جستجو کردن
بستن این جعبه جستجو.

اسامی 90 وسیله نقلیه در انگلیسی +مثال در جمله+ ویدیو

vehicles in english وسایل نقله
35درصد تخفیف
گیف دوره جامع

دراین سری از مقالات سایت آکادمی روان می‌خواهیم لیستی از اسامی وسایل نقلیه در انگلیسی همراه با معنی فارسی را دراختیارتان قرار دهیم. خواندن این مقاله شاید دقایقی بیشتر طول نکشد ولی در بحث آموزش زبان انگلیسی، مسلما دانستن کلمات بیشتر باعث بهتر و حرفه‌ای‌تر شدن توانایی شما هنگام صحبت‌کردن به انگلیسی می‌شود.


آنچه در این مطلب خواهید آموخت [نمایش سر فصل‌ها] کلیک کنید!

اسامی وسایل نقلیه در انگلیسی

امروزه وسایل نقلیه عمومی مانند اتوبوس، مترو و تاکسی و وسایل نقلیه شخصی مانند اتومبیل شخصی و موتور، نقش بسیار پررنگی در زندگی روزمره ما دارند و گاهی‌اوقات تصور نبودن این امکانات، بشدت ترسناک و استرس‌زاست.

همانطور که گفته شد وسایل نقلیه انواع مختلفی دارند و ما ممکن است روزانه از یکی یا تعداد بیشتری از آن‌ها استفاده کنیم؛ از این رو در ادامه می‌خواهیم نام وسایل نقلیه در انگلیسی را باهم یاد بگیریم.

انواع وسایل نقلیه به انگلیسی

 

نام وسیله نقلیه معنی فارسی نام وسیله نقلیه معنی فارسی
Aerial tramway ترماوای هوایی (واگن‌های برقی که با سیم و کابل از بالای شهر رد می‌شوند.) Spaceship سفینه فضایی
Tram (UK) واگن برقی, تراموای شهری Airship سفینه هوایی
Streetcar (US) واگن برقی, تراموای شهری Biplane هواپیما دوباله
Train قطار Glider هواپیما بدون موتور
bus اتوبوس Jet fighter هواپیماجنگی
School bus اتوبوس مدرسه Airplane (plane) هواپیما
minibus مینی‌بوس Jet جت, نوعی هواپیما سریع
Single decker bus(UK) اتوبوس یک طبقه Helicopter هلی‌کوپتر
Double decker bus (UK) اتوبوس دوطبقه(در انگلیس) Carriage کالسکه
Car اتومبیل (خودرو) Cabriolet (convertible) درشکه دوچرخه
Ambulance آمبولانس Barrow فرغون
Autocycle موتورسیکلت Balloon بالن (بالون)
Hatchback   Saloon خودروسواری صندوق‌دار
Racing car (formula car) ماشین مسابقه Taxi (cab) تاکسی
Limousine لیموزین (نوعی از خودور که عموما طولش از خودروهای معمولی بیشتر و قسمت راننده از سرنشینان جدا شده) Police car ماشین پلیس
Bakkie وانت Backhoe بیل مکانیکی
Pickup وانت Jeep خودرو جیپ
SUV (sport utility vehicle) خودرو شاسی بلند Moving van ماشین اسباب‌کشی
Sports car ماشین اسپورت (نوعی از خودرو که اصولا کوچک و سقف کروک دارد) Camper van نوعی از ون که دارای تخت و لوازم آشپزی است.
Coupe اتومبیل کوپه (دارای دو در و سقف کوتاه و مایل به پایین) Minivan مینی ون
Bicycle (bike) دوچرخه Van ماشین ون
Mountain bike دوچرخه دنده‌ای مناسب برای بالارفتن از کوه و تپه Tow truck (breakdown truck) کامیون یدک‌کش
Pedicab سه‌چرخه Tractor تراکتور, ماشین شخم‌زنی
Motorcycle موتور سیکلت Four wheel drive موتورچهارچرخ متحرک
Moped موتورگازی Forklift جرثقیل چنگکدار
Chopper نوعی موتور سیکلت (فرمان خرگوشی) Road train تریلی
Motor scooter روروک برقی Trailer (US) واگن بزرگی که اصولا به پشت ماشین دیگری بسته می‌شود و دارای تخت و لوازم زندگی است.) کاروان
Hybrid car خودرو برقی (خودرویی که به جای سوخت فسیلی از برق استفاده می‌کند.) Caravan (UK) ماشین کاروان
Articulated lorry کامیون کمرشکن Mail truck ماشین حمل نامه (نامه رسان)
Camion کامیون Black Maria (police van) ون مشکی پلیس که برای انتقال و حمل و نقل زندانیان استفاده می‌شود.)
Bulldozer بولدوزر Combine harvester ماشین درو و فومن کوبی
Cement mixer ماشین حمل سیمان Dustcart (garbage truck) ماشین زباله
Dump truck کامیون کمپرسی Fire engine ماشین آتش‎‌نشانی
Off-road vehicles وسیله نقلیه آف رود که مناسب جاده‌های سخت و هموار است. canoe نوعی قایق باریک و سبک
Coach کالسکه Jet ski جت اسکی
Chariot ارابه جنگی Rowboat قایق پارویی
Chaise درشکه تک اسبه یا دواسبه که معمولا چهارچرخ دارد. Ferry کشتی تفریحی
Boat قایق Ship کشتی
The subway مترو Snowmobile اتومبیل مخصوص حرکت روی برف
Tanker تانکر(کامیون یا هواپیمای حامل موادنفتی) Salt truck کامیون نمک‌پاش
Tank تانک (نوعی وسیله نقلیه جنگی) Horse trail کابین حمل اسب
Front end loader لودر vintage اتومبیلی که بین سال‌های 1919 تا 1930 ساخته شده باشد.
Hearse ماشین نعش‌کش Gas guzzier ماشین پرمصرف از لحاظ سوخت

