اگر شما در حال یادگیری زبان انگلیسی هستید، ممکن است به فهرست لغات انگلیسی تخصصی روانشناسی نیاز پیدا کنید. افراد علاقمند به مباحث روانشناسی و مطالعه مقالات علمی پس از آشنایی با این لغات، میتوانند به درک بهتری از محتوای کلی برسند. در ادامه با آکادمی روان همراه باشید تا مهمترین لغات انگلیسی تخصصی روانشناسی را در کنار هم بررسی کنیم.
اصطلاحات تخصصی روانشناسی با ترجمه فارسی
- Anxiety
نگرانی یا ترس بیش از حد
- Attitude
طرز فکر یک فرد که در موقعیتهای مختلف تغییر میکند
- Bias
احساس تعصب برای یا در برابر چیزی
- Big Five
پنج ویژگی شخصیتی اصلی
- Cognition
فعالیت ذهنی (به عنوان مثال، درک، خلاقیت، توانایی حل مساله)
از دست ندهید: 300 شغل به انگلیسی
- Consciousness
آگاهی فرد از جهان اطراف
- Construct
یک روش تفکر یا تئوری
- coping mechanism
ابزار مدیریت یا کاهش استرس
- defense mechanism
ابزار دفاع از خود در برابر ترومای عاطفی یا استرس
- Ego
بخشی از مدل فروید از ذهن، که تعارض بین وجدان اخلاقی و غرایز اصلی را نشان میدهد
- emotional intelligence
توانایی فرد برای تنظیم، پردازش و بیان احساسات
- Extrovert
شخصی که از بودن در اطراف دیگران انرژی بدست میآورد
- intelligence quotient
نمرهای که تواناییهای ادراکی فرد را اندازهگیری میکند
- Introvert
درونگرا
- long term memory
بخشی از حافظه که اطلاعات را برای مدت طولانی ذخیره میکند
- Mindfulness
توانایی استفاده از هر پنج حس برای تمرکز در زمان حال
- Pathology
بررسی علمی بیماری یا رفتار
- Personality
الگوی استاندارد تفکر، احساس و رفتار
از دست ندهید: مکالمه انگلیسی در رستوران
- Projection
مکانیزم دفاعی که طی آن، فردی رفتار منفی خود را به دیگران اعمال میکند.
پرکاربردترین لغات تخصصی روانشناسی به همراه ترجمه فارسی
- self-actualization
خود شناسی
- Stuttering
لکنت زبان
- Phobia
ترس غیر واقعی و شدید نسبت به یک حیوان، محیط، شرایط و …
- short-term memory
بخشی از حافظه که اطلاعات را برای مدت زمان کوتاهی ذخیره میکند
- self-efficacy
اعتماد بنفس و خودشناسی که باعث مقابله با چالش های مختلف میشود
- Superego
وجدان
- Addiction
اعتیاد= وابستگی روانشناختی و فیزیولوژیکی به یک ماده یا رفتار
- bulimia nervosa
پرخوری عصبی= این افراد ابتدا مقدار زیادی غذا میل کرده و سپس به روشهای مختلف مانند اجبار بدن به استفراغ، سعی میکنند که تمام غذای مصرفی را از معده خارج کنند.
از دست ندهید: مکالمه انگلیسی درباره وضعیت سلامتی و بیماری
- cognitive dissonance
ناهماهنگی شناختی = به اضطراب و ناراحتی ذهنی شدید گفته میشود. این احساس قوی، زمانی رخ میدهد که فرد با اطلاعاتی برخورد میکند که با باورهای او متناقض است و باعث اختلال شناختی میگردد.
- Depression
افسردگی= اختلال خلقی ناشی از عدم انگیزه، انرژی و شادی
- dissociative disorders
اختلالاتی که در آن فرد از طریق جدا شدن از واقعیت برای دوره های کوتاه مدت یا طولانی، از خود در برابر آسیب های عاطفی محافظت میکند.
