فعل ask در زبان انگلیسی به معنای «سؤال پرسیدن» است. اما معنی این لغت هم مانند تمام واژههای دیگر در بستر جمله یا عبارتی که به کار رفته ممکن است تغییر کند. ترکیبات همایند یا کالوکیشنهای ask از همنشینی این واژه با واژههای دیگر شکل میگیرند. ترکیباتی که معنایی متفاوت از معنی جزء به جزء کلمات آن دارد.
Ask در کالوکیشنهای مختلف میتواند معانی متفاوتی همچون «پرس و جو کردن»، «خواهش کردن»، «درخواست کردن» و غیره هم بدهد. در چنین شرایطی معنی واژه به کلمهای که قبل یا بعد آن میآید بستگی خواهد داشت.
در این مطلب از سری مقالات کالوکیشن به بررسی تمام کالوکیشنهای ask میپردازیم. با ما همراه باشید.
کالوکیشن چیست؟
کالوکیشن (collocation) یا ترکیبات معنایی همایند، عبارتهایی هستند که از همنشینی دو یا چند کلمه به وجود میآیند. این عبارتهای ترکیبی معنای جدیدی، فارغ از معنی اجزاء خود داشته و مفهومی متفاوتی دارد. کالوکیشنها زیر مجموعه اصطلاحات لفظی در زبان قرار میگیرند.
اصطلاحاتی که قاعدهمند نبوده و از قانون خاصی پیروی نمیکنند. همین موضوع باعث شده تا افرادی که زبان انگلیسی را به صورت بومی صحبت میکنند به خوبی با این عبارتها آشنایی داشته باشند و از آنها استفاده کنند، اما افراد خارجی زبان در درک آنها مشکل داشته باشند.
ترکیبهای همایند در تمامی زبآنها وجود دارند. به عنوان مثال زبان فارسی یکی از غنیترین زبآنها از نظر ترکیبات همایند (collocation) است. به عبارتهای سق سیاه، سرخاب سفیداب، کنج عزلت، دیوانه بازی، زمین خوردن، بخور بخور، حال گیری، هوای کسی را داشتن نگاه کنید.
این ترکیبات هرکدام معنای جدیدی دارند که با معنی کلمات تشکیل دهنده آنها متفاوت است. حال اگر یک فرد خارجی زبان با ترکیبی مانند هوای کسی را داشتن روبرو شود، هرگز بدون توضیح نمیتواند مفهوم آن را درک کند.
زبان انگلیسی هم همین گونه است. کالوکیشنی مانند tell apart به معنای “تشخیص دو چیز از هم”، مفهمومی کاملاً متفاوت از جمع زدن ساده واژههای tell (گفتن) و apart (جداگانه) دارد.
مطالعه کنید: کالوکیشن های آیلتس
تنها راه یادگیری کالوکیشن ها روبرو شدن، حفظ کردن و استفاده مداوم از آنهاست. کالوکیشنها در کنار چهار مهارت اصلی (گویش، شنیدار، نگارش و گفتار)، از جمله مهارتهای مهم در یادگیری زبان انگلیسی هستند. بدون دانستن کالوکیشنهای مختلف نمیتوانید انگلیسی را به خوبی یاد بگیرید. در حالی که آشنایی و استفاده از این ترکیبات باعث روانتر شدن مکالمات و متون نگارشی شما میشود.
فعل aks در زبان انگلیسی یکی از افعالی است که کالویشن های زیاد و البته پرکاربردی دارد. در ادامه به مهمترین کالوکیشنهای ask اشاره میکنیم.