لینک مفید: اسامی میوه‌ها و سبزیجات به انگلیسی

مثال وسایل نقلیه در انگلیسی

The aerial tramway

  • The aerial tramway fell into disuse in the 1920s.

ترن هوایی در دهه 1920 از کار افتاد.


Ambulance

  • We send an ambulance to pick him up.

ما یک آمبولانس می‌فرستیم تا او را سوارکند.


Bicycle

  • She accused him of stealing her

او,اورا به دزدیدن دوچرخه‌اش متهم کرد.


Boat

  • The only access to the village is by

تنها راه دسترسی به روستا از طریق قایق است.


Bus

  • The bus was jammed by people.

اوتوبوس پراز مردم بود.


Cement mixer

  • The earth moving trucks cement mixer lay idle.

کامیون‌های حمل خاک و سیمان بی‌بارشدند. (بارشان را خالی کردند.)


Dump truck

  • One big dump truck is scrolling down the road.

یک کامیون کمپرسی بزرگ دارد جاده را بالا پایین می‌کند.


Fire engine

  • A fire engine zoomed past us.

یک ماشین آتش‌نشانی آژیرکشان و باسرعت از کنارمان رد شد.

لینک مفید: عبارات مربوط به گوشت در انگلیسی

Helicopter

  • There was a helicopter hovering overheadو.

یک هلی‌کوپتر نزدیک زمین داشت پرواز می‎‌کرد. (پروازکردن نزدیک  زمین به صورت ثابت)


Motorcycle

  •    He is learning to ride a motorcycle.

او دارد موتورسواری یاد می گیرد.


Mountain bike

  • Lizzie bought herself a mountain bike.

لیزی برای خودش یک دوچرخه دنده‌ای خرید.


Police car

  • I noticed a police car shadowing us.

من متوجه یک ماشین پلیش شدم که داشت ما را تعقیب می‌کرد.


Rowboat

  • I would troll for fish from the rowboat.

من از قایق پارویی مشغول یافتن ماهی خواهم بود.


The subway

  • He goes to work on the subway.

او با مترو به سرکار می‌رود.

اسم همه وسایل نقله در انگلیسی

Taxi/ cab

  • Do you know where I can get a taxi?

میدونی ازکجا می‌تونم تاکسی بگیرم؟


Tractor

  • You must oil the tractor every day.

شما باید هرروز تراکتور را روغن کاری کنید.


Train

  • This train conveys passengers to London.

این قطار مسافران را به لندن می‌برد.


Van

  • I kept a comfortable distance behind the van.

من فاصله مناسبی را از پشت ون حفظ کردم.


Convertible

  • I just bought a new convertible.

من الان یک درشکه دوچرخه خریدم.


Ship

  • The ship is expected to make harbor tonight.

کشتی باید امشب لنگر بیندازد.


Submarine

  • The captain brought the submarine to the surface.

کاپیتان زیردریایی را به روی سطح آب آورد.

لینک مفید: آموزش لغات مربوط به بانک در زبان انگلیسی

Jeep

  • He was charged with stealing a jeep.

او به دزدیدن یک جیپ متهم شد.


School Bus

  • The pupils lined up to board the school bus.

