اگر فکر میکنید حتی یک کلمهی فرانسوی هم نمیدانید، باید بگویم که سخت در اشتباهید! چرا که واژگان فارسی و فرانسوی دارای ریشهی یکسانی هستند. تعداد لغات مشترک فرانسوی در زبان فارسی در لغتنامه دهخدا نزدیک به ۸۲۰، فرهنگ معین ۱۷۰۰، فرهنگ عمید ۱۶۰۰ و فرهنگ مشیری ۱۲۰۰ واژه است.
در ادامهی این مقاله از سری مقالات آکادمی روان با ما همراه شوید تا دریابید که روزانه چقدر از کلمات فرانسوی استفاده میکنید.
کلمات مشترک در زبان فرانسه و فارسی
البته در طی پژوهشی که در سال ۱۹۸۲ انجام گرفته، تعداد این کلمات چیزی حدود 3000 تا4000 برآورد شده است. عموم آنها در زمان قاجار و به تدریج وارد زبان ما شدهاند چرا که در آن دوران، ایران از میان سرزمینهای غربی، بیشترین روابط را با کشور فرانسه داشته است.
علاوه بر روابط دیپلماتیک و تجاری، گسترش کاربرد زبان فرانسوی در زبان فارسی دلایل دیگری نیز داشت. در زمان سلطنت ناصرالدین شاه و در پی تاسیس مدارس علمی چون دارالفنون، زبان فرانسوی زبان تدریس علوم بود و به موجب این امر، واژگان بسیاری از این زبان وارد فارسی شدند.
در کنار آن، ترجمهی آثار ادبی فرانسوی و اعزام نخستین گروه دانشجویان ایرانی به فرانسه نیز بر کاربرد هرچه بیشتر این کلمات، دامن زد.
تعدادی از این واژگان را باهم بررسی میکنیم:
سری اول واژگان فرانسوی در زبان فارسی
فارسی
فرانسوی
فونتیک (تلفظ)
آباژور
Abat-jour
ābāzhur
آبسه
Abcès
ābse
آبونمان
Abonnement
ābonémān
آبستره
Abstrait
ābstre
آکولاد
Accolade
ākolād
استون
Acetone
āseton
اسید
Acide
asid
اجودان
Adjudant
ājudān
آژانس
Agence
āzhāns
آژان
Agent
āzhān
آلمان
Allemagne
Ālmān
آلرژی
Allergie
ālerzhi
آلیاژ
Alliage
āliāzh
آمبولانس
Ambulance
āmbulāns
آمپر
Ampere
āmper
آمپول
Ampoule
āmpul
آناناس
Ananas
ānānās
آنتن
Antenne
ānten
اوت
Août
ut
آرتیست
Artiste
ārtist
آسانسور
Ascenseur
āsānsor
آسفالت
Asphalte
esfālt
آتلیه
Atelier
ātelié
اتوبوس
Autobus
otobus
اتومبیل
Automobile
otomobil
اتریش
Autriche
otrish
آوانس
Avance
āvāns
آوانتاژ
Avantage
āvāntāzh
آوریل
Avril
āvril
آپارتمان
Appartement
a.paʁ.tə.mɑ̃
املت
Omelette
ɔm.lɛt
ایده
Idée
ide
ایدهآل
Idéal
ideal
ادکلن
Eau de cologne
o dœ kɔlɔnj
اکیپ
Équipe
ekip
اورژانس
Urgence
yrʒɑ̃s
آپاندیس
Appendice
apɛ̃dis
اپل
Épaule
epol
آرشیو
Archive
aʀ ʃive
آلبوم
Album
ālbom
اریون
Oreillons
oreyon
ارگ
Orgue
org
ارد
Ordre
ordr
ارکستر
Orchestre
orkestr
استاندارد
Standard
estāndārd
مطالعه کنید: آیا «استعداد یادگیری زبان» در همهی ما وجود دارد؟
سری دوم واژگان فرانسوی در زبان فارسی
فارسی
فرانسوی
فونتیک (تلفظ)
باکتری
Bactérie
bākteri
باگت
Baguett
bāget
بالماسکه
Bal masque
bāl māské
بالکن
Balcon
bālkon
باله
Ballet
bāle
بانداژ
Bandage
bāndāzh
بانک
Banque
bānk
باسن
Basin
bāsan
باتوم
Baton
bātum
باتری
Batterie
bātri
بنزین