لیست کالوکیشنهای ask
ask a question | سؤال پرسیدن |
ask the right questions | (اصطلاح) سؤال درست را پرسیدن |
ask for directions | آدرس پرسیدن، مسیر پرسیدن |
ask the experts, [doctor, teacher] | از متخصصش (دکتر، معلم) سؤال کن |
ask for a favor (of) | وقتی از کسی بخواهی در حقت لطفی بکند |
ask about someone | در مورد کسی سؤال پرسیدن |
ask someone about something | از کسی در مورد چیزی سؤال پرسیدن، جویای احوال چیزی شدن، خبر گرفتن |
ask if [whether] | پرسیدم که آیا…. |
ask yourself | از خود پرسیدن |
[you can, feel free to] ask me anything | با من تعارف نکن، هر چه خواستی به خودم بگو، هر سالی داشتی از خودم بپرس |
ask permission to | از کسی اجازه گرفتن |
ask someone to | از کسی درخواست کردن |
ask for [something] | از کسی چیزی خواستن |
ask for help | کمک خواستن |
ask to be excused | اجازه مرخصی گرفتن |
[listen, shoot] first, ask questions later | اول کار رو انجام بده، بعد سؤال بپرس. |
was asked by someone | کسی از من/او/شما/آنها درخواستی کرد |
asking for it | تنش میخارید، خودش دلش میخواست، خودت خواستی، تقصیر خودت بود |
asking for trouble | دنبال دردسر گشتن |
ask someone out | از کسی درخواست قرار عاشقانه کردن |
ask one’s opinion | نظر کسی را پرسیدن |
ask over | کسی را فراخواندن، دعوت کردن |
ask along | از کسی درخواست همراهی کردن |
ask time | ساعت پرسیدن |
ask around | (از این و آن) پرس و جو کردن |
ask after someone | سراغ از کسی گرفتن |
ask the price | قیمت گرفتن |
ask for advice | از کسی راهنمایی گرفتن |
مطالعه کنید: اصطلاحات گذر زمان به انگلیسی
مثال کالوکیشنهای ask
در زیر برای هرکدام از کالوکیشنهای مورد اشاره، چند جمله را به عنوان مثال کاربردی ذکر میکنیم:
- ask a question
.I asked her a question about the food here
من از او درباره کیفیت غذای اینجا سؤال پرسیدم.
.I asked the doctor about the best way to treat my illness
من از دکتر در مورد بهتری راه درمان بیماریام سؤال پرسیدم.
.I asked my teacher a question about the homeworks
من در مورد تکالیفمان از معلم خود سؤال پرسیدم.
- ask the right questions
.It’s important to ask the right questions in an interview
مهمترین چیز در مصاحبه این است که سؤالات درست را بپرسی.
.If you want to get the information you need, you need to ask the right questions
اگر میخواهی اطلاعاتی که دنبالش هستی به دست بیاوری، باید سؤالات درست را بپرسی.
.A good detective knows how to ask the right questions to get to the truth
یک کارآگاه خوب همیشه سؤالات درست را میپرسد تا به حقیقت پی ببرد.
- ask for directions
.I asked a passerby for directions to the nearest coffee shop
من از یک عابر خواستم تا راه رسیدن به نزدیکترین کافه را به من نشان دهد.
.I pulled out my phone and asked Google Maps for directions
گوشیام را بیرون آوردم و از گوگل آدرس را پرسیدم.
.I asked my friend for directions to his house
از دوستم آدرس خآنهاش را پرسیدم.
مطالعه کنید: فعل های بی قاعده انگلیسی
- ask the experts, [doctor, teacher]
.If you’re not sure about something, it’s always best to ask the experts
اگر راجع به چیزی مطمئن نیستی، بهتر است از متخصصش بپرسی.
.If you’re having trouble with your health, it’s important to ask a doctor for advice
اگر مشکل سلامتی داری، خیلی مهم است که نظر یک دکتر را بپرسی.
.If you’re struggling with a math problem, it’s helpful to ask your teacher for help
اگر با درس ریاضی مشکل داری، راهنمایی گرفتن از معلم کمکت میکند.
- ask for a favor (of)
.I asked my neighbor for a favor and he agreed to watch my dog while I was away
من از همسایهام خواستم لطفی در حقم بکند، و او قبول کرد که تا وقتی خانه نیستم از سگم نگهداری کند.
.I asked my boss for a favor and she let me leave work early
من از رئیسم خواستم در حقم لطفی بکند و او به من اجازه داد زودتر محل کارم را ترک کنم.
.I asked my friend for a favor and she helped me move my furniture
من از دوستم خواستم تا در حقم لطفی بکند، و او هم قبول کرد در تغییر دادن جای مبلمان به من کمک کند.
- ask someone about
.I asked my friend about her new job
از دوستم در مورد شغل جدیدش پرسیدم.
