یکی ازگرامرهای چالش برانگیز زبان انگلیسی برای افرادی که به یادگیری این زبان مشغول شدهاند، گرامر do و make است. این دو فعل در معنا شبیه به هم به نظر میرسند اما تفاوتهایی دارند که با درک این تفاوتها میتوانید در ساختار جملات بهترین انتخاب را داشته باشید.
قبل از اینکه ادامه مطلب را بخوانید به شما پیشنهاد میکنیم که حتما پادکست بالا را گوش کنید تا تمامی مطالب را به خوبی یاد بگیرید.
فعل do و make در انگلیسی
- از فعل do برای وظایف و اعمال تکراری استفاده کنید.
- برای ایجاد یا تولید چیزی و اقداماتی که انتخاب میکنید، فعل make کاربردی خواهد بود.
- به طور کلی do به خود عمل اشاره دارد و make به نتیجه آن عمل برمیگردد.
- make مفاهیم «ساختن»، «بنا کردن» یا «ایجاد کردن» را منتقل میکند و do به معنای کامل کردن یا انجام دادن چیزی است.
مطالعه کنید: آموزش فعل در زبان انگلیسی | انواع افعال انگلیسی
گرامر do
برای درک بهتر تفاوت بین do و make هر کدام از آنها را به صورت جداگانه مورد بررسی قرار میدهیم تا با نحوه استفاده آنها آشنا شوید.
do the housework 🟰 انجام دادن کارهای خانه |
|
بعد از اینکه از دفتر به خانه رسیدم، خیلی خسته تر از آن بودم که کارهای خانه را انجام دهم. |
After I got home from the office, I was too tired to do the housework. |
do the laundry 🟰 شستن لباسها |
|
من واقعا باید لباسها رو بشورم، هیچ لباس تمیزی ندارم. |
I really need to do the laundry. I don’t have any clean clothes left. |
do the dishes 🟰 شستن ظرفها |
|
من شام درست میکنم اگه تو ظرفها را بشویی. |
.I’ll make dinner if you do the dishes |
do the shopping 🟰 انجام دادن خرید |
|
من به بانک رفتم، برخی از خرید ها را انجام دادم و یک بسته را در اداره پست ارسال کردم. |
I went to the bank, did some shopping, and mailed a package at the post office. |
do work 🟰 کار کردن |
|
من نمیتوانم این آخر هفته بیرون بروم. من باید بر روی یک پروژه کار کنم. |
I can’t go out this weekend. I have to do some work on an extra project. |
do homework 🟰 انجام تکالیف |
|
تا زمانی که تکالیف خود را انجام نداده اید، نمیتوانید تلویزیون تماشا کنید. |
.You can’t watch any TV until you’ve done your homework |
do business 🟰 انجام تجارت |
|
ما در ۱۵ کشور با مشتریان کار میکنیم. |
.We do business with clients in fifteen countries |
do a good/great/terrible job 🟰 انجام یک کار خوب / بزرگ / وحشتناک |
|
او کار خوبی برای سازماندهی مهمانی انجام داد. |
.She did a good job organizing the party |
do a report 🟰 انجام گزارش |
|
من یک گزارش در مورد تاریخ سیاست خارجی آمریکا انجام میدم. |
I’m doing a report on the history of American foreign policy. |
در این جمله استفاده از writing a report هم صحیح است.