- generalized anxiety disorder
اختلال اضطراب عمومی – الگوی نگرانی مداوم در مورد رویدادهای معمول
عبارات ضروری روانشناسی به همراه ترجمه فارسی
- Sleepwalking disorder
اختلال راه رفتن در خواب
- Sleep disorder
اختلال خواب
- antisocial personality disorder
اختلال شخصیت ضداجتماعی = اختلال شخصیت با الگوی رفتاری مشخص میشود که از نظر اجتماعی قابلقبول نیستند
- Attention Deficit Hyperactivity Disorder (ADHD)
اختلال کمتوجهی بیشفعالی= اختلال کمتوجهی بیشفعالی که خود را به صورت ناتوانی فرد در تمرکز، آرام نشستن و … نشان میدهد.
از دست ندهید: اعضای بدن به انگلیسی
- borderline personality disorder
اختلال شخصیت مرزی = اختلال شخصیتی است که منجر به بی ثباتی رفتار میشود. این افراد یک لحظه خوشحال بوده و سریعا تغییر حالت میدهند.
- Hypochondriasis
خود بیمار انگاری = اختلالی که در آن فرد معتقد است بیماری جدی دارد.
- mental illness
بیماری روانی
- mood disorders
اختلالات روحی= اختلالاتی که در آن فرد، نوسانات روحی سریعی را تجربه میکند.
- narcissistic personality disorder
اختلال شخصیت خودشیفته= اختلالی که در طول آن شخص خود را بزرگ و مهم میپندارد.
- obsessive-compulsive disorder
اختلال وسواس فکری= در این اختلال فرد دائما افکار خاصی را دنبال میکند یا به دلیل وسواس فکری، دائما یک رفتار را انجام میدهد( مانند شست و شوی مکرر دستها)
- panic disorder
اختلال هراس یا پانیک= تجربه حملات دائمی و غیر منتظره
- personality disorders
اختلال شخصیت
- Psychosomatic
بیماری و مشکلات جسمانی که منشا آنها مشکلات روحی فرد است.
- Schizophrenia
اسکیزوفرنی= بیماری خطرناک که ممکن است شامل توهمات، هذیان و رفتارهای پرخاشگرانه باشد.
شباهات و تفاوتهای psychologist و psychotherapist
در بین کلمات پر کاربردی که در شاخه مشاور روانشناسی به انگلیسی به وفور مشاهده میکنید، دو کلمه psychologist و psychotherapist است که معمولا هر دو را با نام روانشناسی میشناسند.
در اینجا قصد داریم شباهات و تفاوتهای بین این دو کلمه در علم رواشناسی را مورد کنکاش قرار داده و با چند مثال آن را توضیح دهیم. پس با ما همراه باشید:
از دید کلی هر دو با هدف بهبود سلامت روان مراجعان خود عمل میکنند. با این تفاوت که در معنا و برگردان اصلی این دو کلمه به فارسی بهتر است psychotherapist را با معنای روان درمانگر شناخته که این فرد از روشهای مختلف در کمک به درمانگران خود برای مقابله با آسیبهای احساسی و روانی خود بهره میگیرند.
درحالی است که psychologist یا همان روانشناس فردی با عنوان پزشک حرفهای روان درمانی بوده که احساسات، عواطف و رفتارهای افراد را بررسی کرده و آنها را از طریق روشها و متدهای علمی تجزیه و تحلیل میکند.
از دست ندهید: لیست لغات زبان تخصصی برق
تفاوت
همانطور که در بالا ذکر گردید، «روانشناس» یا همان psychologist که آن را با نام روانکاو نیز میشناسند، یک پزشک حرفهای بهداشت روان است که احساسات و رفتارهای انسانی را از دیدگاه علمی تجزیه و تحلیل میکند. به نمونههای زیر نگاه کنید:
Psychologists use various methods to deal with human emotions.
روانشناسان از روشهای مختلفی برای مقابله با احساسات انسانها استفاده میکنند.
You are a licensed psychologist. You are expected to be more understanding towards the clients’ needs.
شما یک روانشناس تحصیلکرده هستید. از شما انتظار میرود که درک بیشتری نسبت به نیازهای مراجعین داشته باشید.
در حالی است که «روان درمانگر» یا همان psychotherapist یک پزشک بهداشت روان بسیار آموزش دیده است که از گفتار درمانی برای کمک به درمانجو برای حل مشکلات عاطفی و روانی خود استفاده میکند. به نمونههای زیر دقت کنید:
Is Mariah Johnson a psychotherapist?
