آکادمی روان
جستجو کردن
بستن این جعبه جستجو.

اصطلاحات بازاریابی و فروش در زبان انگلیسی | آشنایی با لغات بازاریابی

اصطلاحات فروش و بازاریابی در انگلیسی
35درصد تخفیف
گیف دوره جامع

واژگان بازاریابی و فروش به انگلیسی، به معنی خرید و فروش محصولات یا خدمات و در کنار آن فعالیت‌هایی مرتبط با جامعه هدف و تبلیغات است. اصطلاح فروش (sales) به معنای فروش و ارائه محصولات یا خدمات است اما بازاریابی (marketing) به معنای تکنیک‌هایی است که برای فروش کالا یا خدمات استفاده شده و باعث افزایش میزان فروش می‌شود.

چگونه واژگان بازاریابی و فروش به انگلیسی را یاد بگیریم؟

یکی از عواملی که باعث پیشرفت شما در زبان انگلیسی خواهد شد، تقویت دایره لغات است. برای تقویت دایره لغات می‌توانید هر بار یک موضوع را انتخاب کرده و لغات مهم مرتبط با آن را فرا گیرید. اگر شاغل هستید و یا در رشته‌های تحصیلی مرتبط با دنیای تجارت درس می‌خوانید، نباید لغات فروش و بازاریابی را نادیده بگیرید.

در این مقاله قصد داریم به معرفی مهم‌ترین واژگان بازاریابی و فروش به انگلیسی بپردازیم تا به صورت آنلاین قادر به یادگیری این کلمات باشید. برای تمرین هر کدام می‌توانید از روش‌های مختلف آموزشی نظیر بازی، فلش کارت انگلیسی، پازل، پادکست‌های انگلیسی و … استفاده کنید تا کلمات برای طولانی مدت در ذهن‌تان حک شود. برای تثبیت بهتر کلمات بهتر است با آن‌ها جملات مختلف بسازید و سعی کنید در مکالمات واقعی روزمره آن‌ها را شبیه‌سازی کنید.

در مقاله قبل درمورد اصطلاحات تجاری انگلیسی آموزش داده‌ایم. برای مشاهده کلیک کن!

 

توجه: دوره ۵٠٠ عبارت فوق‌العاده کاربردی که در مکالمه انگلیسی روزمره با دوستان و همکاران می‌توانید استفاده کنید.
این عبارات در سریال‌ها و برنامه‌های تلوزیونی هم کاربرد زیادی دارند. در این دوره قرار است 500 جمله‌ی پراستفاده و کاربردی را باهم یاد بگیریم. برای تهیه دوره روی تصویر زیر کلیک کنید یا برای کسب اطلاعات بیشتر به مشاورین ما با شماره تماس 09130013252 پیام دهید.

دوره 500 عبارت انگلیسی

 

لیست واژگان بازاریابی و فروش به انگلیسی

لیست واژگان بازاریابی و فروش به انگلیسی

  • Agent: عامل، نماینده

شخص یا شرکتی که برای دیگری فعالیت کرده و خدمات مشخصی را ارائه می‌دهد.

  • B2B: بین شرکتی

تبادل محصول یا سرویس‌ها بین شرکت‌های مختلف بدون دخالت مستقیم مشتریان

  • B2C: از تولید به مصرف

تبادل محصول یا سرویس‌ها بین شرکت‌های مختلف با مشتریان

  • Benchmarking: الگوبرداری، معیارسنجی

مقایسه محصولات با رقبا از نظر کیفیت و عملکرد برای ارزیابی بهتر شرکت

  • Buyer: خریدار

هر شخصی که اقدام به خرید کند.

  • Cash refund offer: پیشنهاد بازپرداخت نقدی

پیشنهاد بازپرداخت قیمت خرید یک محصول به مشتریان

  • Chain store: فروشگاه زنجیره‌ای

مجموعه‌ای از فروشگاه‌های متعلق به یک مالک با خطوط فروش مشابه کالا

 

برای تقویت مکالمه درمورد خرید کردن به انگلیسی این مقاله رو مطالعه کن!

 

اصطلاحات بازاریابی به انگلیسی

اصطلاحات بازاریابی به انگلیسی

  • Client: مشتری

شخص یا سازمانی که از خدمات افراد حرفه‌ای یا شرکت استفاده می‌کند.

