آموزش فعل در فرانسه، مبحثیست که از همان ابتدای کار تا حتی در مباحث پیشرفته جزو آموزشهای لازم و ضروریست؛ زیرا “فعل” بخش مهم و اصلی هر جملهای به شمار میآید و برای ساخت سادهترین جمله به فعل و حتی گاهی به افعال گوناگونی نیازمند هستیم.
افعال در زبان فرانسوی به سه گروه تقسیم شده که گروه اول و دوم، باقاعده و گروه سوم، بیقاعده است که صرف هر یک گروه از این افعال با همدیگر متفاوت است.
در این مقاله، در کنار توضیح هر گروه از فعل، افعال مهم را به همراه معانیشان ذکر کرده و نکاتی را گوشزد میکنیم و همچنین چندین لیست از افعال را به ترتیب حروف الفبا در اختیار شما قرار دادهایم.
افعال گروه اول (باقاعده)
به تمامی افعالی که terminaison -er دارند (یعنی به er- ختم میشوند)، به غیر از فعل aller؛ افعال گروه اول میگوییم که نزدیک به ۹۰% از فعلهای فرانسوی را در بر میگیرند. مانند:
دوست داشتن / خوش آمدن |
aimer |
صدا زدن / نامیدن / زنگ زدن |
appeler |
رسیدن |
arriver |
به دنبال چیزی گشتن |
chercher |
شروع کردن |
commencer |
درخواست کردن / سوال کردن |
demander |
گوش دادن |
écouter |
بازی کردن |
jouer |
گذاشتن / رها کردن / ول کردن / سپردن |
laisser |
خوردن |
manger |
مطالعه کنید: انواع افعال دوضمیره در زبان فرانسه
صرف فعل
صرف فعل تمامی افعال گروه اول (به استثنا افعالی مانند envoyer که در ادامه توضیح میدهیم) همانند هم است و terminaisonهای مشابهی دارند.
terminaisonهای این افعال به صورت e, es, e, ons, ez, ent هستند. برای مثال :
دوست داشتن aimer
Nous aimons ما دوست داریم |
J’aime * من دوست دارم |
Vous aimez شما دوست دارید |
Tu aimes تو دوست داری |
Ils / Elles aiment
آنها / ایشان (مونث / مذکر) دوست دارند |
Il / Elle aime او (مونث / مذکر) دوست دارد |
*نکته :توجه داشته باشید برای افعالی مانند aimer, arriver یا habiter که با حروف صدادار و H muet شروع میشوند، Je به ‘J تبدیل میشود :
Je aime -> J’aime
Je arrive -> J’arrive
Je habite -> J’habite
صرف فعل envoyer و مشابه آن
افعالی که به oyer- ختم میشوند هم جزو گروه اول هستند اما صرف فعل آنها با حالت کلی متفاوت است. فعلهایی مانند :
که terminaisonهای این افعال به صورت oie, oies, oie, oyons, oyez, oient هستند. برای مثال :
فرستادن envoyer
Nous envoyons ما میفرستیم |
J’envoie
من میفرستم |
Vous envoyez شما میفرستید |
Tu envoies
تو میفرستی |
Ils / Elles envoient
آنها / ایشان (مذکر / مونث) میفرستند |
Il / Elle envoie او (مذکر / مونث) میفرستد |
لیست سایر افعال گروه اول
همان طور که پیش از این گفته شد، تقریبا ۹۰% فعلهای فرانسوی جزو گروه اول هستند که در این قسمت ما فقط لیست بخشی از آنها ذکر کرده و همچنین فعلهای مهمتر و پرکاربرد را با رنگی متفاوت مشخص میکنیم:
*جداول این مقاله به صورت افقی اسکرول میشوند.
