از هر چیز هم که بگذریم، باز سخن از هنر از هر چیزی خوشتر است. برای برخی از افراد طرفدار هنر، هیچ چیز برایشان سطح بالاتر یا خوشایندتر از داشتن آگاهی و دانش در مورد هنر نیست؛ بهعلاوه دانستن چگونگی توصیف آن نیز از جایگاهی ویژهای برخوردار است.
هرچند صحبتکردن و نظردادن در مورد هنر و آثار هنری تا حد زیادی سلیقهای است و به نظر شخصی هر فردی بستگی دارد، اما اینکه بدانید که هنگام نگاهکردن به آثار هنری یا بازدید از یک نمایشگاه چگونه و چطور آنها را توصیف و در مورد آنها صحبت کنید، یک مهارت سودمند و تاثیرگذار است.
در این سری از مقالات سایت آکادمی روان میخواهیم در مورد هنر و گروههای مختلف آن، لغات و عبارات برای توصیف و اصطلاحات مرتبط به هنر در زبان انگلیسی را با هم بررسی کنیم و یاد بگیریم؛ پس اگر علاقهمند به این موضوع هستید تا آخر این مقاله پرکاربرد با ما همراه باشید.
هنر در انگلیسی را میتوان به 6 گروه تقسیم کرد
مطالب کاربردی: اصطلاحات انگلیسی تخصصی روانشناسی
مبحث هنر در انگلیسی را میتوان به 6 زیرگروه تقسیم کرد که بدین ترتیب انواع فعالیتهای هنری در آنها قرار میگیرند.
- Fine Art (هنرهای زیبا)
این گروه از هنر صرفا شامل کارها و آثاری است که به دلیل زیبایی یا مبحث زیبایی شناختی توسط هنرمند (artist) به وجود میآیند.
آثاری که در این گروه قرار میگیرند شامل :
- Paintings : نقاشیهای با رنگهای روغنی، آبرنگ، جوهر، موم آبشده، رنگهای اَکریلیک (acrylics) و گوآش.
- Drawings : نقاشیهای با ذغال، گچ، مداد شمعی، پاستل، مداد یا خودکار.
- Printmaking : نقاشیهای روی چوب و سنگ، با استفاده از شابلون، حکاکی و … .
- Sculpture : مجسمهسازی، سنگ یا برنزتراشی، کوزه و سفالگری و … .
- Calligraphy : خطاطی و خوشنویسی
- Visual Art (هنرهای دیدنی یا بصری)
این گروه از هنر، علاوه بر آثاری که در گروه بالا ذکر شد شامل موارد زیر نیز است.
- New media : تصاویر کامپیوتری و دیجیتال، هنرهای مجازی واینترنتی، بازیهای کامپیوتری، تصاویر و برنامههای سه بعدی و … .
- Photography (عکاسی)
- Environmental art (هنرهای مرتبط با محیط اطراف و زندگی)
- Contemporary : آثار معاصر مانند هنر اختلاط رنگها (collage)، آثار مفهومی (conceptual art) و … .
- Plastic Art (صنایع پلاستیکی یا قالبی)
این گروه از هنر تنها شامل اجسام و آثار پلاستیکی نیست. بلکه منظور همان آثار قالب یا فرمگرفته (ماده پِرسی) است که شامل آثار سه بعدی مانند چوب، سفال، سنگ، فلز، کاغذ و گچ است.
برای یادگیری تخصصی زبان انگلیسی لازم است که اصطلاحات انگلیسی را بیاموزید و آن را در مکالمه خود استفاده کنید. آکادمی روان این آموزش را در قالب پکیج آموزشی یادگیری اصطلاحات انگلیسی در اختیار شما زبان آموزان قرار داده است که میتوانید از طریق لینک “دوره یادگیری اصطلاحات انگلیسی” در دوره ثبتنام کنید.
- Performance Art (هنرهای نمایشی)
این گروه از هنر به اجراهای عمومی که معمولا در سالن تاتر انجام میشود، اشاره دارد و شامل موارد زیر است.
- Traditional performance Art (هنرهای نمایشی سنتی) : تاتر، اُپرا، کنسرت و اجراهای مربوط به موسیقی و باله.
- Contemporary performance Art (هنرهای نمایشی معاصر) : پانتومیم (mime)
- Applied Art
دراین گروه از هنر، به استفاده از هنرهای زیبا در کنار شغلهای متفاوت میتوان اشاره کرد. هدف این آثار مرتبط کردن لوازم و اجسام کاربردی روزانه با هنرهای زیباست؛ مانند معماری، هنرهای کامپیوتری، طراحی گرافیک، عکاسی، طراحی صنعتی، طراحی مُد و طراحی داخلی است.
- Decorative Art (هنرهای زینتی)
هنرهای زینتی یا آذینی به آثارهایی که اصولا برای دکور یا دیزاین و طراحی مکان یا چیزهای خاصی استفاده میشوند، اشاره دارد؛ مانند جواهرات، سرامیک و موزائیک.
