“من خوشحالم!” بیایید باهم یاد بگیریم تا این عبارت را به 30 شکل مختلف در انگلیسی بگوییم، چون جملهی سادهی “I′m happy” دیگر خیلی وقت است که از مُد افتاده است.
در این سری از مقالات سایت آکادمی روان میخواهیم باهم راههای جذابتر و باحالتری برای گفتن کلمهی خوشحال یا عبارت “من خوشحالم” را در انگلیسی یاد بگیریم، پس خواندن این مقالهی کاربردی و کوتاه را از دست ندهید.
من خوشحالم در انگلیسی
1. Chuffed (informal: غیر رسمی)
I am absolutely chuffed with the present you gave him. He really wanted that.
من حقیقتا از کادویی که تو بهم دادی خوشحالم. من واقعا آن را میخواستم.
2. In seventh heaven
I’m in seventh heaven now that I finally got accepted to Stanford University!
من از اینکه بالاخره در دانشگاه استنفورد پذیرفته شدم به شدت خوشحالم!
مطالعه کنید: 20 راه پیشنهاد دادن به انگلیسی
3. On top of the world
Ever since I started exercising, I’ve been feeling on top of the world.
از وقتی که ورزش کردن را شروع کردهام، خیلی خیلی خوشحالم.
4. On cloud nine
I have been on cloud nine ever since she won the lottery.
من از وقتی که او لاتاری برنده شدهاست بسیار خوشحال و ذوقزدهام.
5. Elated
I was elated at the news that she was going to have a grandchild.
من از خبر اینکه او دارد نوهدار میشود بسیار خوشحال شدم.
6. Walking on air
Oscar said that after getting married, he feels as if he is walking on air.
اُسکار گفت که بعد از ازدواج، او احساس میکند که انگار دارد روی ابرها سیر میکند (یعنی خیلی خوشحال است).
مطلب کاربردی: لغات و عبارات مربوط به بیان احساسات در انگلیسی
7. Jolly
Everybody was in a very relaxed and jolly mood.
همه بسیارخوشحال و ریلکس بودند.
8. Jovial
He addressed me in a jovial manner.
او به طرزی خوشحال من را مورد خطاب قرار داد.
9. Ecstatic
The crowd was ecstatic and cheered wildly.
جمعیت بسیار خوشحال بودند و از خوشحالی فریاد میزدند.
10. Cheerful
A party before Christmas is just what you need to get you ready for the festive season. Everybody was cheerful.
یک جشن قبل از کریسمس تنها چیزی است که برای آماده کردنت برای فصل شادمانی نیاز داری. همه خوشحال بودند.
11. Glad
I’m glad you got the job and really hope it’s working out for you.
من از اینکه تو شغل پیدا کردی خوشحالم و امیدوارم به دردت بخورد. (حواستان باشد! وقتی از کلمهی glad استفاده میکنید، تنها زبانی خوشحالی خود را بیان میکنید ولی احساسات یا ذوقزدگی از خود نشان نمیدهید.)
12. Joyful
Christmas is a joyful occasion for children.
کریسمس یک رویداد شاد برای کودکان است.
از دست ندهید: مکالمه و اصطلاحات انگلیسی در کافی شاپ
13. Buoyant
I′m in a buoyant mood.
من خوشحالم.
14. Over the moon
I’m feeling over the moon because my parents are visiting for the first time in five years.
من دارم از خوشحالی روی ابرها سیر میکنم چون پدر و مادرم قرار است برای اولین بار بعد از 5 سال به دیدنم بیایند.
15. Delighted
I’m delighted to hear your news. You’re getting married! That’s really good news.
من از شنیدن خبر تو خیلی خوشحالم. تو داری ازدواج میکنی! این واقعا خبر خوبیست.
16. Contented
I felt warm, cozy, and contented.
من گرم، راحت و خوشحال بودم (این کلمه بیشتر به معنی رضایت داشتن از چیزی است).
خوشحال در انگلیسی
1. Content
Andy was a good husband and Nicky was clearly very content.
اندی شوهر خوبی بود و نیکی بسیار راضی و خوشنود بود.
2.Thrilled
I’m thrilled with what I heard, I’m getting a promotion, I’m getting an increase in salary!
من از خبری که شنیدم بسیار هیجانزده و خوشحالم. من دارم ترفیع میگیرم و حقوقم افزایش پیدا میکند.
مطلب کاربردی: 60 لغت و اصطلاح انگلیسی مربوط به عصبانیت
3. Tickled pink
My mother was really tickled pink when she got flowers and chocolates on Mother ′s day.
مادرم خیلی خوشحال شد وقتی که برای روز مادر شکلات و گل گرفت.
4. Pleased (a bit formal: کمی رسمی)
Oh, I’m really pleased, you got the job. We were worried that you would be without a job.
اُه، من خیلی از اینکه کار پیدا کردی خوشحالم. ما نگران بودیم که تو شغلی پیدا نکنی.
5. Radiant
She looked radiant in a white silk dress.
او در لباس سفید ابریشمی خوشحال بنظر میرسید.
6. Joyous
This was a joyous occasion for us; we were delighted that our friends and family were there.
این یک رویداد شادمانی برای ما بود، ما از اینکه خانواده و دوستان ما آنجا بودند بسیار خوشحال بودیم.
7. Merry
He is a lovely man with merry eyes.
او مردی دوستداشتنی با چشمانی شاد است.
8. Jubilant
The fans were in jubilant mood as they left the stadium.
طرفداران بسیار خوشحال بودند وقتی که استادیوم را ترک کردند.
9. Lively
He is a lively child.
او بچهی خوشحالی است.
مطالعه کنید: 200 عبارت انگلیسی برای تشویق و تحسینکردن
10 Overjoyed
He was overjoyed to see his mother again.
او از دیدن دوبارهی مادرش بسیار خوشحال است.
11. Beaming
He is a beaming person.
او فرد خوشحالی است.
12. Blissful
I am so blissful to stay here- sea, sun and good food.
من خیلی از اینکه اینجا بمانم خوشحالم- دریا، خورشید و غذای خوب.
13. In a good mood
I was in a good mood when I got home.
من وقتی به خانه رسیدم خوشحال بودم.
بیشتر مطالعه کنید: 400 اصطلاح انگلیسی همراه با معنی
14. Jocular
He sounded in a jocular mood.
او بنظر میرسید که خوشحال است.
سخن پایانی
“من خوشحالم” یا کلمهی خوشحال در انگلیسی جزو رایجترین و پرکاربردترین عبارات و کلمات هستند به همین دلیل در این مقاله تلاش کردیم تا لیستی از کلماتی که میتوانید به جای happy استفاده کنید را برایتان بیاوریم. در مواقع مختلفی که میخواهید بگویید “من خوشحالم” از این کلمات استفاده کنید تا حرفهایتر بنظر برسید.