Benzene
benzin
بتن
Béton
béton
بیگودی
Bigoudi
bigudi
بلیط
Billet
belit
بیسکوییت
Biscuit
biskuit
بلوز
Blouse
boluz
بمب
Bombe
bomb
بلوار
Boulevard
bolvār
بورس
Bourse
burs
بوت
Botte
bɔt
بوکسور
Boxeur
boksor
بایکوت
Boycott
bāikot
برانکارد
Brancard
brānkārd
بروشور
Brochure
broshur
برونزه
Bronzé
bronzé
برس
Brosse
bros
بودجه
Budget
budjé
بوفه
Buffet
bufé
بروکراسی
Bureaucratie
burokerāsi
بوتیک
Boutique
butik
مطالعه کنید: یادگیری زبان با «گیمیفیکیشن» یا بازیسازی
دسته سوم کلمات فرانسوی در فارسی
فارسی
فرانسوی
فونتیک (تلفظ)
پالتو
Paletot
pālto
پانسمان
Pansement
pānsemān
پاپیون
Papillon
pāpiyon
پارازیت
Parasite
pārāzit
پارک
Parc
pārk
پرانتز
Parenthèse
parāntéz
پارلمان
Parlement
pārlémān
پاساژ
Passage
pāsāzh
پاستیل
Pastille
pāstil
پاتیناژ
Patinage
pātināzh
پدال
Pédale
pedāl
پاندول
Pendule
pāndul
پانسیون
Pension
pānsion
پنس
Pince
pans
پیپ
Pipe
pip
پیست
Piste
pist
پیستون
Piston
piston
پلاکارد
Placard
pelākārd
پلاژ
Plage
pelāzh
پلاک
Plaque
pelāk
پلاستیک
Plastique
pelāstik
پوئن
Point
po’an
پماد
Pommade
pomād
پرتره
Portrait
portré
پز
Pose
poz
پست
Poste
post
پودر
Poudre
pudr
پریز
Prise
priz
پروسه
processus
porosé
پروژه
Projet
porozhé
پوره
Purée
puré
پونز
Punaise
punez
مطلب پیشنهادی: یادگیری زبان با «فلش کارت»
دسته چهارم لغات فرانسوی در زبان فارسی
فارسی
فرانسوی
فونتیک (تلفظ)
تابلو
Tableau
tāblo
ترور
Terreur
teror
ت ئ اتر
Theater
teātr
تم
Theme
tem
ت ئوری
Théorie
teori
تز
These
tez
تن
Ton
ton
تمبر
Timbre
tambr
تیراژ
Tirage
tirāzh
تیتراژ
Titrage
titrAZh
خط تیره
Tiret
khate tire
تیتر
Titre
titr
توالت
Toilette
tuālet
تومور
Tumeur
tumor
تراژدی
Tragédie
terāzhedi
تونل
Tunnel
tunel
از دست ندهید: مهمترین کاربردهای زبان فرانسه چیست؟
دسته پنجم از کلمات فرانسوی در زبان فارسی
فارسی
فرانسوی
فونتیک (تلفظ)
دسامبر
Décembre
desāmbr
دکلمه
Déclamer
déklamé
دکلته
Décolleté
dékolté
دکور
Décor
dékor
دکوراسیون
Decoration
dékorāsion
دمده
Démodé
démodé
دانتل
Dentelle
dāntel
دسر
Dessert
deser
دیاپازون
Diapason
diāpāzon
دیکتاتور
Dictature
diktātor
دیکته
Dictée
dikté
دیپلم
Diplôme
diplom
دیسیپلین
Discipline
disiplin
دیسک
Disque
disk
دکتر
Docteur
doktor
دز
Dose
doz
دوش
Douche
dush
دوبل
Double
dublé
دوجین
Douzaine
dojin
درام
Drame
derām
دینامیک
Dinamique
dināmik
دسته ششم لغات فرانسوی در زبان فارسی
فارسی
فرانسوی
فونتیک (تلفظ)
ریمل
Rimmel
rimel
رادار
Radar
rādār
رادیاتور
Radiateur
rādiātor
رفراندوم
Référendum
refrāndom
رفوزه
Refusé
rofuzé
رژیم
Régime
rezhim
رستوران
Restaurant
resturān
رب دوشامبر
Robe de chambre
rob do shāmbr
رل
Rôle
rol
رمان
Roman
romān
رژ
Rouge (à lèvres)
rozh
روبان
Ruban
rubān
