با کمک جملات مرتبط با فناوری میتوانید با شخص مقابل صحبت کرده و مکالمه خوبی داشته باشید. در این مقاله از اکادمی روان به بررسی یک نمونه مکالمه انگلیسی در مورد تکنولوژی و جملات مرتبط با آن خواهیم پرداخت.
جملات کاربردی برای شروع مکالمه انگلیسی در مورد تکنولوژی
برای شروع یک مکالمه انگلیسی در مورد تکنولوژی، میتوانید از جملات زیر استفاده کنید.
Are you a technology friendly person?
آیا شما فردی دوستدار تکنولوژی هستید؟
What new technology couldn’t you live without?
بدون کدام فناوری جدید نمیتوانید زندگی کنید؟
What technology do you detest? Why?
از چه تکنولوژی متنفرید؟ چرا؟
Has technology made us more intelligent? How?
آیا فناوری ما را هوشمندتر کرده است؟ چگونه؟
How long can you survive without technology?
چقدر میتوانید بدون تکنولوژی زنده بمانید؟
Can you think of new technologies in future?
آیا میتوانید به فناوریهای جدید آینده فکر کنید؟
Do you always trust technology? Has technology ever let you down?
آیا همیشه به تکنولوژی اعتماد دارید؟ آیا تا به حال فناوری شما را ناامید کرده است؟
مطالعه کنید: موسیقی گوش دادن به انگلیسی
نمونه مکالمه انگلیسی در مورد فناوری
Tony: Do you have a charger?
شارژر دارید؟
.Joey: Yes, there’s a portable charger over there on the table
بله، یک شارژر قابل حمل روی میز هست.
.Tony: That’s perfect, thanks
عالیه. ممنونم.
Joey: Can you believe how far technology has come?
میتوانید باور کنید که فناوری تا کجا پیش رفته است؟
Tony: It’s hard to believe, isn’t it?
باورش سخته، اینطور نیست؟
Joey: Now you can pay for almost anything online or by using an app on your phone.
حالا میتوانی تقریباً برای هر چیزی به صورت آنلاین یا با استفاده از یک برنامه در تلفن خود پرداخت کرد.
Tony: It seems like yesterday that everyone was using home phones.
انگار دیروز بود که همه از تلفنهای خانه استفاده میکردند.
مطالعه کنید: هوش مصنوعی که باهاش حرف بزنم
Joey: Now almost nobody has or uses a home phone. Everyone including kids have cell phones.
در حال حاضر تقریباً هیچ کس تلفن در خانه ندارد یا از آن استفاده نمیکند. همه از جمله بچهها تلفن همراه دارند.
Tony: Do you really think it’s for the best though? I mean it used to be nice when people couldn’t bug you at all times of the day and night.
آیا واقعاً فکر میکنید که این بهترین است؟ منظورم این است که وقتی مردم نمیتوانستند در تمام ساعات شبانهروز شما را اذیت کنند، خوب بود.
Joey: Yes, I think there are good points and bad points to it all. I mean, on one hand, they make life easier.
بله، من فکر میکنم همه اینها نکات خوب و بدی دارند. منظورم این است که از سمت دیگر آنها زندگی را آسان تر میکنند.
Tony: Yes, I agree with that point, but I think that people are too dependent on them. Nobody can relax and you can never really take a day off.
بله، من با این نکته موافقم، اما فکر میکنم مردم بیش از حد به آنها وابسته هستند. هیچ کس نمیتواند آرامش داشته باشد و شما هرگز نمیتوانید واقعاً یک روز از آن خلاصی داشته باشید.
Joey: Yes, you are right, but can you imagine life without cell phones?
بله، حق با شماست، اما آیا میتوانید زندگی بدون تلفن همراه را تصور کنید؟
Tony: Not anymore. I can’t live without it. I even check my phone messages in the middle of the night.
دیگر نه. من نمیتوانم بدون آن زندگی کنم. حتی نصف شب پیامهای تلفنم را چک میکنم.
Joey: They sure have changed how we go about our everyday lives, haven’t they?
آنها مطمئناً نحوه زندگی روزمره ما را تغییر دادهاند، اینطور نیست؟
Tony: As we speak another message comes through.
همینطور که صحبت میکنیم پیام دیگری از راه میرسد.
Emma: Have you heard about Bitcoin? It seems like everyone is talking about it these days
اما: آیا در مورد بیتکوین شنیدهای؟ به نظر میرسد این روزها همه در مورد آن صحبت میکنند.
Liam: Yeah, I’ve heard about it. But I’m not sure if I fully understand how it works. Isn’t it just a digital currency
لیام: بله، در موردش شنیدهام. اما مطمئن نیستم که کاملاً بفهمم چطور کار میکند. مگر این فقط یک ارز دیجیتال نیست؟
Emma: Well, it’s more than that. It’s a decentralized currency, which means no bank or government controls it. People can send and receive Bitcoin directly without intermediaries
اما: خب، این بیشتر از یک ارز دیجیتال است. این یک ارز غیرمتمرکز است، به این معنی که هیچ بانک یا دولتی آن را کنترل نمیکند. مردم میتوانند بدون واسطه بیتکوین ارسال و دریافت کنند.
Liam: That sounds interesting, but isn’t it risky? I’ve heard the value of Bitcoin can change dramatically in just one day.
لیام: به نظر جالب میرسد، اما آیا این ریسک ندارد؟ شنیدهام که ارزش بیتکوین میتواند در عرض یک روز به شدت تغییر کند.
Emma: You’re right. It’s highly volatile. One day it’s up, and the next day it’s down. But some people have made a lot of money by investing in it at the right time.
اما: حق با تو است. این ارز بسیار نوسان دارد. یک روز بالا است و روز بعد پایین میآید. اما بعضی از مردم با سرمایهگذاری در زمان مناسب پول زیادی به دست آوردهاند.
Liam: I guess that’s true. But I still think it’s too unpredictable for me. I prefer traditional investments like stocks or real estate.
لیام: فکر میکنم این درست است. اما هنوز فکر میکنم برای من خیلی غیرقابل پیشبینی است. من ترجیح میدهم به سرمایهگذاریهای سنتی مثل سهام یا املاک پایبند باشم.
Emma: That’s fair. But don’t you think cryptocurrencies are the future? More and more businesses are starting to accept them as payment.
اما: این منطقی است. اما فکر نمیکنی ارزهای دیجیتال آینده هستند؟ بیشتر و بیشتر کسبوکارها شروع به پذیرش آنها به عنوان روش پرداخت کردهاند.
Liam: Maybe, but I’ll wait until it becomes more stable. For now, I’ll stick to what I know.
لیام: شاید، اما من صبر میکنم تا زمانی که پایدارتر شود. برای حالا، به چیزی که میشناسم پایبند میمانم.
Emma: Fair enough. But just so you know, I already bought some Bitcoin last month.
اما: قابل درک است. اما فقط برای اطلاع تو، من ماه گذشته مقداری بیتکوین خریدم.
Liam: Really? How’s it going so far?
لیام: واقعاً؟ تا حالا چطور بوده؟
Emma: Let’s just say I’m keeping my fingers crossed!
اما: بگذار اینطور بگویم که دارم دعا میکنم همه چیز خوب پیش بره!
مطالعه کنید: مکالمه انگلیسی در فرودگاه