نمونههای دیگر از این آثار را میتوان روی برخی لیوانها، سفالها، کاشیها، چوب و فلزات، لوازم خانه و شیشههای رنگی نیز پیدا کرد. طراحان داخلی غالبا از این نوع آثار هنری استفاده میکنند.
لغات و عبارات کلیدی برای توصیف هنر (art) به انگلیسی
شاید خیلی از افراد فکر کنند که پیوستن به مکالمهای در مورد هنر کار بسیار آسانی است، کافی است مطمئن شوید که همه را عزیزم (darling) صدا بزنید و نظرات عجیب غریب و شوککننده بدهید، به صورتی هیچکس حتی خودتان هم نفهمید چه میگویید.
البته که این تفکرات، کلیشهای بیش نیستند. بهترین راه برای اعتماد به نفس داشتن برای صحبت در مورد آثار هنری، این است که کلمات و عبارات رایج و کلیدی در دنیای هنر را یاد بگیرید.
از دست ندهید: عاشقتم به انگلیسی
کلمات و عبارات برای توصیف نکات مثبت آثار هنری به انگلیسی
Moving | بسیار موثر و تاثیرگذار، محرک |
Evocative | مهیج، با نگاه کردن به آن احساس یا خاطرهای در ذهن بیننده یادآوری میشود. |
Visionary | رویایی، خیالی، الهامشده |
Really spoke to me | این اصطلاح زمانی استفاده میشود که آن اثر شبیه تجارب زندگی بیننده باشد و او آن را به راحت درک کند. |
کلمات و عبارات برای توصیف نکات منفی آثار هنری به انگلیسی
Disturbing | مضطربکننده، آشفتهکننده، ناراحت یا نگرانکننده |
Derivative | کپیشده، اثر هنری که اصل و اوریجینال نیست. |
Amateurish | ناشی و آماتوروار |
Left me cold | این عبارت زمانی استفاده میشود که از دیدن یک اثر هنری هیچ احساس یا نظری نداشته باشید. |
و هنگامی که میخواهید نظرات خنثی و بیطرفی در مورد یک آثار هنری بدهید، میتوانید از کلمات و عبارات زیر استفاده کنید.
Bold/ delicate | خشن و جسور، ظریف و لطیف |
Controversial | جدالآمیز، زمانی که افراد نظرات متفاوتی در مورد یک موضوع یا یک اثر دارند. |
Instagrammable | این اصطلاح زمانی استفاده میشود که مردم بخواهند با یک اثر هنری عکس بگیرند و آن را در فضای مجازی منتشر کنند. |
A bit out there | عجیب و غریب بودن، به سختی فهمیدن منظور یا مفهوم چیزی |
از دست ندهید: 10 اپلیکیشن برتر آموزش زبان انگلیسی
عبارات و کلمات رایج در مورد هنر به انگلیسی
Abstract | هنر انتزاعی (اثری که بیش از آنکه ظاهر یک جسم یا چیزی را نشان دهد، نشاندهنده عقیده یا احساسات هنرمند است.) |
Aesthetic | ظریف طبع، مرتبط با مبحث زیبایی شناختی |
Avant–garde | سبک پیشرو و موجد (آثاری که نظرات و عقاید جدید و مدرن را به تصویر میکشند و گاهیاوقات سورپرایزکننده هستند.) |
Cubism | سبکی در هنر که در آن برای کشیدن تصاویر اجسام یا انسانها، از اشکال هندسی استفاده میشود. |
Minimalism | سبک مینیمالیسم، در این سبک از هنر تصاویر به سادهترین حالت ممکن کشیده میشوند؛ به عنوان مثال ممکن است که تنها از یک رنگ خاص یا طرحهای اولیه در کل اثر استفاده شود. |
Postmodern | اشاره به سبک postmodern دارد. |
Realism | آثار هنری که شامل تصاویری واقعی از زندگی روزمره هستند. |
Seminal | اثری بسیار مهم و تاثیرگذار در آثاری که قرار است بعد از آن تولید شوند. |
Complementary colors | رنگهای مکمل |
Contrasting colors | رنگهای متضاد و مخالف |
Harmonious colors | رنگهایی که با هم هارمونی دارند. |
Vivid | واضح و زنده |
Garish colors | رنگهای زننده و دارای زرق و برق زیاد |
Tone | درجه تیرگی و روشنی رنگها در یک اثر هنری |
Composition | هماهنگی بین اشکال و رنگها در یک اثر هنری |
Texture | بافت، تار و پود |
Mood or atmosphere | فضا و جو یک اثر هنری، بستگی به رنگها و هدف و احساسات هنرمند نیز دارد. |
Still life | اشیا بیجان، اثر هنری شامل تصاویر اجسام بیجان مانند گلدان و میوه |
Art gallery | گالری آثار هنری |
Exhibit / exhibition | نمایشگاه |
Display | نمایشگاه |
Frame | قاب، قابگرفتن |
Auction | مزایده |
Critic | منتقد |
Collector | مجموعهدار |
Auctioneer | مزایدهکننده، دلال حراج |
Auction room | اتاق مزایده |
از دست ندهید: عبارات و مکالمه انگلیسی در [کلاس و مدرسه] + ویدئو
Installation | چیدمان نمایشگاه یا یک مکانی |
Bit | قیمت پیشنهاددادن یا قیمت پیشنهادی |
Outbid | قیمت بالاتری پیشنهاددادن |
Artwork / piece of art | اثر هنری |
Promoter | بانی |
Artist | هنرمند |
Restore | ترمیمکردن |
Conservator | ترمیمکننده |
Lowbrow | سطح پایین |
Highbrow | سطح بالا |
Stylistic | سبکی |
Nude | هنر برهنه |
Subject matter | سوژه |
Figurative | تصویری، هنری، کنایه ای (هنگامی که هنرمند بخواهد از طریق تصاویر و هنر منظور یا ایدهی خاصی را به مخاطب برساند.) |
Shading | سایه روشن |
Symbolic | نمادین |
Pose | ژستگرفتن، ژست |
Classical | کلاسیک |
Perspective | منظره، چشمانداز |
Surreal | فرا واقعگرایی |
Monochrome | تک رنگ |
Masterpiece | شاهکار هنری |
Medium | وسیلهی مورد استفاده برای نقاشی یا کارهای دیگر هنری |
Commission | کارمزد، کمیسیون |
اصطلاحات مربوط به هنر در انگلیسی (Idioms about art in English)
- Art is long, life is short.
این اصطلاح به این معنی است که هنر حتی پس از مرگ هنرمند نیز، باقی میماند.
- Down to a fine art.
این اصطلاح به این معنی است که هر مهارت یا استعدادی که با تمرینکردن بسیار بدست آورید، به عنوان یک اثر هنری است و مهم است.
از دست ندهید: بهترین کشورهای انگلیسی زبان برای مهاجرت
- State of the art.
منظور بالاترین ورژن و کیفیت چیزی است.
- Artistic license.
این اصطلاح به معنی این است که گاهیاوقات حقایق و جزئیات در آثار هنری حذف میشوند یا توسط خواستههای هنرمند جایگزین میشوند؛ و اینکار تنها از یک هنرمند ساخته است.
- A case of life imitating art.
وقتی گاهیاوقات اتفاقاتی که در زندگی میافتد دقیقا یا خیلی شبیه اتفاقاتی است که در یک فیلم یا داستان افتاده است، از این اصطلاح استفاده میشود.
- Let me paint you a picture.
به معنی بیشتر توضیحدادن یا به اصطلاح بازکردن موضوعی برای کسی است.
- Put me in the picture.
این اصطلاح به معنی ” چه خبر؟” و برای فهمیدن اینکه اوضاع از چه قرار است استفاده میشود.
- The big picture.
به معنی نظر یا عقیدهی کلی یک اثر یا چیزی است.
- Paint with a broad brush.
به معنی به طورکلی و بدون جزئیات موضوع یا چیزی را توضیحدادن است.
- An artistic triumph.
به معنی این است که پشت هر موفقیتی، استعداد و سبک خاصی است .
- Art for art’s sake.
ترجمه تحتاللفظی این اصطلاح همان “هنر برای هنر” است و به معنی این است که باید تنها از زیبایی یک اثر هنری لذت برد، و نباید لذت تماشای آن را فدای معنا یا هدف پشت آن کرد.
- The picture of health.
به معنی فردی است که بسیار سالم به نظر میرسد.
- Pretty as a picture.
به معنی کسی یا چیزی است که بسیار زیباست.
از دست ندهید: 300 “شغل” به انگلیسی + آموزش تصویری مشاغل
- Just picture it!
به معنی تصور و تجسمکردن چیزی است.
- A blank canvas.
به معنی رویارویی با موقعیت یا چیزی است که هیچ محتوایی ندارد و هر چیزی ممکن است داخلش اتفاق بیفتد.
در پایان
از اینکه تا آخر این مقاله با ما همراه بودید، از شما سپاسگزاریم. امیدواریم این مطلب برایتان مفید باشد و بتوانید از آنها دفعهی بعدی که در مورد هنر و آثار هنری صحبت میکنید، استفاده کنید. لطفا نظرات و پیشنهادات خود را در قالب کامنت برایمان بنویسید تا هرچه سریعتر به آنها پاسخ دهیم.
3 پاسخ
سلام ممنونم . عالی بودند من مدرس زبان تخصصی هنر هستم
درود بر شما. من دانشجوی رشته هنر هستم و واقعا به اصطلاحات هنر در انگلیسی نیاز دارم. ایم مطلب خیلی برام مفید بود. قصد مهاجرت دارم. ایا بسته اموزشی که برای من مفید باشه دارید؟ گرامر از پایه میخوام یاد بگیرم و لغات مربوط به رشته خودم.
درود بر شما. بسته جامع آموزش زبان ما از سطح پایه تا پیشرفته اصول گرامر و مکالمه زبان انگلیسی رو اموزش میده. برای هر رشته ای لازم است ابتدا زبان عمومیتون رو تقویت کنید تا بتونید بعد از رسیدن به حد نصاب، وارد حوزه تخصصی رشته خودتون بشید. برای اطلاعات بیشتر با کارشناسان ما که شمارشون رو قرار دادیم در ارتباط باشید.