فوتبال یکی از محبوبترین ورزشها در سراسر دنیاست که طرفداران زیادی داشته و آشنایی با کلمات و اصطلاحات انگلیسی مربوط به فوتبال میتواند در مکالمات مفید باشد. علاوه بر آن هنگام تماشای مسابقات فوتبال و انجام بازیها با شنیدن این اصطلاحات متوجه خواهید شد که به چه چیزی اشاره میشود.
لیست کلمات و اصطلاحات انگلیسی مربوط به فوتبال
football | فوتبال |
Top scorer | بهترین گلزن |
National team | تیم ملی |
Knockout stage | مرحله حذفی |
Quarter-final | یک چهارم نهایی |
Runners-up | نایب قهرمان |
Semi-final | نیمه نهایی |
The final | فینال |
Trophy | جام قهرمانی |
Attacker | مهاجم |
Assistant referee | کمک داور |
Away game | بازی خارج از خانه |
Corner | کرنر |
Locker room | رختکن |
Defender | مدافع |
Draw | مساوی |
Extra time | وقت اضافی |
Foul | خطا |
Goalkeeper | دروازه بان |
Half-time | استراحت بین دو نیمه |
Home game | بازی خانگی |
Injury time | وقت تلف شده |
Match | مسابقه |
Midfielder | هافبک |
Offsides | افساید |
Pass | پاس دادن |
Penalty kick | ضربه پنالتی |
Pitch | زمین بازی |
Red card | کارت قرمز |
Referee | داور |
Shoot | شوت زدن |
Spectator | تماشاگر |
Substitute | تعویض |
Scissor kick | ضربه قیچی |
Spot kick | ضربه پنالتی |
Gloves | دستکش |
Goal posts | تیرک دروازه |
Net | تور |
Keep possession | حفظ توپ |
Tackle | تکل |
Throw in | اوت پرتاب کردن |
Wall | دیوار دفاعی |
Yellow card | کارت زرد |
Defeat | باخت |
Goal difference | اختلاف گل |
Scoreboard | تابلوی امتیازات |
Bench | نیمکت ذخیره |
Fixtures | برنامه بازیها |
Own goal | گل بخودی |
Relegation | سقوط به لیگ پایینتر |
Skipper | کاپیتان |
Coach/ Head coach | مربی / سرمربی |
VAR | کمک داور ویدیویی |
Score | نتیجه نهایی |
To cross | سانتر کردن |
To dribble | دریبل زدن |
To head | ضربه زدن با سر |
To Win/lose a match | بردن/ باختن یک بازی |
send off | اخراج کردن |
Commentator | گزارشگر |
Equalizer | گل تساوی |
Chest Reception | دریافت توپ با قفسه سینه |
Header | سر زن |
Football pitch | زمین فوتبال |
Penalty area | محوطه جریمه |
Corner flag | پرچم کرنر |
Toss a coin | پرتاب سکه |
Hat trick | هتریک |
League | لیگ |
Counterattack | ضد حمله |
مثال با کلمات و اصطلاحات انگلیسی مربوط به فوتبال
They rooted their football team on to victory.
آنها تیم فوتبال خود را به پیروزی رساندند.
Football is a team game.
فوتبال یک بازی تیمی است.
مطالعه کنید: ورزش به زبان انگلیسی
We watched the football game on TV.
بازی فوتبال را از تلویزیون تماشا کردیم.
He was Italy’s top scorer during the World Cup matches.
او بهترین گلزن ایتالیا در طول مسابقات جام جهانی بود.
The national football team will arrive in Tokyo tomorrow afternoon.
تیم ملی فوتبال فردا بعدازظهر وارد توکیو می شود.
Colombia’s win sent them through to the knockout stage of the tournament.
برد کلمبیا آنها را به مرحله حذفی مسابقات رساند.
از دست ندهید: مکالمه انگلیسی در باشگاه ورزشی
Japan lies third in the quarter-final.
ژاپن در مرحله یک چهارم نهایی سوم است.
They finished runners-up behind Sweden.
آنها پس از سوئد نایب قهرمان شدند.
Four teams will go through to the semi-final.
چهار تیم به نیمه نهایی راه خواهند یافت.
Our team has qualified for the semi-final.
تیم ما به نیمه نهایی راه یافته است.
He lifted the trophy up and kissed it.
جام را بلند کرد و بوسید.
مطالعه کنید: بهترین حرکات یوگا برای تقویت حافظه و مغز
The assistant referee has lifted the flag.
کمک داور پرچم را بلند کرد.
We lost the away game but won both the home games.
بازی خارج از خانه را باختیم اما هر دو بازی خانگی را بردیم.
The defender kicked the ball out of play.
مدافع توپ را به بیرون زد.
The goalkeeper was injured so a defender had to go in goal.
دروازه بان مصدوم شد و یک مدافع مجبور شد وارد دروازه شود.
I think he’s the best defender around.
فکر می کنم او بهترین مدافع جهان است.
Beckham scored in extra time.
بکهام در وقت اضافه گل زد.
The England goalkeeper played brilliantly.
دروازه بان انگلیس فوق العاده بازی کرد.
He is an excellent goalkeeper.
او دروازه بان فوق العاده ای است.
He now plays as goalkeeper for Liverpool.
او اکنون به عنوان دروازه بان برای لیورپول بازی می کند.
He was substituted for another midfielder because of his injury.
او به دلیل مصدومیت با یک هافبک دیگر تعویض شد.
بیشتر مطالعه کنید: قانون ۵ دقیقه چیست؟
The goal was disallowed for offside.
گل به دلیل آفساید مردود اعلام شد.
Both teams had tied on points and goal difference.
دو تیم در امتیاز و تفاضل گل مساوی بودند.
Tom headed the ball into his own goal.
تام توپ را با ضربه سر وارد دروازه خودش کرد.
Our team lost when we scored our own goal late in the second half.
تیم ما با گل به خودی در اواخر نیمه دوم شکست خورد.
The rain had made the football pitch extremely muddy.
باران زمین فوتبال را به شدت گل آلود کرده بود.
He was fouled inside the penalty area.
او در داخل محوطه جریمه خطا کرد.
سخن پایانی
در این مقاله به لغات ضروری فوتبال در زبان انگلیسی پرداختیم و شما میتوانید با خواندن مثالها این کلمات را در ذهنتان تثبیت کنید. در صورت هرگونه سوال یا پیشنهاد در قسمت نظرات با ما در ارتباط باشید.