.I asked my teacher about the homework assignment
از معلمم درباره تکالیفمان پرسیدم.
.I asked my parents about their trip to Europe
از والدینم در مورد سفرشان به اروپا پرسیدم.
کلیک کنید: انواع فعل در انگلیسی
- Ask about someone
.A suspicious man was asking about John
یک مرد مشکوک داشت در مورد جان سؤال میپرسید.
.You really shouldn’t ask about your ex-wife any more. It’s been years now
تو واقعاً دیگر نباید در مورد همسر سابقت سؤال بپرسی. الان خیلی سال است که از آن موقع میگذرد.
- ask if [whether]
.I asked if she knew the time
از او پرسیدم که میداند ساعت چند است یا نه.
.I asked if he was okay
پرسیدم که حالش خوب است یا نه.
.He asked if I wanted to go to dinner with him
او از من پرسید که آیا مایلم همراهش برای شام بیرون بروم یا نه.
- ask yourself
.Ask yourself if you’re really happy in your job
از خودت بپرس که آیا واقعاً از شغلت راضی هستی؟
.Ask yourself if you’re really ready for a relationship
از خودت بپرس که آیا آماده وارد شدن به یک رابطه هستی؟
.Ask yourself if you’re really doing the best you can
از خودت بپرس که آیا واقعاً داری تمام تلاشت را میکنی؟
- [you can, feel free to] ask me anything
.You can ask me anything you want
تو میتوانی هرچیزی که میخواهی از من طلب کنی.
.Feel free to ask me anything if you have any questions
هر سوالی داشتی میتوانی از خودم بپرسی.
.I’m here to help, so please don’t hesitate to ask me anything
من اینجا هستم تا به تو کمک کنم، لطفاً به هر چیزی نیاز داشتی به خودم بگو (با من تعارف نکن).
مطلب کاربردی: فعل های انگلیسی پرکاربرد
- ask permission to
.I asked my mom for permission to go to the movies with my friends
از مادرم خواستم تا به من اجازه دهد با دوستانم به سینما بروم.
.I asked my teacher for permission to use the bathroom
از معلمم خواستم تا به من اجازه دهد به دستشویی بروم.
.I asked my boss for permission to work from home
از رئیسم اجازه خواستم تا از خانه کار کنم.
- ask someone to
.I asked my friend to come with me to the mall
از دوستم خواستم تا همراه من به بازار بیاید.
.I asked my husband to take out the trash
از همسرم خواستم تا زبالهها را بیرون ببرد.
.I asked my coworker to help me with a presentation
از همکارم خواستم تا در ارائهای که دارم به من کمک کند.
- ask for [something]
.I asked the waiter for the bill
از پیشخدمت خواستم تا صورتحساب را برایم بیاورد.
.I asked my friend for a pen
از دوستم خواستم تا یک خودکار به من بدهد.
.I asked my mom for some money
از مادرم خواستم تا کمی پول به من بدهد.
- ask for help
.I asked for help with my homework
برای انجام تکالیفم کمک خواستم.
.I asked for help with my project
برای انجام پروژهام کمک خواستم.
.I asked for help with my taxes
برای پرداخت مالیاتم درخواست کمک کردم.
- ask to be excused
.I asked to be excused from the table to go to the bathroom
اجازه گرفتم تا از پشت میز بلند شوم و به دستشویی بروم.
مطالعه کنید: گرامر فعل need
- [listen, shoot] first, ask questions later
.I don’t like to “shoot first, ask questions later.” I prefer to take the time to gather all the information before I make a decision
من دوست ندارم که اول کار را انجام بدهم بعد سؤال بپرسم. من ترجیح میدهم ابتدا وقت بگذارم و قبل از گرفتن تصمیم نهایی تمامی اطلاعات را جمع آوری کنم.
My boss is always telling me to “listen first, ask questions later.” He says it’s important to understand the situation before you start making .assumptions
رئیسم همیشه به من میگوید که اول گوش کن، بعد سؤال بپرس. او میگوید خیلی مهم است که اول وضعیت را بفهمیم و بعد قضاوت کنیم.
- was asked by someone
.I was asked by my teacher to give a presentation in class
معلم از من خواست تا در کلاس ارائهای بدهم.