rapporter با خود آوردن |
nager شنا کردن |
habiller لباس تن کسی کردن | enfermer احاطه کردن، زندانی کردن | chanter خواندن، آواز خواندن |
accepter پذیرفتن، قبول کردن، موافقت کردن |
refuser رد کردن، نپذیرفتن | nécessiter ایجاب کردن، مستلزم چیزی بودن | habiter سکونت کردن، اقامت کردن | ennuyer حوصله کسی را سر بردن | chercher جستجو کردن، گشتن |
accompagner همراهی کردن |
regarder نگاه کردن | nettoyer تمیز کردن، پاک کردن | habituer عادت دادن | enregistrer ثبت کردن، یادداشت کردن | classifier دستهبندی کردن | acheter خریدن |
rentrer بازگشتن، دوباره آمدن | nommer نامیدن، نام بردن | happer قاپیدن | enseigner یاد دادن، درس دادن | collecter جمع کردن | admirer تحسین کردن |
renverser واژگون کردن | notter نوشتن، یادداشت کردن | harasser از پا درآوردن | entrer وارد شدن | collectionner جمع کردن، جمعآوری کردن | adorer پرستیدن، عاشق (کسی یا چیزی) بودن، ستودن |
répéter تکرار کردن | obliger مجبور کردن | hésiter شک کردن، مردد بودن | envisager در نظر گرفتن، بررسی کردن، تصمیم داشتن | communiquer ارتباط برقرار کردن | adresser فرستادن، خطاب کردن |
réserver رزرو کردن | observer زیر نظر گرفتن | humer بوییدن، بو کردن | envoyer فرستادن | compléter کامل کردن، تمام کردن | affirmer تایید کردن، اظهار کردن، ثابت کردن |
respecter احترام گذاشتن، رعایت کردن | occuper مشغول بودن | humilier تحقیر کردن | espérer امیدوار بودن | condamner محکوم کردن | agacer اذیت کردن، دلخور کردن |
ressembler شبیه بودن | offenser توهین کردن، بیحرمتی کردن | hurler فریاد زدن، داد زدن | essayer تلاش کردن، امتحان کردن | connecter وصل کردن | aider کمک کردن، یاری دادن |
rester ماندن، باقی ماندن | organiser مرتب کردن، تدارک دیدن | identifier شناسایی کردن، تشخیص دادن | esquiver از زیر چیزی شانه خالی کردن | considérer در نظر گرفتن | ajouter اضافه کردن، افزودن |
retrouver دوباره پیدا کردن | oublier فراموش کردن | ignorer ندانستن، بیخبر بودن، اعتنا نکردن به | étudier مطالعه کردن، خواندن، یاد گرفتن | consulter مشورت کردن | allier متحد کردن، آمیختن |
rêver خواب دیدن، آرزو کردن | paniquer وحشت کردن | imiter تقلید کردن، ادای کسی را درآوردن | excuser بخشیدن، عفو کردن | contester اعتراض کردن (به چیزی) | allumer روشن کردن |
ronfler خُر و پُف کردن | parler حرف زدن، صحبت کردن | importer اهمیت داشتن، مهم بودن | exicter تحریک شدن، برانگیختن | continuer ادامه دادن | améliorer بهتر کردن، اصلاح کردن |
sauver نجات دادن | partager تقسیم کردن، شریک بودن | imposer تحمیل کردن | exister وجود داشتن، زنده بودن | copier کپی کردن | amuser سرگرم کردن |
sécher خشک کردن | participer شرکت کردن، شریک (سهیم) بودن | informer خبر دادن به، باخبر کردن، اطلاع دادن | expliquer توضیح دادن، شرح دادن | coucher خوابیدن | annoncer خبر دادن، اطلاع دادن، اعلام کردن |
sélectionner انتخاب کردن | passer گذشتن، رد شدن، رفتن، قبول شدن | inquiéter نگران کردن | exprimer بیان کردن | couper بریدن | annuler باطل کردن، لغو کردن، فسخ کردن |
