امروزه رسانه و مطبوعات در زندگی روزانه ما تاثیر زیادی دارند؛ بنابراین بالابردن دانش و اطلاعاتمان در این زمینه کمک بهسزایی در کیفیت زندگیمان میکند.
بسیاری از ما، دراین برهه زمانی که با بیماری همهگیر کرونا و صدها اتفاقات دیگر روبهرو هستیم، مرتبا در حال پیگیری و به دنبال اخبار و اطلاعات از منابع معتبر هستیم؛ که البته بسیاری از آنها نیز به زبان انگلیسی هستند.
در این سری از مقالات سایت آکادمی روان میخواهیم در مورد لغات و اصطلاحات مربوط به مطبوعات و خبرنگاری در انگلیسی صحبت کنیم. این مطلب برای افرادی که علاقهمند به این موضوع هستند و میخواهند دانش لغوی خود در انگلیسی را تقویت کنند، بسیار مفید است.
لغات و عبارات رایج مربوط به مطبوعات و روزنامهها در انگلیسی
معنی (meaning ) | لغت یا عبارت (word or phrase) |
اخبار | Tiding |
کلمه | Word |
قابل توجه و قابل انتشار | Newsworthiness |
آگاهی، هوش، فراست | Intelligence |
برنامههای مرتبط به اخبار | News program |
برنامههای تلوزیونی مرتبط با اخبار | News show |
مطبوعات | Press |
رسانه | Media |
آگهی، اعلان | Announcement |
بیانیه، آگهینامه رسمی (عناوین اخبار که اصولا در ابتدای ه برنامه یا مجله دیده میشوند.) | Bulletins |
گزارشگر، خبرنگار | Reporter |
عنوان، سرصفحه | Headlines |
گزارشات، اخبار، مصاحبهها | Reports |
داستان، حکایت، روایت | Stories |
جدیدترین اخبار و اطلاعات | Updates |
روزنامه، روزنامهنگاری | Newspapers |
پاورقی (مطلبی که در پایینترین جای صفحه نوشته میشود.) | Footer |
سرپیام (مطلبی که در ابتدای و بالاترین جای صفحه نوشته میشود.) | Header |
گزارشدهی، خبرنگاری | Reporting |
توجیهکردن، بخش توجیهی یک مطلب که خلاصهای از مطالب و دستورالعملها را در اختیارتان قرار میدهد. | Briefing |
مطلب مفید: 60 لغت و عبارت رایج درباره فیلم و سینما
سالنامه، وقایع سالیانه | Annual |
ضد مطبوعات | Anti – press |
روزنامه یا مجلهای که قبلا منتشر شده است (شماره قبل از آن شماره ای که تازه قرار است منتشر شود) | Back copy |
صفحه روزنامه، صفحات بزرگی که در صنعت روزنامه از آنها استفاده میشود. | Broadsheet |
بروشور، کتابچه | Brochure |
تاریخچه، شرح وقایع به ترتیب تاریخ | Chronicle |
انتشار | Circulation |
مجلات یا کتابچههای کوچک و دارای تصاویر مختلف که به صورت رایگان همراه با روزنامهها پخش میشوند. | Color supplement |
کتابهای کامیک (در این کتابها سیر داستان بیشتر از طریق تصاویر به خوانندگان القا میشود.) | Comic |
موضوعی خاص یا یک مقاله که به صورت دورهای و توسط یک نویسنده خاص، در یک روزنامه نوشته میشود. | Column |
روزنامههایی که در هر روز(به جز روزهای شنبه) منتشر میشوند | Daily paper |
روزنامه یا خبارنامههای الکترونیکی (اخباری و اطلاعاتی که میتوان از روی صفحه کامپیوتر یا گوشی خواند) | E – paper |
مجلات الکترونیکی (مجلاتی که اصولا به صورت مجازی و آنلاین در اینترنت قرار میگیرند و با استفاده از وسایل الکترونیکی میتوان آنها را خواند) | E – zine |
ویراستن، آمادهکردن مطلبی برای انتشار | Edit |
چاپ، ویرایش | Edition |
سرمقاله | Editorial |
از دست ندهید: 50 اصطلاح اینستاگرامی که باید بدانید
لغات انگلیسی در مطبوعات و خبرنگاری
مقاله یا نوشتهای که توسط طرفداران یک موضوعی نوشته شده است. | Fanzine |
روزنامه آزاد، روزنامههای محلی | Freesheet |
روزنامه | Gazette |
روزنامه یا خبرنامههایی که توسط یک سازمان یا کمپانی برای کارکنان خود نوشته میشود، روزنامههایی که مخاطبان خاص دارند. | House journal |
مجله آقایان | Lad mag |
مجله | Magazine |
ماهانه (مطلب، روزنامه یا مجلهای که به صورت ماهانه منتشر میشود.) | Monthly |
روزنامه یا خبرنامهای که تنها نظرات یک گروه یا قشر خاصی را بیان میکند. | Mouthpiece |
به کاغذهای کم کیفیت و نازکی که روزنامه روی آنها چاپ میشود، گفته میشود
ماشین چاپ روزنامه |
Newsprint |
مجله یا نشریهای دورهای | Periodical |
شماره روزنامه یا مجله | Number |
انتشار، نشریه | Publication |
مجله، روزنامه یا نشریهای که سه ماه یکبار منتشر میشود.