رمانتیک
Romantique
romAntik
رادیو
Radio
rAdiyo
راپورت
Rapport
raport
رتوش
Retouche
rutuS
ر ئال
Réal
reAlism
ر ئالیسم
Réalisme
reAl
ریتم
Rythme
ritm
از دست ندهید: یادگیری زبان به صورت «آنلاین و حضوری»
سری هفتم واژگان فرانسوی در فارسی
فارسی
فرانسوی
فونتیک (تلفظ)
ژله
Gelée
zhelé
ژاندارم
Gendarme
zhāndārm
ژاندارمری
Gendarmerie
zhāndārmeri
ژن
Gène
zhen
ژانر
Genre
zhānr
ژست
Geste
zhest
ژیله
Gilet
zhile
ژامبون
Jambon
zhāmbon
ژانویه
Janvier
zhānviye
ژاپن
Japon
zhāpon
ژاکت
Jaquette
zhāket
ژتون
Jeton
zheton
ژورنال
Journal
zhurnāl
ژو ئ ن
Juin
zhu’an
ژو ئیه
Juillet
zhu’iye
ژوپ
Jupe
zhup
سری هشتم واژگان فرانسوی در فارسی
فارسی
فرانسوی
فونتیک (تلفظ)
سلول
Cellule
Selul
سیگار
Cigare
sigār
سیمان
Ciment
simān
سینما
Cinéma
sinemā
سیرک
Cirque
sirk
ساک
Sac
sāk
سالن
Salon
sālon
سوسیس
Saucisse
sosis
سناریو
Scénario
senārio
سن
Scène
sen
سشوار
Séchoir
seshuār
سنا
Sénat
senā
سپتامبر
Septembre
septāmbr
سرنگ
Seringue
sorang
سرم
Sérum
serom
سرویس
Service
servis
سیبری
Sibérie
siberi
سیلیس
Silice
silis
سیلو
Silo
silu
سنتز
Synthèse
santez
سیفون
Siphon
sifon
سوپاپ
Soupape
supāp
سوپ
Soupe
sup
سوتین
Soutien-gorge
sutian
سوژه
Sujet
suzhé
سمبل
Symbole
sambol
سنکوپ
Syncope
sankop
سیستم
Système
sistem
مطلب پیشنهادی: یادگیری «زبان انگلیسی»در دانشگاه بهتر است یا آموزشگاه؟
سری نهم واژگان فرانسوی در فارسی
فارسی
فرانسوی
فونتیک (تلفظ)
شامپاین
Champagne
shāmpāni
شاپو
Chapeau
shāpo
شارلاتان
Charlatan
shārlātān
شاسی
Châssis
shāsi
شوفاژ
Chauffage
shofāzh
شوفر
Chauffeur
shofer
شومینه
Cheminée
shominé
شومیز
Chemise
shomiz
شوالیه
Chevalier
shovālye
شیک
Chic
shik
شینیون
Chignon
shiniyon
شیمی
Chimie
shimi
شکلات
Chocolat
shokolāt
سری دهم واژگان فرانسوی در فارسی
فارسی
فرانسوی
فونتیک (تلفظ)
فابریک
Fabrique
fābrik
فاکتور
Facture
fāktor
فامیل
Famille
fāmil
فانتزی
Fantaisie
fāntezi
فر
Four
fer
فیش
Fiche
fish
فوریه
Février
fevriye
فیلم
Film
film
فلاسک
Flasque
felāsk
فلوت
Flûte
folut
فرم
Forme
form
فرمالیته
Formalité
formālité
فاز
Phase
fāz
فیزیک
Physique
fizik
سری یازدهم واژگان فرانسوی در فارسی
فارسی
فرانسوی
فونتیک (تلفظ)
کابل
Câble
kābl
کاباره
Cabaret
kābāré
کابینه
Cabinet
kābine
کاکا ئو
Cacao
kākāu
کادو
Cadeau
kādo
کلاس
Classe
kelās
کادر
Cadre
kādr
کافه
Café
kāfé
کامیون
Camion
kāmion
کانال
Canal
kānāl
کاناپه
Canapé
kānāpé
کاندیدا
Candidat
kāndidā
کا ئ وچو
Caoutchouc
kāuchu
کاپوت
Capot
kāput
کپسول
Capsule
kapsul
کارت پستال
Carte postale
kārt postāl
کارتن
Carton
kārton
کازینو
Casino
kāzino
کاسکت
Casquette
kāsket
کاتالوگ
Catalogue
kātālog
کلاسور
Classeur
kelāsor
کلاسیک
Classique
Kelāsik
کلیشه
Cliché