.I was asked by my boss to work late tonight
رئیسم از من خواست امشب تا دیروقت کار کنم.
.We were asked by our friend to go to the movies with her
دوستمان از ما خواسته تا همراهش به سینما برویم.
- asking for it
.He was asking for it when he started talking to her like that
خودش تنش میخارید که آنطور با او صحبت کرد.
.She was asking for it when she went out to that neighborhood by herself
تقصیر خودش بود که تنهایی بلند شد و به آن محله رفت.
.He was asking for it when he started driving so fast
تقصیر خودش بود که آنقدر تند رانندگی کرد.
- asking for trouble
.If you keep doing that, you’re asking for trouble
اگر به این کارت ادامه بدهی، یعنی دنبال دردسر میگردی.
.He’s asking for trouble by hanging out with those guys
او با پلکیدن دور و بر آنها دنبال دردسر میگشت.
.She’s asking for trouble by wearing that dress
او با پوشیدن آن لباس دنبال دردسر میگشت.
- ask someone out
.I’m going to ask her out
میخواهم از او درخواست کنم که باهم برویم بیرون.
.He asked me out on a date and I said yes
او از من خواست تا همراهش به یک قرار عاشقانه بروم و من هم قبول کردم.
.I’m too shy to ask her out on a date
من خجالتیتر از آن هستم که از او درخواست کنم باهم قرار بگذاریم.
- ask one’s opinion
.I asked her opinion on what I should wear
نظرش را در مورد اینکه چی بپوشم پرسیدم.
.I asked his opinion on where we should go for dinner
نظرش را در مورد اینکه شام کجا برویم پرسیدم.
.I asked their opinion on what we should do for our vacation
نظر آنها را در مورد اینکه تعطیلات کجا برویم پرسیدم.
از دست ندهید: گرامر should در نقش فعل کمکی
- ask over
?Can I ask you over for dinner on Friday night
میتوانی جمعه شب شام پیش من بیایی؟
.I’m asking my friends over to watch the game
از دوستانم دعوت کردم تا پیش من بیایند و بازی را دور هم ببینیم.
.My boss asked me over to his office to make complaints about my work
رئیسم از من خواست به دفترش بروم تا از کارم گله کند.
- ask along
?Can I ask you along to the party
میتوانی همراه من به مهمانی بیایی؟
.I’m asking my friend along on my trip to Europe
میخواهم از دوستم درخواست کنم تا در سفر به اروپا مرا همراهی کند.
.I asked my brother along to the movies with me
از برادرم خواستم تا با من به سینما بیاید.
- ask time
?Can I ask you for the time
میشود بپرسم ساعت چند است؟
.I asked the waiter for the time
از پیشخدمت ساعت را پرسیدم.
- ask around
.I’m going to ask around to see if anyone knows where I can find a good mechanic
میخواهم پرس و جو کنم و ببینم که از کجا میتوانم یک مکانیک خوب پیدا کنم.
.I asked around to see if anyone knew where I could find a good deal on a new car
پرس و جو کردم تا ببینم کسی میداند چگونه میتوانم یک ماشین ارزان پیدا کنم.
.I asked around to see if anyone knew what time the movie started
پرس و جو کردم تا ببنم کسی میداند فیلم چه ساعتی شروع میشود.
- ask after someone
.He always asks after you in his letters
او همیشه در نامههایش سراغ تو را میگیرد.
- ask the price
?Can I ask the price of that dress
میشود بپرسم قیمت آن لباس چقدر است؟
.I asked the price of the new car
قیمت ماشین جدید را پرسیدم.
مطلب بسیار کاربردی: افعال کمکی در انگلیسی
- ask for advice
.You should go to your doctor and ask for advice
باید پیش دکتر بروی و از او راهنمایی بگیری.
جمعبندی
برای اینکه بتوانید زبان انگلیسی خود را به خوبی تقویت کنید و در مکالمات دچار مشکل نشوید، توصیه میکنیم حتماً با کالوکیشنهای مختلف آشنایی داشته باشید. کالوکیشنهای ask از جمله عبارتهای ترکیبی رایج در زبان انگلیسی هستند که میتوانند کمک زیادی به بهبود مهارتهای گفتای و نوشتاری شما بکنند.