sembler به نظر رسیدن | payer پرداخت کردن | insister اصرار کردن، پافشاری کردن، مُصِر بودن | fabriquer ساختن، درست کردن | créer خلق کردن، به وحود آوردن | apporter آوردن، تهیه کردن، فراهم آوردن |
séparer جدا کردن | penser فکر کردن، در نظر داشتن (قصد) | installer نصب کردن | fâcher عصبانی کردن | crier فریاد زدن | approcher نزدیک شدن |
signifier معنی دادن | pecer سوراخ کردن | inverser برعکس کردن | fatiguer خسته کردن | cuisiner آشپزی کردن | appuyer تکیه دادن (به چیزی)، حمایت کردن (از کسی) |
situer قرار دادن، جا دادن | persécuter زجر دادن، عذاب دادن | inviter دعوت کردن، درخواست کردن | féliciter تبریک گفتن به | danser رقصیدن | arrêter توقف کردن، جلوگیری کردن (از چیزی) |
tester امتحان کردن، آزمایش کردن | peser وزن کردن، وزن داشتن | jalouser حسادت کردن | fermer بستن، بسته شدن | décider تصمیم گرفتن | arriver رسیدن، آمدن، موفق شدن، اتفاق افتادن |
tirer کشیدن | placer قرار دادن، گذاشتن | jeter پرت کردن، دور انداختن | fêter جشن گرفتن، به گرمی استقبال کردن از | déclarer بیان کردن، اعلام کردن | assassiner کشتن |
tomber افتادن | pleurer گریه کردن | juger قضاوت کردن | filmer فیلمبرداری کردن | décorer تزیین کردن | attacher وصل کردن |
torturer شکنجه دادن | poser قرار دادن، گذاشتن، پرسیدن (سوال)، مطرح کردن | justifier توجیه کردن، ثابت کردن | fixer تعیین کردن، ثابت نگهداشتن، نصب کردن | découper بریدن، تکهتکه کردن | attarder دیر کردن، معطل کردن |
toucher لمس کردن | posséder مالک چیزی بودن، داشتن | kidnapper دزدیدن (آدمربایی) | flotter مردد بودن، شناور بودن | déjeuner صبحانه خوردن، ناهار خوردن | augmenter افزایش دادن، گران کردن |
tourner پیچیدن، چرخاندن | pousser رشد کردن، روییدن | klaxonner بوق زدن | fonctionner کار کردن | déterster متنفر بودن | baisser کم شدن، کاهش یافتن |
transférer انتقال دادن، جابهجا کردن | préférer ترجیح دادن | lâcher شل کردن، رها کردن | forcer مجبور کردن، فشار آوردن به | deviner حدس زدن، پیشبینی کردن | basculer واژگون شدن |
transformer تبدیل کردن | préparér آماده کردن، تهیه کردن | lever بلند کردن، بالا بردن | former ساختن، ایجاد کردن | dîner شام خوردن | baser بنا کردن |
transporter حمل کردن، انتقال دادن | présenter ارائه کردن، معرفی کردن، نشان دادن | libérer آزاد کردن، رها کردن | frapper زدن (ضربه زدن)، اصابت کردن، برخورد کردن | disposer مرتب کردن، آماده کردن | blesser زخمی کردن، مجروح کردن |
travailler کار کردن | prier دعا کردن | louer اجاره / کرایه کردن | gagner برنده شدن، به دست آوردن، درآمد داشتن | disputer دعوا کردن | bloquer مسدود کردن، بستن |
traverser گذشتن، عبور کردن | prononcer تلفظ کردن | manifester تظاهرات کردن | garder مواظبت کردن از، مراقبت کردن از | diviser جدا کردن، تقسیم کردن | bouger تکان خوردن |