kelishé
کلینیک
Clinique
kelinik
کلوپ
Club
kolup
کنیاک
Cognac
konyāk
کلیکسیون
Collection
koleksion
کمدی
Comédie
komédi
کمیته
Comité
komité
کماندو
Commando
komāndo
کمیسر
Commissaire
komiser
کمیسیون
Commission
komision
کمد
Commode
komod
کمپانی
Compagnie
kompāni
کمپوت
Compote
komput
کمپرس
Compresse
komperes
کنتر
Compteur
kontor
کنکور
Concours
konkur
کنفرانس
Conférence
Konferāns
کنگره
Congrès
kongeré
کنسرو
Conserve
konserve
کنسول
Consul
konsul
کنترل
Contrôle
kontorol
کرست
Corset
korset
کتلت
Côtelette
kotlet
کوپه
Coupé
kupé
کوپن
Coupon
kopon
سری دوازدهم واژگان فرانسوی در فارسی
فارسی
فرانسوی
فونتیک (تلفظ)
گالری
Galerie
gāleri
گاف
Gaffe
gāf
گاراژ
Garage
gārāzh
گارسون
Garçon
gārson
گارد
Garde
gārd
گاز
Gaz
gāz
گواتر
Goitre
guatr
گیشه
Guichet
gishé
گیومه
Guillemet
giyome
گارانتی
Garantie
gArAnti
سری سیزدهم واژگان فرانسوی در فارسی
فارسی
فرانسوی
فونتیک (تلفظ)
لاک
Laque
lāk
لیسانس
Licence
lisāns
لیموناد
Limonade
limunād
لیست
Liste
list
لژ
Loge
lozh
لوسیون
Lotion
losiyon
لوستر
Lustre
lustr
لوکس
Luxe
luks
لیتر
Litre
litr
سری چهاردهم واژگان فرانسوی در فارسی
فارسی
فرانسوی
فونتیک (تلفظ)
ماشین
Machine
māshin
ماه مه
Mai
me
مایو
Maillot
māyo
مانکن
Mannequin
mānkan
مانور
Manœuvre
mānovr
مانتو
Manteau
mānto
مارس
Mars
mārs
مدال
Médaille
medāl
مدیترانه
Méditerranée
mediterāne
مرسی
Merci
merci
مبل
Meuble
mobl
میلیارد
Milliard
milyārd
مین
Mine
min
مینیژوپ
Minijupe
minizhup
میزانسن
Mise en scène
mizānsen
مد
Mode
mod
موکت
Moquette
moket
مونتاژ
Montage
montāzh
موزاییک
Mosaïque
mozāik
موتور
Moteur
motor
موزه
Musée
muzé
موزیک
Musique
muzik
مامان
Maman
mAmAn
مزون
Maison
mezon
مغازه
Magasin
maqAze
مکانیسم
Mécanisme
mekAnism
فارسی
فرانسوی
فونتیک (تلفظ)
نو ئ ل
Noël
noel
نروژ
Norvège
norvezh
نوامبر
Novembre
novāmbr
نمره
Numéro
nomre
نایلون
Nylon
nAylon
سری پانزدهم واژگان فرانسوی در فارسی
فارسی
فرانسوی
فونتیک (تلفظ)
ویترین
Vitrine
vitrin
ویتامین
Vitamine
vitāmin
ویروس
Virus
virus
ویرگول
Virgule
virgul
ویراژ
Virage
virāzh
ویلا
Villa
vilā
وانیل
Vanille
vānil
واکسن
Vaccin
vāksan
سخن پایانی
همانطور که میدانید، هر جامعهای میتواند به واسطهی پیشینهی تاریخی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی خود با جوامع دیگر، اشتراکهایی در زمینههای مختلف، خصوصا در زبان و گویش، داشته باشد که این مهم موجب شکلگیری حالتی از تبادل فرهنگی میگردد. در این مقاله با معرفی بیش از ۱۰۰۰ کلمه فرانسوی وارد شده به زبان فارسی ، تلاش کردیم مبادله میان این دو زبان را به خوبی نشان دهیم. البته این تبادل دوسویه بوده و در مقالات بعدی به کلمات پرکارد در زبان فرانسوی که دارای ریشهی فارسی هستند نیز خواهیم پرداخت.