لینک مفید: تفاوت های مهم get و become در انگلیسی
do a course 🟰 انجام یک دوره | |
ما در حال انجام یک دوره در دانشگاه هستیم. | We’re doing a course at the university. |
do exercise 🟰 انجام تمرین ورزشی | |
من هر روز حداقل نیم ساعت تمرین میکنم. | .I do at least half an hour of exercise every day |
do your hair 🟰 استایل دادن به موها |
|
تا ۱۵ دقیقه دیگه آماده میشم. فقط باید موهام رو درست کنم. |
.I’ll be ready to go in 15 minutes. I just need to do my hair |
do your nails 🟰 درست کردن ناخن |
|
میشه این پاکت و برام باز کنی؟ الان ناخنهامو درست کردم. |
.Can you open this envelope for me? I just did my nails |
do anything/something/everything/nothing |
|
برای تولدت کار خاصی انجام میدی؟ |
Are you doing anything special for your birthday? |
تو نمیتوانی همه کارها را خودت انجام دهی، بگذار کمکت کنم. |
.You can’t do everything by yourself – let me help you |
فکر میکنم در مصاحبه خیلی خوب عمل کردم. |
.I think I did pretty well in the interview |
همه در آزمون بد کار کردن، بالاترین نمره 68 بود. |
.Everyone did badly on the test, the highest grade was 68 |
وقتی کیف پول کسی را در پیاده رو پیدا کردم، آن را به پلیس دادم چون میخواستم کار درست را انجام دهم. |
When I found someone’s wallet on the sidewalk, I turned it into the police because I wanted to do the right thing. |
نگران نباش، فقط بهترین تو انجام بده. |
.Don’t worry, just do your best |
از دست ندهید: تفاوت “speak, tell, talk و say” چیست؟ + ویدئو آموزشی
دوره آموزش ۳۰۰ فعل مهم زبان انگلیسی
در این دوره افعال کاربردی را در سه فصل با موضوعات افعال سطح مبتدی تا پیشرفته به همراه ترجمه، افعال کاربردی برای استفاده روزانه و آموزش افعال به تفکیک حروف آورده شده است. برای مشاهده دوره روی تصویر زیر کلیک کنید و برای کسب اطلاعات بیشتر به مشاورین ما با شماره تماس 09130013252 پیام دهید.
گرامر make
برای استفاده از این فعل، حالات زیر را در نظر داشته باشید.
make breakfast/lunch/dinner 🟰 درست کردن صبحانه، ناهار و شام |
|
من شام درست میکنم، ده دقیقه دیگه آماده میشه. |
.I’m making dinner, it’ll be ready in about ten minutes |
make a sandwich 🟰 درست کردن ساندویچ |
|
میشه یه ساندویچ برام درست کنی؟ |
?Could you make me a turkey sandwich |
make a salad 🟰 درست کردن سالاد |
|
برای پیکنیک خانوادگی یه سالاد درست کردم. |
.I made a salad for the family picnic |
make a cup of tea 🟰 درست کردن چای |
|
میخوای برات یه فنجون چای درست کنم؟ |
?Would you like me to make you a cup of tea |
make a reservation 🟰 رزرو کردن |
|
من ساعت 7:30 رستوران مورد علاقه مون و رزرو کردم. |
.I’ve made a reservation for 7:30 at our favorite restaurant |
make money 🟰 پول درآوردن |
|
من از شغلم لذت میبرم، اما پول زیادی در نمیارم. |
.I enjoy my job, but I don’t make very much money |
make a profit 🟰 بدست آوردن سود |
|
شرکت جدید در سال اول سود کسب کرد. |
.The new company made a profit within its first year |
make sth 🟰 بدست آوردن |
|
من از فروش سی دی های قدیمیم در اینترنت، 250 دلار پول کسب کردم. |
.I made $250 selling my old CDs on the internet |
make friends 🟰 دوست شدن/ پیدا کردن |
|
وقتی به یک شهر بزرگ نقلمکان میکنی سخت است که دوست پیدا کنی. |
.It’s hard to make friends when you move to a big city |
make a phone call 🟰 تماس تلفنی |
|
باید یه زنگ بزنم. |
.I need to make a phone call |
make a joke 🟰 شوخی کردن |
|
او شوخی کرد، اما خیلی خنده دار نبود و هیچ کس نخندید. |
He made a joke, but it wasn’t very funny and no one laughed. |
make a bet 🟰 شرط بستن |
|
من با پیتر شرط بندی کردم . |
.I made a bet with Peter |
لینک مفید: تفاوت بین do و does در انگلیسی
make a complaint 🟰 شکایت کردن |
|
ما به ارایه دهنده اینترنت در مورد خدمات وحشتناک آنها شکایت کردیم، اما هنوز از آنها خبری نشنیده ایم. |
We made a complaint with our internet provider about their terrible service, but we still haven’t heard back from them. |
make a confession 🟰 اعتراف کردن |
|
باید اعتراف کنم: من کسی بودم که آخرین قطعه کیک را خوردم. |
I need to make a confession: I was the one who ate the last piece of cake. |