چهار بار در سال |
Quarterly |
روزنامه یا مجله بیکیفیت و بیاهمیت | Rag |
مطلب مفید: اسم 100 ورزش در زبان انگلیسی
خواننده، مخاطب | Reader |
خوانندگان و دنبالکنندگان یک مجله یا روزنامه | Readership |
منتشرکردن، چاپکردن | Run |
کلمهای که در اسامی بعضی روزنامهها به کار رفته است. | Sentinel |
سریالیکردن، مطلبی که به صورت سریالی منتشر میشود. | Serialize |
جذاب (مطلبی که دارای جذابیت ظاهری است اما اصولا درونمایه خوبی ندارد.) | Slick |
روزنامه یا خبرنامهای که تنها روزهای شنبه منتشر میشود. | Sunday paper |
روزنامه یا مجلات کوتاه و خلاصهشده در مورد موضاعات مختلف که در سوپرمارکتها فروخته میشوند. | Supermarket tabloid |
روزنامه نیمقطع و مصور | Tabloid |
روزنامهها و مجلاتی که در مورد شغل، تجارت یا صنعت خاصی صحبت میکنند. | Trade |
منبر، سکوی سخنرانی (این کلمه در بسیاری از عناوین روزنامهها و مجلات کاربرد دارد.) | Tribune |
روزنامه یا مجلهای که به صورت آنلاین و مجازی و در اینترنت منتشر شود. | Webzine |
روزنامه یا مجلهای که به صورت هفتگی (یکبار در هفته) منتشر میشود. | Weekly |
مجلهی کوچکی که توسط نویسندگان معمولی نوشته میشوند و در مورد موضوعی معروف صحبت میکنند. | Zine |
مطالعه کنید: زمان حال استمراری در زبان انگلیسی
اخرین مهلت، سررسید | Deadline |
اخبار رادیویی یا تلوزیونی | Newscast |
روزنامه فرهیختگان | Quality newspaper |
تلوزیون | Television |
اطلاعات | Information |
تماشاگر، ناظر، بیننده | Viewer |
پیشرفت | Developments |
جمعیت، اجتماع | Crowd |
آب و هوا | Weather |
پوشش رسانه یا مطبوعات | Media / press Coverage |
یک عکس از فردی که دارد مستقیم و رو به دوربین صحبت میکند. | Talking heads |
اطلاعات | Info |
روزنامهنگاری | Journalism |
روزنامهنگاری یا نوشتن اخبار زرد (مجلات و روزنامههایی که تنها در مورد موضوعات مهیج و احساسی مطلب منتشر میکنند.) | Yellow journalism |
روزنامهنگارانه، به سبک روزنامهنگاری | Journalistic |
کارگر متخصص و ماهر | Journeyman |
روزنامهنگار | Journalist |
به فال نیکگرفتن، نشانه، شگون | Omen |
منتشرکردن | Release |
اخبار واقعی در مورد تیم فوتبال یا تیمهای دیگر ورزشی | Relegation |
خبری بسیار جذاب و جالب که در یک روزنامه چاپ شده است. | Scoop |
مطالعه کنید: اصطلاحات ارزهای دیجیتال به انگلیسی
کلمات مطبوعات و مجلات در انگلیسی
وقایع | Facts |
واقع در قسمت بالایی صفحه اول (روزنامه یا وبسایت) | Above the fold |
واقع در قسمت پایینی صفحه (روزنامه یا وبسایت) | Below the fold |
مجله یا خبرنامهای که توسط یک کمپانی یا سازمان نوشته و به طور مستمر به کارکنان و اعضایش فرستاده میشود. | Newsletter |
مقدمه | Intro |
نام نویسنده، جایی در مطلب که نام نویسنده در آن نوشته میشود. | Byline |
نسخه قدیمی مجله یا روزنامه | Back issue |
دو صفحه میانی روزنامه یا مجله | Canter spread |
بخش نیازمندیها در یک روزنامه | Classified advertisement |
بخش جداشدنی مجله یا روزنامه | Pull out |
صفحه اول | Front page |
مطبوعات مبتذل (مطبوعاتی که اخبار و اطلاعات غیراخلاقی و مستهجن را پوشش میدهند.) | The gutter press |
کارتون | Cartoon |
بریده (روزنامه) | Clipping |
نشریه حزب یا سازمانی مخصوص | Organ |
روزنامه شایعهپراکن | Scandal sheet |
رد تاپ (نام یک روزنامه مصور در بریتانیا) | Red – top |
از دست ندهید: چگونه زبان انگلیسی را با ضمیر ناخودآگاه یاد بگیریم؟
اصطلاحات مرتبط به اخبار و مطبوعات در انگلیسی
Do you want the good news or the bad news first?