trembler لرزیدن، نگران بودن | proposer پیشنهاد کردن، مطرح کردن | manquer از دست دادن، جای کسی یا چیزی خالی بودن، موفق نشدن | geler یخ زدن | donner دادن، بخشیدن | briller درخشیدن |
trouver پیدا کردن، یافتن | questionner سوال کردن، پرسیدن | marcher راه رفتن، قدم زدن | gêner اذیت کردن، ناراحت کردن | échouer به نتیجه نرسیدن، ناکام شدن | brûler سوختن |
tuer کشتن، به قتل رساندن | quitter ترک کردن، دست کشیدن از | mémoriser حفظ کردن، بهخاطر سپردن | glisser لیز خوردن، سُر خوردن | écouter گوش کردن | cacher پنهان کردن، مخفی کردن |
vérifier تایید کردن، بررسی کردن | raconter تعریف کردن، گفتن | menacer تهدید کردن | goûter چشیدن | élever تربیت کردن (آدم)، پرورش دادن (آدم) | calculer محاسبه کردن |
verser ریختن، برگرداندن | ramasser جمع کردن | mener با خود بردن | goutter قطرهقطره چکیدن | éloigner دور کردن | calmer آرام کردن |
voler دزدیدن | ranger مرتب کردن | monter بالا رفتن (از) | grouper دسته کردن، جمع کردن | emmener با خود بردن | causer باعث شدن، موجب شدن |
voyager سفر کردن | rappeler صدا کردن، فراخواندن، به خاطر آوردن | montrer نشان دادن | guider راهنمایی کردن، هدایت کردن | emporter با خود بردن | changer عوض کردن، تغییر دادن |
مطلب کاربردی: آموزش الفبای زبان فرانسه
افعال گروه دوم (باقاعده)
به طور کلی به افعالی که terminaison -ir دارند (یعنی به ir- ختم میشوند)، افعال گروه دوم میگوییم که نزدیک به ۳۰۰ فعل را در بر میگیرند. مانند :
رفتار کردن / عمل کردن |
agir |
آگاه کردن / باخبر کردن |
avertir |
انتخاب کردن |
choisir |
تمام کردن / به پایان رساندن |
finir |
غذا دادن |
nourrir |
اطاعت کردن |
obéir |
تنبیه کردن |
punir |
فکر کردن |
réfléchir |
موفق شدن / به نتیجه رسیدن |
réussir |
تحمل کردن |
subir |
صرف فعل
صرف فعل تمامی افعال گروه دوم (به استثنا فعل haïr که در ادامه توضیح میدهیم) همانند هم است و terminaisonهای مشابهی دارند.
terminaisonهای این افعال به صورت is, is, it, issons, issez, issent هستند. برای مثال :
تمام کردن / به پایان رسیدن finir
Nous finissons ما تمام میکنیم |
Je finis
من تمام میکنم |
Vous finissez شما تمام میکنید |
Tu finis تو تمام میکنی |
Ils / Elles finissent
آنها / ایشان (مونث / مذکر) تمام میکنند |
Il / Elle finit او (مونث / مذکر) تمام میکند |
مطلب مرتبط: حروف صدا دار و بی صدا در زبان فرانسه
صرف فعل haïr
این فعل به ïr- ختم میشود و جزو گروه دوم است اما صرف فعلش با حالت کلی، کمی متفاوت است و باید حتما به اَکسانِ آن (accent tréma) توجه کنید.
terminaison این نوع فعل فقط برای اول، دوم و سوم شخص جمع، متفاوت و به صورت ïssons, ïssez, ïssent است :
haïr متنفر بودن / بیزار بودن
Nous haïssons |
Je hais |
Vous haïssez |
Tu hais |
Ils / Elles haïssent |
Il / Elle hait |
لیست سایر افعال گروه دوم
باید دقت داشته باشید که بسیاری از افعالی که به ir- ختم میشوند صرفا جزو گروه دوم نیستند و بسیاری از آنها بیقاعده و در گروه سوم افعال جای دارند، در این لیست تعدادی از افعال گروه دوم را ذکر کردهایم :
*جداول این مقاله به صورت افقی اسکرول میشوند.
