video:
Transcript:
level: basic
The princess and the dragon
Once upon a time there was a king and queen who lived in a golden
castle with their beautiful daughter. One night an ugly ogre captured
the beautiful princess and locked her up in his tall, dark tower.
‘Help me!’
‘Roar!’
The king and queen were very sad. They promised to give a bag of
gold to the knight that rescued the princess.
‘Please save our princess!’
‘We’ll save the princess!’
All the knights in the land wanted to rescue the princess. They rode to the tower as fast as they
could.
‘Help me!’
‘Roar!’
The ugly ogre roared with anger when he saw the knights. His roar was so scary that they rode away
as fast as they could.
One day a friendly dragon was flying over the ogre’s tower when he heard the princess cry for help.
‘Help me!’
The dragon flew down to the tower, took a big fiery breath and blew the ogre far away over the
mountains and into the ocean.
‘Come with me, princess. Don’t be scared!’
‘Thank you for saving me.’
‘My pleasure, princess.’
The dragon rescued the princess from the tower and gently put her on his strong back. They flew
high in the sky. They flew over the tower and the castle, over the mountains and caves, and out
towards the deep blue ocean.
‘Whee! I can fly!’
The dragon and the princess flew to the castle. The king and queen were so happy to see the
princess they gave the dragon the bag of gold. They all lived happily ever after.
‘Thank you for saving our princess!’
‘My pleasure!’
ترجمه متن:
پرنسس و اژدها
روزی روزگاری پادشاه و ملکه ای با دختر زیبایشان در کاخی طلایی زندگی میکردند.
یک شب غولی ترسناک پرنسسِ زیبا را در قلعهی بلند و تاریک خود اسیر کرد.
کمکم کنید!
صدای غرشی آمد!
پادشاه و ملکه بسیار ناراحت بودند. آنها به شوالیهها قول دادند که اگر شاهزاده خانم را نجات دهند به آنها کیسه ای از طلا میدهند.
لطفا پرنسس ما را نجات دهید!
ما پرنسس را نجات خواهیم داد!
همه شوالیههای این سرزمین میخواستند پرنسس را نجات دهند. آنها هر چه سریعتر به سمت قلعه رفتند.
کمکم کنید!
صدای غرش میآمد!
غول ترسناک با دیدن شوالیهها از عصبانیت غرش کرد. غرش او آنقدر ترسناک بود که آنها هر چه سریعتر پا به فرار گذاشتند.
یک روز اژدهایی مهربان در حال پرواز بر فراز قلعه ی دیو بود که صدای فریاد پرنسس را شنید.
کمکم کنید!
اژدها به سمت قلعه پرواز کرد، با دمیدنِ نفسِ آتشینِ بزرگی بر فراز قلعه ، دیو را به آن طرف کوهها و داخل اقیانوس انداخت.
نترس، پرنسس با من بیا!»
از اینکه من رو نجات دادی متشکرم.
باعث افتخار من است پرنسس.
اژدها، پرنسس را از قلعه نجات داد و او را بر پشت خود سوارکرد و پرواز کردند
بالا در آسمان آنها بر فراز برج و قلعه، کوهها، غارها پرواز کردند و به سمت اقیانوس آبی رفتند.
وای! من میتوانم پرواز کنم!
اژدها و پرنسس به سمت قلعه پرواز کردند. پادشاه و ملکه از دیدن پرنسس بسیار خوشحال شدند
آنها کیسه ای از طلا به اژدها دادند. بعد از آن، آنها با خوشحالی با هم زندگی کردند.
ممنون که پرنسس ما را نجات دادی!
باعث افتخار من هست!
یک دوره عالی برای ضمانت موفقیت فرزندتان
همینطوری که من و شما به راحتی زبان فارسی را یاد گرفتیم و بدون هیچ آموزشی صحبت میکنیم، فرزند شما هم باید به همین صورت زبان انگلیسی را یاد بگیرد. اگر این اتفاق بیوفتد فرزند شما زبان دوم را به سختی فراموش خواهد کرد و او دو زبانه خواهد بود. دوره جامع فرزند دو زبانه شامل دورههای آموزشی کودکان از سن 0 تا دورهی 7 سال به بالا است. برای مشاهده دوره روی تصویر زیر کلیک کنید و برای کسب اطلاعات بیشتر به مشاورین ما با شماره تماس 09130013252 پیام دهید.
همچنین بخوانید: