یکی از راههای تقویت مکالمهی زبانآموزان در انگلیسی، صحبتکردن در مورد آب و هوا، تغییرات اقلیمی و گاهیاوقات صحبت در مورد بلایای طبیعی به انگلیسی است که ممکن است در یکی از نقاط کره زمین اتفاق افتادهباشد.
بلایای طبیعی همواره موضوعی همیشگی در اخبار و موضوع خوبی برای صحبت و بحثکردن زبانآموزان هستند؛ ازاین رو در این سری از مقالات رایگان سایت آکادمی روان لیستی از نامهای بلایای طبیعی و کلمات مرتبط به آنها را برایتان آوردهایم.
بلایای طبیعی در انگلیسی
بلای طبیعی (natural disaster) | معنی (meaning) |
Tsunami | سونامی |
Whirlwind | گردباد |
Snowstorm | کولاک برف |
Sandstorm | طوفان شن، ماسه باد |
Windstorm | طوفان |
Ice storm | کولاک، طوفان همراه با تگرگ |
Rainstorm | باد و باران شدید |
Storm | طوفان (توفان) |
Cloud | ابر، توده ابر |
Hail | طوفان تگرگ |
Volcano eruption | فوران آتشفشان |
Tornado | تندباد، طوفان، طغیان |
Typhoon | گردباد |
Avalanche | بهمن |
Earthquake | زلزله، زمین لرزه |
Blizzard | کولاک، باد تند و سرد همراه با دانههای ریز برف |
Drought | خشکسالی، خشکی |
Famine | قحطی |
Forest fire | آتشسوزی در جنگل |
Flood | سیل |
Fire | آتش |
Lava | مواد مذاب آتشفشانی |
از دست ندهید: 400 ملیت و نام کشورها به انگلیسی
بلای طبیعی (natural disaster | معنی (meaning) | |
Bushfire | آتشسوزی در مراتع و درختان | |
Wildfire | آتش سریع و پر زور | |
Tremor | زمین لرزه کم | |
Dust storm | طوفان شن | |
Flash flood | سیل ناگهانی | |
Twister | گردباد تند | |
Windstorm | گردباد، باد سریع | |
Heat wave | هوای گرم برای مدت زمان زیادی | |
Cyclone | گردباد، طوفان موسمی | |
Hailstorm | رگبار تگرگ | |
Lightening | صاعقه، آذرخش | |
Nimbus | ابر بارانزا، ابر بارانی | |
Gust | تندباد، باد شدید ناگهانی | |
Thunderstorm | طوفان تندری، طوفان همراه با صاعقه و آذرخش | |
Hurricane | طوفان، گردباد، تندباد | |
Landslide | ریزش کوه | |
Aftershock | پسلرزه | |
Waterspout | گردباد دریایی |
از دست ندهید: اسامی انواع جرم و جنایت در انگلیسی
کلمات و افعال پرکاربرد در صحبت در مورد بلایای طبیعی
Blackout | قطعی و خاموشی برق |
Richter scale | ریشتر (واحد اندازهگیری میزان زمینلرزه) |
High pressure | پُر فشار |
Low pressure | کم فشار |
Volt | وُلت (واحد نیروی برق) |
Casualty | زخمی، مصدوم |
Shelter | سرپناه، مکان امن |
Erosion | فرسایش |
seismic | مرتعش، لرزان |
Beaufort scale | سیستم اعداد برای مشخصکردن شدت باد |
Wind scale | اندازه شدت باد |
Fatal | کشنده، محلک، وخیم |
Fatality | تلفات، مرگ و میر |
Death | مرگ، آمار کشتهشدگان |
Lost | آمار گمشدگان |
Destroy | نابودکردن، از بین بردن |
Destruction | نابودی، کامل از بین رفتن |
Tension | زور، فشار، تنش |
Uproot | از ریشه کندن، ریشهکن شدن |
Damage | خسارت و خرابی |
Rescue | نجاتیافتگان، نجات دادن |
Arson | احتراق، آتشسوزی عمدی |
از دست ندهید: لغات و عبارات مربوط به بیان احساسات در انگلیسی
مثال استفاده از بلایای طبیعی (Natural disaster) در جملات انگلیسی
Tornado
- The town was hit by a tornado last night.