make a speech 🟰 سخنرانی کردن |
|
مدیر شرکت در مورد اخلاق در محل کار سخنرانی کرد. |
The company president made a speech about ethics in the workplace. |
make a suggestion 🟰 پیشنهاد کردن |
|
می توانم یک پیشنهاد بدهم؟ فکر میکنم باید موهای خود را کوتاهتر کنید. |
Can I make a suggestion? I think you should cut your hair shorter. |
make a prediction 🟰 پیش بینی کردن |
|
ارائه هر گونه پیشبینی در مورد آینده اقتصاد دشوار است. |
It’s difficult to make any predictions about the future of the economy. |
make a promise 🟰 قول دادن |
|
من قول دادم هروقت او نیاز داشت، بهش کمک کنم. |
I made a promise to help her whenever she needs it. |
make a comment 🟰 نظر دادن |
|
معلم چند نظر انتقادی در مورد مقاله من ارائه داد. |
.The teacher made a few critical comments on my essay |
make plans 🟰 برنامه ریختن |
|
ما قصد داریم سال آینده به استرالیا سفر کنیم. |
.We’re making plans to travel to Australia next year |
make a decision/choice 🟰 تصمیم گیری |
|
من تصمیم گرفتم. |
I’ve made my decision. |
make a mistake 🟰 اشتباه کردن |
|
شما چندین اشتباه در محاسبات خود انجام دادید. |
.You made a few mistakes in your calculations |
make a discovery 🟰 کشف کردن |
|
دانشمندان کشف مهمی در زمینه ژنتیک انجام دادهاند. |
Scientists have made an important discovery in the area of genetics. |
make a list 🟰 لیست کردن |
|
من در حال تهیه فهرستی از تمام چیزهایی است که برای عروسی نیاز داریم: دعوتنامه، یک کیک، یک گروه و لباس. |
I’m making a list of everything we need for the wedding: invitations, a cake, a band, the dress. |
make sure 🟰 مطمئن شدن |
|
آیا میتوانید مطمئن شوید که ما نسخههای کافی از گزارش برای همه در این جلسه داریم؟ |
Can you make sure we have enough copies of the report for everybody at the meeting? |
لینک مرتبط: 500 کالوکیشن انگلیسی + معنی و فیلم آموزشی
کلماتی که معمولا با Do استفاده میشوند.
*جدول زیر به صورت افقی ➡️⬅️ جا به جا میشود *
a drawing |
a dance |
a crossword |
a course |
a project | a painting | a job | a favor/favour |
badly | anything | an assignment | a service |
everything | damage | chores | business |
nothing | harm | good | exercises |
the gardening | the dishes | something | research |
the rest | the laundry | the ironing | the housework |
work | well | the washing | the shopping |
your job | your homework | your hair | your best |
your work | your nails |
لینک مرتبط: کالوکیشن های ضروری رایتینگ 8 آیتلس
کلماتی که معمولا با MAKE استفاده میشوند.
*جدول زیر به صورت افقی ➡️⬅️ جا به جا میشود *
a change |
a call | a cake |
a bet |
a confession | a complaint | a comment | a choice |
a decision | a date | a cup of coffee/tea | a connection |
a face | a discovery | a difference | a demand |
a fuss | a friend | a fortune | a fool of yourself |
a living | a list | a line | a joke |
a noise | a mistake | a mess | a loss |
a point | a plan | a phone call | a pass at someone |
a reservation | a promise | a profit | a prediction |
a speech | a sound | a scene | a sandwich |
alterations | advances | a suggestion | a statement |
an effort | an attempt | an announcement | an appointment |
an excuse | an exception | an escape | an error |
amends | an offer | an observation | an impression |
clear | certain | breakfast | arrangements |
fun of someone | famous | faces | dinner |
peace | inquiries | lunch | love |
room | money | progress | possible |
someone smile |
someone rich | sense |
sales |
your bed | war | trouble | sure |
your way | your mind up |
4 پاسخ
سلام سایت خیلی خوبی دارید خوشحالم که باهاتون آشنا شدم. مطلب خیلی مفید و کاملی بود. برای تقویت مکالمه چه دوره ای رو میتونم تهیه کنم؟
سلام کامیار جان ممنون از لطفت اگر فقط میخوای مکالمه رو یاد بگیری ترم پیشرفته دوره جامع رو بهت پیشنهاد میکنم.
Hi, thanks a million for talking about Do and Make collocations. I really appreciate every single one of you
thanks for following us.