشین.
بیشتر مطالعه کنید: 70 کالوکیشن make
Take a shower (have)
- I usually take a shower before having my breakfast.
من معمولا قبل از خوردن صبحانه دوش میگیرم.
Take a step
- I take a step into the center of the circle.
قدمی به سمت مرکز دایره برمیدارم.
Take a taxi/bus/train/plane
- Let’s not take a taxi; we can easily walk.
بیا تاکسی نگیریم؛ ما به سادگی میتوانیم راه برویم.
Take a test
- While Julie took the test her parents went for coffee
هنگامیکه جولی داشت امتحان میداد، والدینش رفتند قهوه بنوشند.
Take a while/ a minute/ five minutes
- It might take a while for this file to upload.
ممکن است بارگذاری این فایل کمی طول بکشد.
Take action
- We must take action to cut vehicle emissions.
ما باید برای کاهش انتشار آلایندههای خودرو اقدام کنیم.
Take advantage (of)
این همآیند به معنی بهره و سود بردن از لحاظ منفی است و معنی مثبتی ندارد.
- He took advantage of the swimming pool every day.
او هرروز از استخر بهره میبرد.
Take advice
- We don’t have to take advice from him.
ما مجبور نیستیم از او مشاوره بگیریم.
Take ages
- It’ll probably take ages to find a parking space.
پیدا کردن یک جای پارک احتمالاً چند سال(کنایه از گذشت زمان طولانی) طول میکشد.
Take an exam/ a test/ a course
- Do you have to take an exam in French?
آیا باید در امتحان زبان فرانسه شرکت کنید؟
Take care of
- We had a chance to take care of our own business.
ما این فرصت را داشتیم که از کسب و کار خود مراقبت کنیم.
Take charge (of)
- The policeman said he would take charge of the gun.
پلیس گفت که مسئولیت اسلحه را بر عهده خواهد گرفت.
Take drugs
- He does not smoke or take drugs.
او سیگار نمیکشد یا مواد مخدر مصرف نمیکند.
Take exercise
- Take exercise if you’re out of shape.
اگر تناسب اندام ندارید، ورزش کنید.
Take medicine
- Take medicine when you get gripes.
وقتی آنفولانزا گرفتی، دارو مصرف کن.
مطلب مرتبط: کالوکیشنهای فعل get در انگلیسی
Take notes
- He drew out his notebook and began to take notes.
او دفترش را بیرون آورد و شروع کرد به یادداشت کردن.
Take notice
- This news made us all sit up and take notice.
این خبر باعث شد همه ما بنشینیم و توجه کنیم.
Take part
- He will take part in this contest.
او در این رقابت شرکت خواهدکرد.
Take place
- The wedding will take place in October.
عروسی در ماه اکتبر برگزار خواهد شد.
Take pride in
- I take pride in my work.
من به کارم افتخار می کنم.
Take somebody’s place
- He has just begged off, can you take his place in the team?
او به تازگی التماس کرده است، آیا میتوانید جای او را در تیم بگیرید؟
Take someone’s temperature
- I took my temperature and I found that I am running a fever.
دمای بدنم را اندازه گرفتم و متوجه شدم که تب دارم.
Take time
- Her scars will take time to heal.
زخمهای او به زمان نیاز دارد تا بهبود یابد.
Take turns
- We take turns to answer the phone.
ما به نوبت به تلفن پاسخ می دهیم.
مطالعه کنید: کالوکیشنهای زمان در انگلیسی
Take up space
- You take up space and you slow me down.
شما فضا را اشغال میکنید و سرعتم را کم میکنید.
Take your time
- Whatever you do, slow down and take your time.
هر کاری که انجام می دهید، سرعت خود را کم کنید و وقت خود را صرف کنید.
در آخر
برای اینکه مکالمه خوب و طبیعیای داشته باشید، توصیهی ما این است که حتما از کالوکیشنها استفاده کنید. سعی کنید هر روز کالوکیشنها را مرور کنید و با آنها جمله بسازید.اینگونه در ذهن شما تثبیت خواهند شد.
آکادمی روان برای شما آرزوی موفقیت دارد. همچنین برای یادگیری زبان انگللیسی میتوانید با دورههای ما شروع کنید.