جستجو کردن
بستن این جعبه جستجو.

50 کالوکیشن‌ فعل Go + مثال و ویدیو

کالوکیشن go

فعل Go یکی از فعل‌های پرکاربرد زبان انگلیسی به معنی «رفتن» است اما گاهی اوقات با کلمات مختلف که ترکیب می‌شود معانی متفاوتی پیدا می‌کند. در این مقاله، نخست کالوکیشن‌های فعل بسیار پرکاربرد go را آورده‌ایم و سپس برای درک بهتر مطالب جدید، نمونه جمله‌هایی را نیز در این مقاله قرار داده‌ایم که برای یادگیری بهتر موثر هستند. با ما همراه باشید.

کالوکیشن به چه معناست؟

Collocation یا هم‌آیند، ترکیبی از کلمات قابل پیش‌بینی است که همراه هم استفاده می‌شوند و یک عمل یا اسمی را توضیح می‌دهند. برای مثال در زبان انگلیسی، برای اشاره به غذای فست‌فود، از کالوکیشن Fast-Food استفاده می‌کنیم.نکته اینجاست که هم‌آیندها می‌توانند با صفت، قید، فعل و اسم ساخته شوند و محدودیتی ندارند.

لیست کالوکیشن‌های Go

لیست کالوکیشن‌های go

Go home         به خانه رفتن
Go astray گمراه شدن
Go bad غذا یا نوشیدنی‌ای خراب شدن و قابل خوردن یا نوشیدن نبودن
Go downtown به مرکز شهر رفتن
Go bankrupt ورشکسته شدن
Go North به شمال رفتن
Go deaf ناشنوا شدن
Go missing مفقود شدن
Go on a date به قرار عاشقانه رفتن
Go on a picnic یه پیک‌نیک رفتن
Go on foot پیاده رفتن
Go insane (idiom) دیوانه شدن
Go abroad به خارج از کشور رفتن
Go quiet امن و آسوده خاطر بودن
Go smoothly به راحتی رفتن
Go overseas خارج از کشور رفتن
Go out of fashion از مد افتادن
Go to the party به جشن رفتن
Go South  از اعتبار افتادن
Go to the bank به بانک رفتن
Go to cinema به سینما رفتن
Go to hike به پیاده‌روی رفتن
Go crazy دیوانه شدن،عصبانی شدن
Go shopping به خرید رفتن
Go for a cup of coffee قهوه خریدن
Go to take rest استراحت کردن
Go to right به سمت راست رفتن
Go for a ride به گردش(با ماشین یا وسیله نقلیه دیگر شخصی)رفتن
Go to left به سمت چپ رفتن
Go for a swim به شنا رفتن
Go fishing به ماهیگیری رفتن
Go blind نابینا شدن
Go for a run رفتن برای دویدن
Go to a mountain کوه رفتن
Go to the beach ساحل رفتن
Go to a lake به دریاچه رفتن
Go to a port به بندر رفتن
Go to the airport به فرودگاه رفتن
Go to supermarket به فروشگاه  رفتن
Go for a safari به سیاحت رفتن
Go to an adventure ماجراجویی کردن
Go to a cruise به کشتی تفریحی رفتن
Go to a trip به سفر رفتن
Go to a meeting به ملاقات رفتن
Go to prison به زندان رفتن
Go for holiday به تعطیلات رفتن
Go to conference به کنفرانس رفتن
Go to a gig سرکار رفتن
Go to concert کنسرت رفتن
Go mad عصبانی شدن
Go to Africa به آفریقا(اسم کشور دیگری را هم می‌توانید بگویید) رفتن
Go to college به دانشکده رفتن

مثال با کالوکیشن‌ Go

در این قسمت، برای اینکه کالوکیشن‌ها بیشتر در ذهن شما بمانند، یک سری جمله مثال زده‌ایم. پیشنهاد ما این است که خودتان هم به صورت جداگانه با هم‌آیندها جمله‌سازی کنید.

مثال کالوکیشن‌ Go

  1. Go abroad

I think we should go abroad on holiday this year.