réunir جمع کردن، گرد هم آوردن |
fleurir گُل دادن، شکفتن | arrondir گِرد کردن، رُند کردن | accomplir انجام دادن، تمام کردن، اجرا کردن |
rougir سرخ شدن، قرمز شدن | garantir ضمانت کردن، تضمین کردن، تایید کردن | bâtir ساختن، بنا کردن | affranchir آزاد کردن، رها کردن |
trahir خیانت کردن، لو دادن، فاش کردن | grandir بزرگ شدن، گسترش یافتن | convertir تبدیل کردن، عقیده کسی را عوض کردن | agrandir بزرگ کردن، توسعه دادن |
unir متحد کردن، پیوند دادن، به ازدواج هم درآوردن | remplir پُر کردن | définir تعریف کردن |
applaudir تشویق کردن، دست زدن (برای کسی) |
افعال گروه سوم (بیقاعده)
مهمترین افعال گروه سوم etre, avoir, aller و faire هستند و باقی آنها دارای terminaisonهای ir- و oir- و re- هستند.
مطالعه کنید: روزهای هفته، ماهها و فصلها در زبان فرانسوی
صرف افعال
être بودن
Nous sommes ما هستیم |
Je suis
من هستم |
Vous êtes شما هستید |
Tu es
تو هستی |
Ils / Elles sont
آنها / ایشان (مذکر / مونث) هستند |
Il / Elle est او (مذکر / مونث) هست |
avoir داشتن
Nous avons ما داریم |
J’ai من دارم |
Vous avez شما دارید |
Tu as تو داری |
Ils / Elles ont
آنها / ایشان (مذکر / مونث) دارند |
Il / Elle a او (مذکر / مونث) دارد |
aller رفتن
Nous allons ما میرویم |
Je vais
من میروم |
Vous allez شما میروید |
Tu vas
تو میروی |
Ils / Elles vont
آنها / ایشان (مذکر / مونث) میروند |
Il / Elle va او (مذکر / مونث) میرود |
faire انجام دادن
Nous faisons ما انجام میدهیم |
Je fais
من انجام میدهم |
Vous faites شما انجام میدهید |
Tu fais
تو انجام میدهی |
Ils / Elles font
آنها / ایشان (مذکر / مونث) انجام میدهند |
Il / Elle fait او (مذکر / مونث) انجام میدهد |
همانطور که قبلا گفته شد افعال گروه سوم، بیقاعده هستند و هر کدام از آنها صرف فعل متفاوتی با دیگری دارند؛ در نتیجه هیچ چارهای به جز حفظ کردن صرف فعل آنها نیست. در ادامه، بخشی از آنها را در دو لیست ذکر کرده و مهمترین و پرکاربردترینشان را مشخص میکنیم.
لیست افعال با terminaison ( ir- و oir- )
*جداول این مقاله به صورت افقی اسکرول میشوند.
souffrir رنج کشیدن، تحمل کردن |
pouvoir توانستن، ممکن بودن | mentir دروغ گفتن | devenir شدن | abstenir امتناع کردن، صرفنظر کردن |
soutenir حمایت کردن از، پشتیبانی کردن از | recevoir دریافت کردن، قبول کردن، پذیرفتن | mourir مُردن، نابود شدن، از بین رفتن | devoir موظف بودن | acquérir کسب کردن، به دست آوردن، صاحب شدن |
souvenir به یاد آوردن، به خاطر آوردن | revenir دوباره آمدن، برگشتن | nuire آزار دادن، اذیت کردن | dormir خوابیدن | apercevoir فهمیدن، دریافتن، یک نظر دیدن |
survenir پیش آمدن، روی دادن | revoir دوباره دیدن، مرور کردن | offrir هدیه دادن، پیشنهاد کردن | émouvoir تحت تاثیر قرار دادن، به هیجان درآوردن | appartenir متعلق بودن، مربوط بودن |
valoir ارزیدن، ارزش داشتن | savoir دانستن، بلد بودن خبر داشتن از، مطلع بودن از | ouvrir باز کردن | entretenir نگه داشتن، گفتگو کردن با | asseoir نشاندن، مستقر کردن |
venir آمدن | sentir احساس کردن، بو کردن | parcourir طی کردن، پیمودن | falloir بایستن، لازم بودن، ضرورت داشتن | contenir محتوی چیزی بودن، شامل بودن |
voir دیدن، دریافتن، فهمیدن | servir خدمت کردن به، به درد کسی یا کاری خوردن | partir رفتن، راهی شدن، حرکت کردن | fuir فرار کردن، دررفتن | cueillir چیدن، کندن |
vouloir خواستن، قصد داشتن | sortir خارج شدن، بیرون رفتن | pleuvoir باران باریدن | intervenir پادرمیانی کردن، نقش داشتن |
couvrir پوشاندن، پنهان کردن، حفاظت کردن |
لیست افعال با terminaison ( -re )
*جداول این مقاله به صورت افقی اسکرول میشوند.