آیا ماریو جانسون روان درمانگر است؟
I’m not sure whether Sigmund Freud was the first psychotherapist or psychoanalyst.
من مطمئن نیستم که زیگموند فروید اولین روان درمانگر یا روانشناس بوده باشد.
شباهت
هر دو این مشاغل دارای تحصیلات آکادمیک و مجوز حرفهای خواهند بود که با هدف کمک به بهبود سلامت ران افراد عمل میکنند.
باید دقت داشته باشید که هیچکدام از روان شناسها و یا روان درمانها مجاز به تحویز دارو برای بیماران خود نیستند و تجویز دارو منوط به دستور روان پزشک خواهد بود. به نمونههای زیر نگاه کنید:
Here is a list of all the certified psychologists provided by the Mental Health Organization.
در اینجا لیستی از تمام روان شناسان تایید شده توسط سازمان بهداشت روان ارائه شده است.
All psychotherapists are expected attend the meetings.
انتظار میرود همه روان درمانگران در جلسات حضور داشته باشند.
مطالعه کنید: لیست مخفف های انگلیسی
اصطلاحات نزدیک به psychology در انگلیسی
برخی از اصطلاحات روانشناسی در انگلیسی دارای شباهت املایی نزدیک به هم هستند که ممکن است همین موضوع زبان جویان را در ترجمه و معنی آنها دچار خطا کند. به همین دلیل لیستی از این کلمات مهم و پرکاربرد به همراه ذکر مثالی از آنها ارائه خواهد شد:
کلمه | معنی | مثال |
Psychology | روان شناسی | I will graduate from university next year with a degree in psychology.
سال آینده در رشته روان شناسی از دانشگاه فارغ التصیل خواهم شد |
Psychologist
|
روانشناس | Psychologists call this type of cognitive bias the Framing Effect.
روان شناسان این نوع از جهت گیری شناختی را اثر شناختی مینامند |
Psychological science
|
علم روانشناسی | In 2012 Psychological Science published a study.
در سال 2012 علم روانشناسی مقالهای را منتشر کرد |
Psychological medicine
|
پزشکی روانشناسی | So you were working in Auckland at the Department of Psychological Medicine.
بنابراین شما در اوکلند در بخش پزشکی روانشناسی کار میگردید |
psychological | بر پایه روانشناسی | Social proof is psychological.
ثبات اجتماعی از شاخه روانشناسی است |
psychoanalytic
|
روانکاوانه | “Can psychoanalytic therapy help a BPD patient?”
آیا درمان روانکاوی میتواند به بیمار بی پی دی کمک کند؟ |
psychotherapeutic | روان درمانی | 70-80% will get better with just psychotherapeutic intervention.
تا 80 -70 درصد فقط با مداخله روان درمانی بهتر میشوند |
Psychotherapy | روان درمانی | Psychotherapy has long recognised this distinction.
سالهاست که روان درمانی این نوع تمایزها را تشخیص داده است |
چند اصطلاح روانشناسی
در ادامه با برخی از پرکاربردترین اصلاحات روانشناسی به انگلیسی بیشتر آشنا خواهید شد:
- Tick-tock
برای انتقال احساس فوریت و یا فشار بر روی روان
- Chit-chat
برای توصیف موضوعات بی اهمیت
- Knick-knack
برای اشاره به ریزکاریهای و خرده مسائل
- Fiddle-faddle
برای رد کردن یا بی اهمیت شمردن چیزی
- Mumbo-jumbo
برای توصیف گفتار و یا نوشتاری که بی معنی است
- Willy-nilly
برای توصیف چیزی با مفهوم منفی
- Hocus-pocus
برای توصیف زرنگی یا چیره دستی
- Jibber-jabber
برای توصیف سخنان بی معنی
- Pitter-patter
برای انتقال احساس هیجان از چیزی
از دست ندهید: لغات رشته مهندس عمران به انگلیسی
- Razzle-dazzle
برای خودنمایی
ما در این مقاله اصطلاحات انگلیسی تخصصی روانشناسی را آوردهایم. شما میتوانید سوالات و نظرات خود را در قسمت کامنت با ما در میان بگذارید و همچنین میتوانید از مشاورین و مدرسین حرفهای ما کمک بگیرید.