شب قبل در شهر گردباد آمد.
Flood
- The flood last year was a terrible catastrophe in which many people died.
سیلی که سال پیش آمد، فاجعه وحشتناکی بود که درآن تعداد زیادی از مردم مردند.
Wildfire
- In Northern California, a wildfire has spread a haze of smoke over 200 miles.
در کالیفرنیای شمالی، آتش سریع و تند، مه غلیظی از دود را تا شعاع 200 مایلی پخش کردهاست.
Earthquake
- Many buildings fell down during the earthquake.
تعداد زیادی از ساختمانها در زلزله ویران شدند.
Drought
- The drought has made farmers anxious about the harvest.
خشکسالی کشاورزان را در مورد درو و برداشت محصولات نگران کردهاست.
Tsunami
- No one knows the height of the tsunami caused by this eruption.
هیچکس ارتفاع و بلندی سونامی ایجادشده توسط انفجار را نمیداند.
Landslide
- After the landslide, volunteers worked in relays to rescue people buried under the rubble.
پس از ریزش کوه، داوطلبان گروه گروه برای نجات افرادی که زیر پاره سنگها مانده بودند، تلاش کردند.
Typhoon
- His home was destroyed in a typhoon.
خانهاش در طوفان ویران شد.
Volcano eruption
- The volcano erupted in 1980, devastating a large area of Washington state.
آتشقشانی که در سال 1980 فوران کرد، بخش وسیعی از ایالت واشینگتن را ویران کرد.
Ice storm
- The next day, an ice storm left 400,000 Detroit residents without electricity.
روز بعد، یک طوفان تگرگ، 400 هزار نفر از ساکنان ایالت دترویت را بدون برق برجا گذاشت.
برای آموزش گرامر زبان انگلیسی کلیک کنید.
Sandstorm
- His plane made a crash-landing during a sandstorm yesterday.
هواپیمااش در طول طوفان شن دیروز، سقوط کرد.
Hurricane
- The hurricane is moving to the west at about 18 miles per hour.
تندباد با سرعت 18 مایل بر ساعت در حال حرکت به سمت غرب است.
Avalanche
- They were killed by an avalanche in the Swiss Alps.
آنها بر اثر بهمن در کوههای آلپ سوییس کشته شدند.
Lightning
- The old tree behind our house was riven by lightning last night.
درخت قدیمی در پشت خانهمان بر اثر صاعقه شب قبل، از وسط شکافته شد.
Dust storm
- Pigeons fly through a dust storm in Kuwait City.
کبوتران در شهر کویت، در میان طوفان شن پرواز میکنند.
Cyclone
- The cyclone has resulted in many thousands of deaths.
طوفان موسمی باعث کشته شدن هزاران نفر شد.
از دست ندهید: 15 کتاب فوق العاده انگلیسی برای نوجوانان
Hailstorm
- The fruit trees were beaten down by the heavy hailstorm.
درختان میوه بر اثر طوفان تگرگ سنگین، خم شدند (از جا در آمدند.)
Blizzard
- Eleanor arrived in the midst of a blizzard.
النور در میان کولاک از راه رسید.
Waterspout
- I noticed a waterspout on the horizon and watched it until it moved out of sight.
من متوجهی یک گردباد دریایی در افق شدم و آن را تا زمانی که از دید خارج شد تماشا کردم.
از اینکه تا آخر این مطلب با ما همراه بودید از شما سپاسگزاریم و امیدواریم این مطلب برایتان مفید بودهباشد. لطفا نظرات و پیشنهادات خود را با ما در میان بگذارید.