فکر می‌کنم امسال باید برای تعطیلات به خارج از کشور برویم.


مطالعه کنید: 40 کالوکیشن فعل do + مثال

  1. Go astray

John will go astray if he becomes friends with Jack.

اگر جان با جک دوست شود، گمراه خواهد شد.


  1. Go bad

The milk will go bad if it is not kept in the fridge.

اگر شیر در یخچال نگهداری نشود خراب می‌شود.


  1. Go bald

Many men go bald at an early age.

بسیاری از مردان در سنین پایین طاس می شوند.


  1. Go bankrupt

. The company is about to go bankrupt.

این شرکت در شرف ورشکستگی است.


مطلب کاربردی: 70 کالوکیشن make + مثال

  1. Go blind

The old cat is starting to go blind.

گربه پیر در حال کور شدن است.


  1. Go crazy

The old man is going to go crazy.

پیرمرد دیوانه خواهد شد.


  1. Go deaf

Many old people go deaf.

بسیاری از سالمندان ناشنوا می‌شوند.


  1. Go fishing

I would like to go fishing this weekend.

من دوست‌دارم که این هفته به ماهیگیری بروم.


مطلب بسیار کاربردی: کالوکیشن‌های فعل get در انگلیسی + مثال

  1. Go insane (idiom)

If you don’t stop making that noise, I’m going to go (completely) insane !

اگر آن صدا را متوقف نکنید، من (کاملاً) دیوانه خواهم شد!


  1. Go mad/angry

My parents will go mad if they catch me smoking.

اگر پدر و مادرم در حال سیگار کشیدن من را بگیرند، دیوانه خواهند شد.


  1. Go missing

Cats often go missing in the city.

گربه‌ها اغلب در شهر گم می‌شوند.


مثال go on a date

  1. Go on a date

He called me and we’re going on a date next Saturday night.

او با من تماس گرفت و شنبه شب آینده قرار است قرار بگذاریم.


از دست ندهید: کالوکیشن‌ های زمان یا time در انگلیسی

  1. Go on a picnic

We could go on a picnic today.

ما می‌توانستیم امروز به پیک‌نیک برویم.


  1. Go on foot

I don’t have a car, so I will go on foot.

من ماشین ندارم، بنابراین پیاده خواهم رفت.


  1. Go online

Go online and learn about writing correct English.

آنلاین شو و درباره درست‌نویسی به زبان انگلیسی یاد بگیر.


  1. Out of business

The farmer is going out of business.

کشاورز دارد از کار بیکار می‌شود.


  1. Go out of fashion

Blue jeans never seem to go out of fashion.

به نظر می رسد شلوار جین آبی هرگز از مد نمی افتد.


  1. Go overseas

I often go overseas on business trips.

من اغلب برای سفرهای کاری به خارج از کشور می روم.


  1. Go quiet

Everyone went quiet when he walked in.

وقتی او وارد شد همه ساکت شدند.


  1. Go sailing

I like to go sailing at the weekend.

من دوست دارم آخر هفته به قایقرانی بروم.


  1. Go smoothly

Elections don’t always go smoothly in developing countries.

انتخابات همیشه در کشورهای در حال توسعه به آرامی پیش نمی‌رود.


بیشتر مطالعه کنید: 500 کالوکیشن انگلیسی (collocation) + معنی

  1. Go to the beach/to the movie

. I want to go to the beach with my friends at weekend.

. من می خواهم آخر هفته با دوستانم به ساحل بروم.


  1. Go to war

I hope we don’t go to war.

امیدوارم وارد جنگ نشویم.


 

سخن پایانی

امیدواریم که این مقاله برای شما مفید بوده باشد. اگر شما هم‌آیند دیگری با فعل go می‌شناسید، برایمان دیدگاه بگذارید. همچنین می‌توانید با هم‌آیندها جمله بسازید و با ما به اشتراک بگذارید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اشتراک گذاری مقاله در:
پرفروش‌ترین دوره‌ها
در کنار شما هستیم

برای مشاوره و ثبت‌نام اطلاعات خود را وارد کنید

با استفاده از یکی از راه‌های زیر باما در تماس باشید.