  • Close: اتمام

پایان دادن به فروش یا معامله

  • Convenience store: فروشگاه کوچک، خواربار فروشی کوچک

مغازه کوچک با ساعات کاری طولانی و با موقعیت مکانی مناسب

  • Coupon: کوپن تخفیف فروشگاه

کوپنی که برای یک محصول خاص، تخفیف ارائه می‌کند

  • Deal: معامله

انجام یک معامله تجاری

  • Department store: فروشگاه بزرگ

یک فروشگاه بزرگ با انواع کالاها در بخش‌های مختلف

  • Discount: تخفیف

کاهش قیمت

  • E-commerce: تجارت الکترونیک

خرید و فروش در اینترنت

  • E-marketing: بازاریابی الکترونیکی

تبلیغ محصولات و خدمات از طریق اینترنت

  • Follow-up: پیگیری

ارتباط با خریدار پس از انجام فروش برای جلب رضایت مشتری

  • Franchise: حق امتیاز

نمایندگی‌های کوچکتر از یک برند بزرگ

  • Guarantee: ضمانت

اطمینان از اینکه محصول در صورت بروز مشکل، تعمیر یا تعویض خواهد شد

  • Intranet: شبکه داخلی

شبکه محلی در یک شرکت

برای مشاهده لغات مربوط به اجاره و خرید ملک به انگلیسی روی لینک آبی کلیک کنید.

  • Joint venture: سرمایه‌گذاری مشترک

پیوستن به یک شرکت خارجی برای تولید یا فروش یک محصول یا خدمات

  • brand: نام تجاری

 

  • digital marketing: بازاریابی دیجیتال

بازاریابی با استفاده از دستگاه‌های دیجیتال

  • launch: راه‌اندازی

معرفی محصول جدید به عموم

  • market research: تحقیقات بازار

انجام تحقیق در مورد نیازها و ترجیحات مصرف‌کنندگان

  • public relations: روابط عمومی، تصویر ذهنی مشتری

حفظ حرفه‌ای تصویر عمومی برند

  • Marketing strategy: استراتژی بازاریابی

طرحی که اهداف بازاریابی را نشان می‌دهد

  • Marketing mix: استراتژی‌های بازاریابی محصول، قیمت، مکان، تبلیغات

 

  • Advertising: تبلیغات

اطلاع رسانی به مشتریان احتمالی در مورد محصولات و خدمات و تحت تاثیر قرار دادن آن‌ها

  • Sales promotion: تشویق به خرید
برای موفقیت در یک مذاکره به زبان انگلیسی مقاله لغات و عبارات مربوط به مذاکره در انگلیسی را مشاهده کن!

 

اصطلاحات فروش به انگلیسی

اصطلاحات فروش به انگلیسی

  • Market leader: رهبر بازار

شرکتی که بیشترین مقدار یک نوع خاص از محصول را می‌فروشد.

  • Mark up: ارزش افزوده

مبلغی که برای پوشش سود به قیمت تمام شده کالا اضافه می‌شود.

  • Packaging: بسته‌بندی

قرار دادن محصولات در ظروف/ بسته

  • Product line: خط تولید

تولید گروهی از محصولات یا خدمات مشابه

  • Prespect: چشم‌انداز مثبت کاری/شغلی/حرفه‌ای

یک مشتری احتمالی

  • Representative: نماینده

شخصی که نمایندگی فروش برای یک شرکت دارد.

  • Retail: خرده فروشی

برای فروش به عموم در مغازه

  • Shopping centre: مرکز خرید

یک ساختمان بزرگ با مغازه‌ها و به همراه پارکینگ مشترک

  • Trade fair: نمایشگاه تجاری

نمایشگاهی که شرکت‌ها می توانند محصولات خود را به نمایش بگذارند.

  • Wholesale: عمده فروشی

فروش به مقدار زیاد با قیمت پایین برای فروش مجدد در خرده فروشی‌ها

  • Consumer: مصرف‌کننده

شخصی که کالاها و خدمات را برای استفاده شخصی خریداری می‌کند.