ابتدا میخواهید خبر بد را بشنوید یا خبر خوب را؟
Bad news
اخبار بد
Bad news travels fast
اخبار بد زودتر از اخبار خوب پخش میشود.
Be bad news
ناخوشایند و دردسرسازبودن
Be news to someone
اطلاعات و اخباری که یک فرد از آن مطلع نیست و تازه متوجه آن میشود.
مطلب پیشنهادی: آموزش زبان انگلیسی با اخبار
Bearer of bad news
Break the news to (one)
خبر بد به کسی دادن
Fake news
اخبار ساختگی و نادرست (اصولا این اخبار برای بالابردن بازدید یک سایت ساخت میشوند و دارای تیترهای جنجالی هستند.)
Go abroad and you’ll hear news of home
این عبارت به این معنی است که وقتی از خانه و کشور خود دور میشوی، بیشتر نسبت به آن و حوادث و اخباری که در آن اتفاق میافتد علاقه پیدا میکنی.
توجه: در دوره 500 عبارت کاربردی زبان انگلیسی، 500 عبارت فوق العاده کوتاه و فوق العاده کاربردی که در روزمره در مکالمات قابل استفاده هستند، را اموزش دادهایم. این عبارات رو خیلی هم زیاد ممکنه در سریالها و برنامههای تلوزیونی ببینید. برای دریافت فوری دوره کلیک کنید.
Have I got (something) for you!
این عبارت را قبل از اینکه خبری را به کسی بدهند، میگویند.
Hit the newsstands
این عبارت به معنی منتشرشدن است.
Ill news spreads apace
اخبار بد و نادرست زودتر از اخبار درست پخش میشوند (اصولا چون این اخبار باعث شایعهپراکنی میشوند).
Make news
خبرسازشدن، تمام توجهها را به خود جلبکردن
مطلب مفید: یادگیری زبان انگلیسی را از کجا شروع کنیم؟
Newshound
این عبارت به معنی یک روزنامهنگار بسیار پیگیر و گاها پرخاشگر است که به دنبال کوچکترین جزئیات یک خبر هستند و بعضیاوقات باعث اذیت و آزار افراد میشوند.
Starved for something
این عبارت کنایه از تشنهی چیزی بودن و به دنبال جلبتوجه بودن است؛ مانند تشنهی شهرتبودن.
That’s news to me
این عبارت به این معنی است که یک موضوعی را تازه متوجه شدهاید یا تازه از آن مطلع شدهاید.
Bad news bears
این عبارت کنایه از بد قدم و بد شگونبودن است.
Be good news
برای کسی یا چیزی مفید و سودمندبودن
Be old news
کهنهشدن، از مُد افتادن، قدیمیشدن
Breaking news
این عبارت به معنی اطلاعات و اخبار داغ و تازه از تنور بیرونآمده است (اخباری که تازه از یک فرد یا اتفاقی به دستتان میسد).
از دست ندهید: 0 تا 100 نامه نگاری انگلیسی رسمی
Front – page news
اخبار مهم و شوککننده (این اخبار و اطلاعات اصولا در صفحه اول روزنامه و با تیترهای درشت پدیدار میشوند.)
No news is good news
این عبارت کنایه از بیخبری بهترین خبر است، است.
Yesterday’s news
این عبارت به معنی فرد یا چیزی است که قبلا معروف بوده ولی الان دیگر توجه کسی را جلب نمیکند و جذابیت زیادی ندارد.
از دست ندهید: 28 بهترین فیلمها برای تقویت زبان انگلیسی
کلام آخر
از اینکه تا آخر این مقاله با ما همراه بودید از شما سپاسگزاریم و امیدواریم این مطلب برایتان مفید بوده باشد. در صورت داشتن هرگونه سوال آن را با ما در میان بگذارید تا سریعا به آنها پاسخ دهیم.
یک پاسخ
بسیار عالی و مفید برای همه