دانش‌آموزان برای سوارشدن اتوبوس مدرسه به صف شدند.


Airplane/Aircraft

  • The government has just bought a new airplane.

دولت اخیرا یک هواپیما جدید خریده‌است.

مطالعه کنید: مکالمه انگلیسی درباره وضعیت سلامتی و بیماری‌

Airship

  • The part of a balloon or airship carries people and cargo.

قسمتی ازیک بالن یا سفینه‌ی فضایی مردم و بار را حمل و جابجا می‌کند


Biplane

  • A Breath-taking flight simulation puts you at the joystick from biplane to helicopter.

یک پروازشبیه‌سازی نفس‌گیر, شما را در سکان هدایت هواپیما دوباله تا یک هلی‌کوپتر قرارمی‌دهد.


Glider

  • The glider should not be steepened up or leveled out immediately after leaving the ground.

هواپیما بدون موتور نباید به محض اینکه زمین را ترک کرد سراشیب یا ثابت شود.


Jet

  • The jet zoomed low over our heads.

جت باسرعت بالای سرمان پایین آمد.


Caravan

  • The caravan is equipped with a sink and a flush toilet.

کاروان مجهز به سینک و سیفون توالت است.


Forklift

  • It is forbidden to turn the forklift at high speed.

چرخاندن جرثقیل چنگکدار با سرعت بالاممنوع است.


Double-decker Bus

  • The double-decker bus stopped to pick up some more passengers.

اتوبوس دوطبقه برای سوارکردن مسافران بیشتر توقف کرد.


Limousine

  • He was a pampered rich kid who was driven to school in a limousine.

او یک بچه نازپرورده‌ی پولدار بود که با لیموزین به مدرسه می‌آمد.


Minibus

  • Some of the children living on the farm go to school in a minibus.

بعضی از بچه ها که در مزرعه زندگی می‌کنند با مینی‌بوس به مدرسه می‌روند.


Pickup Truck

  •  After a few days of traveling on the bus without the family car, they rented a pickup truck.

بعدازچندروز مسافرت کردن با اتوبوس بدون ماشین خانوادگی, یک وانت اجاره‌کردند.


SUV

  • She gave the SUV to me to drive until I could once again return to work.

او ماشین شاسی بلند را به من داد تا زمانی که بتوانم دوباره به سرکار بازگردم.


Car

  • Don’t park your car on double yellow lines.

اتومبیل خود را روی خطوط زرد پارک نکنید.


Canoe

  • The canoe floated upside down on the lake.

قایق (قایق باریک و بلند), وارونه روی دریاچه شناوربود.


Sports Car

  •  You look like a real poseur in your fancy sports car with your expensive clothes!

تو درماشین اسپورت تجملاتیت و با لباس‌های گران‌قیمتت شبیه یک قیافه‌گیر به نظر می‌رسی.‌


Moped

  • We booked a moped for our holiday.

ما برای تعطیلاتمان یک موتورگازی رزرو کردیم.
سخن پایانی

از اینکه تا پایان این مقاله با ما همراه بودید از شما متشکریم و امیدواریم برایتان مفید بوده باشد. در این مقاله کوشیدیم تا لیست کاملی از وسایل نقلیه در انگلیسی را همراه با معنی فارسی در اختیارتان قرار دهیم تا از این پس به راحتی درباره‌ی انواع وسایل نقلیه در مکالمات خود صحبت کنید. در صورت داشتن هرگونه سوال یا نظر، می‌توانید آن‌ها را در قالب کامنت با ما در میان بگذارید.

 

اشتراک گذاری مقاله در:
در کنار شما هستیم

مشاوره و ثبت‌نام در دوره جامع آموزش زبان انگلیسی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این آخرین تلاش و هزینه برای یادگیری زبان تو خواهد بود.

🔴 برای ثبت‌نام کامل‌ترین دوره آموزش زبان انگلیسی، کلیک کنید.  ⬇️

تو هم بیا جزو ۶۰ هزار زبان آموز موفق ماشو…

پرفروش‌ترین دوره‌ها

برای پشتیبانی دوره و سوال در مورد ثبت‌نام کامل‌ترین دوره آموزش زبان انگلیسی، به یکی از روش‌های زیر با ما تماس بگیرید.

35درصد تخفیف

این آخرین تلاش و هزینه برای یادگیری زبان تو خواهد بود.

تو هم بیا جزو ۶۰ هزار زبان آموز موفق ماشو…

جهت ثبت نام و دریافت دوره جامع زبان انگلیسی اسم و شماره همراه خود را وارد کنید.