اگر قصد یادگیری زبان انگلیسی دارید و با توجه به تعداد زیاد پکیج‌های آموزش زبان موجود سردرگم شده‌اید، مقاله بهترین پکیج زبان انگیسی را مشاهده کنید.
  • cost: قیمت

تخمین قیمت ساخت یک محصول

  • develop: توسعه دادن

ساخت یک محصول جدید یا ارتقاء یک محصول موجود

  • distribution: توزیع

ارائه محصولات به مشتریان

  • end-user: مصرف‌کننده نهایی

مصرف‌کننده نهایی یک محصول

  • image: تصویر

تصور عموم از یک شرکت یا محصول

  • label: برچسب

یک تکه کاغذ کوچک روی یک محصول با اطلاعات برند

  • online: آنلاین

متصل بودن به اینترنت

  • point of sale: مکان فروش

مکانی که یک محصول در آن به عموم فروخته می‌شود.

  • product: محصول، کالا

 

  • registered: ثبت شده

ثبت شده در یک فهرست رسمی

  • sponsor: حامی

شخص یا سازمانی که بودجه را تأمین می‌کند.

  • W.O.T: نقاط قوت، ضعف‌ها، فرصت‌ها و تهدیدات

 

  • trademark: علامت تجاری

علامت تجاری به نماد، کلمه یا کلماتی گفته می‌شود که نشان‌دهنده یک شرکت یا محصول است.

  • Buying habit: عادت خرید

تمایل به خرید دوباره و دوباره همان برند

برای گسترش کسب و کار خود و پیشرفت در دنیای امروز مقاله 30 اصطلاح و لغت مدیریت به زبان انگلیسی ویژه مدیران موفق را مشاهده کنید.

  • Buying motivation: انگیزه خرید

عامل محرک برای خرید یک محصول

  • Corporate image: تصویر شرکت

دیدگاه عمومی برای یک شرکت

  • Customer: مشتری

خریدار کالا یا خدمات

  • Market share: سهم بازار

درصد فروش یک محصول یا خدمات توسط یک برند

  • Market size: اندازه بازار

تعداد خریداران و فروشندگان در یک بازار خاص

  • Seller: فروشنده

شخصی که محصولی را می‌فروشد

  • portfolio: نمونه کار

گروه‌های محصول

  • Price boom: افزایش سریع قیمت‌ها

 

  • Price cut: کاهش قیمت

 

  • Price hike: افزایش قیمت

 

  • Price war: کاهش قیمت ها در پاسخ به شرکت‌های دیگر

 

  • Distribution channel: کانال توزیع

مطالعه کنید: سئو یزد

فروش مستقیم یک محصول یا از طریق توزیع‌کنندگان

 

در این مقاله‌ی کوتاه کوشیدیم تا به صورت آسان‌ترین و سریع‌ترین راه ممکن، واژگان مربوط به خرید و فروش محصولات یا خدمات را باهم یادبگیریم. یادگیری این لغات آسان ولی نیاز به تمرین و تکرار دارد. بهتر است نکات گفته شده را همراه با همکارانتان مرتب تمرین کنید تا در حافظه ی بلندمدت‌تان قرار گیرد. درآخر اگر سوالی در این رابطه دارید، در قسمت کامنت از ما بپرسید تا سریع به آن‌ها پاسخ دهیم.

اشتراک گذاری مقاله در:
در کنار شما هستیم

مشاوره و ثبت‌نام در دوره جامع آموزش زبان انگلیسی

یک پاسخ

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این آخرین تلاش و هزینه برای یادگیری زبان تو خواهد بود.

🔴 برای ثبت‌نام کامل‌ترین دوره آموزش زبان انگلیسی، کلیک کنید.  ⬇️

تو هم بیا جزو ۶۰ هزار زبان آموز موفق ماشو…

پرفروش‌ترین دوره‌ها

برای پشتیبانی دوره و سوال در مورد ثبت‌نام کامل‌ترین دوره آموزش زبان انگلیسی، به یکی از روش‌های زیر با ما تماس بگیرید.

35درصد تخفیف

این آخرین تلاش و هزینه برای یادگیری زبان تو خواهد بود.

تو هم بیا جزو ۶۰ هزار زبان آموز موفق ماشو…

جهت ثبت نام و دریافت دوره جامع زبان انگلیسی اسم و شماره تماس خود را برای ما ارسال کنید.