répondre جواب دادن |
naître به دنیا آمدن، متولد شدن، پدید آمدن | dire گفتن | connaître شناختن، بلد بودن، دانستن، آشنا بودن با | absoudre بخشیدن، عفو کردن |
rire خندیدن | peindre رنگ کردن، نقاشی کردن، کشیدن | écrire نوشتن | construire ساختن، بنا کردن | apprendre یاد گرفتن، آموزش دیدن، اطلاع دادن |
satisfaire راضی کردن | perdre گم کردن، از دست دادن | élire انتخاب کردن، برگزیدن | corrompre خراب کردن، ضایع کردن | atteindre رسیدن به، دست یافتن به |
suivre دنبال کردن، پیروی کردن، تبعیت کردن | permettre اجازه داشتن، گذاشتن | entendre شنیدن، گوش دادن، درک کردن، متوجه شدن | craindre ترسیدن از، نگران بودن | attendre منتظر بودن، توقع داشتن |
survivre زنده ماندن | plaindre دلسوزی کردن | étendre خاموش کردن | croire گمان کردن، تصور کردن، باور کردن، عقیده داشتن | battre زدن، کوبیدن |
suspendre به تعویق انداختن، آویزان کردن | prendre برداشتن، گرفتن، خوردن | inscrire ثبتنام کردن، ثبت کردن | cuire پختن (از گرما) | boire نوشیدن |
traduire ترجمه کردن، برگرداندن | reconnaître شناختن، بجا آوردن | joindre وصل کردن، متحد کردن | décrire وصف کردن، شرح دادن | combattre جنگیدن، مبارزه کردن |
transmettre انتقال دادن، پخش کردن | rejoindre پیوستن، محلق شدن، رسیدن | lire خواندن، مطالعه کردن | défendre دفاع کردن، حمایت کردن، حفاظت کردن | comprendre فهمیدن، دریافتن |
vendre فروختن | relire دوباره خواندن، بازخوانی کردن | mettre گذاشتن، قرار دادن، تن کردن، پوشیدن، افزودن به | dépendre بستگی داشتن، وابسته بودن | conclure پایان دادن |
vivre زندگی کردن | rendre پس دادن، برگرداندن، دادن | mordre گاز گرفتن، نیش زدن | descendre پیاده شدن، پایین آمدن |
conduire رانندگی کردن |
سخن پایانی
مبحث فعل و صرف فعل در زبان فرانسوی میتواند از مباحث مشکل به شمار آید اما طبیعتا به مرور زمان و تمرین و تکرار و بهخصوص با استفاده از آنها در جملات مختلف در مکالمه و نوشتن متون میتواند کار را برای شما راحتتر کند.
در خصوص گروه اول و دوم افعال، شما فقط یک قاعده کلی را حفظ میکنید اما در خصوص گروه سوم که همه افعال بیقاعده هستند و همان طور که گفته شده چارهای به جز حفظ کردنشان نیست، مخصوصا اینکه بسیاری از افعال مهم در گروه سوم جای دارند. در نتیجه پیشنهاد میکنیم در همین ابتدای راهتان، تمرین کردن صرف افعال را شروع کرده و در اولویت آموزشهای خود قرار دهید.